نام پژوهشگر: سمیه حسینی مقدم

تحلیل و بررسی پاسخ های ابن رشد به ابوحامد غزالی در بحث علم الهی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه قم - دانشکده الهیات و معارف اسلامی 1392
  سمیه حسینی مقدم   زهره برقعی

غزالی از اندیشمندانی است که به صراحت در دفاع از عقاید دینی خود در مقابل فیلسوفان ایستاده و آن ها را در طرح بیست مسئله دینی متهم به بدعت و کفر نموده است. سال ها بعد ابن رشد به عنوان یک فقیه و فیلسوف برجسته، درصدد پاسخ به غزالی برآمده که این نوشتار به تقابل میان این دو دانشمند در بحث علم الهی می پردازد. این تحقیق با روش توصیفی ـ تحلیلی به بیان نظریه های این دو دانشمند پرداخته و نظریه های ابن رشد را بر اساس نظر ابن سینا و صدرالمتألین مورد سنجش و ارزیابی قرار داده است. اگرچه پاسخ های ابن رشد به ابوحامد غزالی تا حدودی توانسته است اشکال های سخنان غزالی را آشکار کند ولی در نهایت او با غزالی همراه شده و بر جداسازی فلسفه از دین تأکید می کند. غزالی سعی می کند بیشتر مبانی فلسفی دیدگاه فیلسوفان درباره علم الهی را مورد نقد قرار دهد. ابن رشد علم الهی را از نوع حصولی و فعلی می داند و معتقد است خداوند چون علت موجودات است، از آن جهت که به ذات خود علم دارد به موجودات علم دارد اما درک تفصیلی این مسئله را خارج از دسترس درک بشر دانسته و در همین اندازه خود را متوقف می بیند و بیشتر نقدهای غزالی را بر نظر ابن سینا دراین باره می پذیرد. بررسی نظر ابن سینا نشان می دهد فهم غزالی و ابن رشد از نظر وی اشتباه بوده و تبیین ابن رشد بیش از ابن سینا قابل مناقشه است. نقد های غزالی در رشد و بالندگی فلسفه اسلامی نقش داشت تا آن که حکمت متعالیه توانست با در اختیار داشتن مبانی مستحکم فلسفی در تبیین علم خداوند و بسیاری از مسائل فلسفی دیگر هم سو با متون دینی موفق ظاهر شود به نحوی که راه را بر بسیاری از سوء برداشت ها ببندد.