نام پژوهشگر: زهرا رضازاده

کارکرد نماد،نشانه و اسطوره در فیلمنامه های بهرام بیضایی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علم و هنر - دانشکده هنر و معماری 1392
  زهرا رضازاده   مجید پویان

نشانه شناسی،دانش عمومی مطالعه نشانه ها، در سالهایمیانی دهه 60 در سد? بیستم بر پایه نظریات فردینان دو سوسور، زبان شناس سوئیسی، پدید آمد. پس از آن بزرگانی چون پیرس، بارت، اکو، متز و... آن را توسعه بخشیدند و امروزه یکی از شاخه های مهم در رشته های مختلف از جمله هنر است، قابل ذکر است که نشانه شناسی در ایران یک موضوع نو و تقریبا تازه است که هنوز در بسیاری از زمینه ها جای کار و تحقیق و بررسی دارد. بر اساس اصول نشانه شناسی،هر متن ساختاری متشکل از نشانه هاست از جمله نشانه شناسی ساختار -گرا،فرهنگی و .... نشانه شناسی یکی از روش های تحلیل متن است و وظیفه نشانه شناس، تحلیل و بیرون کشیدن دلالت های درون متن و توضیح و بست آن برای هرچه بهتر درک کردن متن است. همچنین اسطوره شناسی که در زمره تبار شناسی فرهنگ یک ملت قرار می گیرد، در کنار نشانه شناسی منجر به تحلیل بهتر متن و همینطور تأویل های متنی می گردد. در این بین نماد و نماد شناسی حالتی بینا بینی دارد به طوری که پیرس در تقسیم بندی خود صراحتا نماد را در دسته بندی نشانه ای خود قرار داده است. در این پژوهش کوشش شده تا فیلمنامه های انتخاب شده از آثار بهرام بیضایی، فیلمساز، کارگردان و نمایشنامه نویس معاصر، از دریچه ی نشانه شناسی،اسطوره و نماد مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد تا درک بهتر و دقیق تری نسبت به آن ها حاصل شود و برای رسیدن به این مهم،بنیان تحقیق بر استخراج نشانه های تصویری،کلامی،متنی و فرهنگی بوده است چرا که بیضایی از محدود کارگردانان بزرگ ایران شناس است که دانشی عمیق نسبت به ریشه های اسطوره _ای این مرز و بوم باستانی دارد و برای خلق آثار بی نظیرش این ریشه ها را در قالبی نشانه شناختی با زیبایی خاص مولفه های سبکی اش به جامعه ی مخاطبان خود عرضه کرده است. همچنین برای درک و فهم موجز تر آثار او از نشانه های تصویری وکلامی برای فهم لایه های درونی متن نیز کمک گرفته شده است. گفتنی است بیضایی در مقام یک کارگردان مولف همواره کوشیده است از بیان صریح برای القای اندیشه های خود دوری جوید و از نشانه،اسطوره و نماد در سطوح متفاوت و متعدد برای نزدیک شدن به یک بیان هنریِ ناب بهره جوید. همین رویکرد وی را در عِداد کارگردانان صاحب سبکی قرار می دهد که با چیدمانی وسواس آمیز و گاه نمایشی بر آن است تا از همه عناصر بصری موجود در فیلم برای انتقال دغدغه ها، اندیشه ها وآگاهی بخشی هنرمندانه و غیر مستقیم استفاده کند.