نام پژوهشگر: سمانه امین

تبیین فلسفی عرفانی رابطه محبت و معرفت الهی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه قم - دانشکده الهیات 1392
  سمانه امین   احمد عابدی

"معرفت" و "محبت" دو گوهر وجود آدمی اند که عظمت انسان در پرتو آن ها آشکار می گردد و وصول به مبدأ متعالی ممکن گشته، سعادت و شقاوت آدمی رقم می خورد. در این رساله معنا و مفهوم معرفت و محبت، تبیین فلسفی عرفانی عشق حقیقی،مجازی و باطل و احکام و آثار هر کدام و بویژه ارتباط آن با مسأله معرفت و اینکه کدام یک علت و کدام یک معلول دیگری است بحث شده است. بسیاری از بزرگان حکمت و عرفان از معرفت به عنوان یکی از مهمترین اسباب محبت یاد کرده و معتقدند محبت میوه ی درخت معرفت است. در این مقال برای وصول به کیفیت رابطه معرفت و محبت با تفحص در معانی محبت، به معنای مشترکی دست یافتیم، محبت عبارت است از ادراک آنچه که با نفس انسان ملایمت داشته و از ادراک آن نفس لذت یافته و حصول کمالی را جستجو می کند. پس محبت ملازم است با لذت و ابتهاج ناشی از ادراک ملایم طبع(کمال). با این بیان، محبت تابعی از لذت و لذت نیز تابعی از معرفت است. زیرا لذت عبارت است از ادراک ملایمی که مقتضی ذات و حصول کمال است. پس لذت از سنخ ادراک و متوقف بر ادراک می باشد. بنابراین با حد وسط قرار دادن لذت، محبت را بر مدار معرفت و تابع آن خواهیم یافت. بطوریکه هرگاه معرفت حقیقی به ملایمت چیزی در نفس حاصل گردد به آن محبت می یابد. از آنجا که معرفت و محبت دو حقیقت ذو مراتب اند، در مراتب نازلهء معرفت که ادراک حصولی و بواسطه صورت علمی حاصل می گردد میان معرفت و محبت ملازمه عقلی حاکم است و هر مرتبه ای از محبت، مرتبه ای از معرفت را اقتضا دارد؛ محبت حسی بدنبال ادراک حسی و محبت خیالی و عقلی در پی معرفت متناسب با آن پدیدار می گردد. اما با تکامل مراتب معرفت و گذر نفس از معرفت حصولی و دستیابی به معرفت حضوری و شهودی، محبت کامل و حقیقی(عشق الهی) تحقق می یابد و معرفت و محبت همراه و متلازم گشته هر کدام از آنها دیگری را بدنبال دارد. از آنجا که متعلق معرفت و محبت در این مرتبه لایتناهی است سیر در مراتب معرفت و محبت را نیز نهایتی نیست.