نام پژوهشگر: احسان خورانی

راهبردهای یادگیری زبان انگلیسی به عنوان زبان دوم در زبان آموزان موفق تر و کمترموفق: مطالعه موردی دانشجویان کارشناسی زبان وادبیات انگلیسی دانشگاه رازی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه رازی - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1392
  احسان خورانی   نورالدین یوسفی

علی رغم موفقیت در زبان اول، موفقیت در زبان دوم یا زبان خارجی تا حد قابل ملاحظه ای متغیر می باشد. اخیرا محققین حوضه ی زبان دوم بر تحقیقات همه جانبه بر روی فاکتورهای تفاوت اشخاص تاکید دارند. بنابر این، نقش مهمی که راهبردهای یادگیری زبان در یادگیری زبان دوم اجرا می کنند توسط محققین زیادی مورد توجه قرار گرفته اند و همچنین مطالعات فراوانی در مورد برسی آن ها صورت گرفته است. از آنجاییکه زبان تحت تاثیر جامعه قرار می گیرد و وابسته به بافت اطراف است، انتظار می رود که استفاده ی فراگیر از راهبردهای یادگیری زبان ممکن است که از محیطی به محیط دیگر متفاوت می باشد. هدف این تحقیق بررسی راهبردهای یادگیری دانشجویان بیشتر موفق و کمتر موفق رشته زبان و ادبیات انگلیسی دانشگاه رازی ایران است. هدف دیگر این تحقیق یافتن تفاوت ها یا شباهت های این دو گروه در استفاده از این راهبردها می باشد. علاوه بر این، مطالعه ی حاضر بر آن بود که دلیل یا دلایل احتمالی استفاده از این استراتژی ها توسط این دو گروه را مشخص کند. برای انجام این تحقیق هم از روش های کمی و هم از روش های کیفی استفاده شد. در بخش کمی، پرسشنامه ی راهبردهای یادگیری زبان (oxford, 1990) در بین 46 دانشجوی بیشتر موفق و 49 دانشجوی کمتر موفق توزیع شد. در بخش کیفی داده ها از طریق مصاحبه ی نیمه ساختارمند از 13 دانشجوی بیشتر موفق و 10 دانشجوی کمتر موفق جمع آوری شد. آمار توصیفی نشان داد که گروه بیشتر موفق هنگام یادگیری زبان انگلیسی از راهبردهای گوناگونی استفاده می کنند. آن ها بترتیب از راهبردهای فراشناختی، جبرانی، شناختی، حافظه ای، اجتماعی، و عاطفی استفاده کردند. میانگین بیشترین راهبرد مورد استفاده این گروه مربوط به راهبرد فراشناختی با میانگین 4.4 بود. گروه کمتر موفق بترتیب از راهبردهای اجتماعی، شناختی، فراشناختی، حافظه ای، عاطفی، و جبرانی استفاده کردند. میانگین استفاده این گروه از راهبردهای یاگیری 1.87 بود. آمار استباطی نشان داد که تفاوت معناداری در استفاده از این استراتژی ها میان این دو گروه از شرکت کنندگان وجود دارد. به عبارت دیگر، شرکت کنندگان بیشتر موفق به نسبت بیشتری از راهبردهای یادگیری زبان استفاده کردند. برای یافتن دلایل احتمالی استفاده از راهبردهای یادگیری توسط این دو گروه از grounded theory (strauss & corbin, 1994, 1998) استفاده شد. از طریق این تئوری شش دلیل بدست آمد: تدریس راهبردها توسط معلمان و اساتید، آگاهی از راهبردها، ضرورت استفاده از راهبردها برای انجام تکالیف درسی، مهارت زبانی، نظر شرکت کنندگان درباره استفاده از راهبردها، وحل مساله. نتایج این تحقیق می تواند برای معلمان واساتید دانشگاه از لحاظ آگاه ساختن آنها در مورد راهبردهای یادگیری زبان و گنجاندن این راهبرد ها در روش تدریس خود مفید باشد.