نام پژوهشگر: زینب عاشوری

اخلاق باور از نگاه خواجه نصیر الدین طوسی
پایان نامه دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره) - قزوین - دانشکده الهیات 1392
  زینب عاشوری   مجید ملا یوسفی

تأثیر گذارترین نظریه در باب سنجش باورها و عقاید ، از سوی ویلیام کلیفورد با عنواناخلاق باوردر سال 1876مطرح شد . مطابق اصل کلیفورد " همیشه ، همه جا و برای هرکس اخلاقاً خطا است که بر اساس قرائن ناکافی به چیزی معتقد شود ."منشأ ادعای کلیفوردپذیرش انسان به عنوان موجودی واجد اراده و اختیار است که می تواند باورهای خویش را آگاهانه محقق سازد اما او نبایدبرمبنای شواهد ودلایل ناکافی به چیزی معتقدشوددراینجاست که بحث از هنجارها وبایدونبایدهای معرفتی به میان می آیدکه عدم رعایت آنهاخطای معرفتی واخلاقی و در نتیجه سرزنش فاعل شناسا را به دنبال دارد . اگرچه عنوان اخلاق باور هیچگاه در میان فلاسفه مسلمان مطرح نبوده است ولی در لابه لای آثارشانچنین مضمونی را می توان یافت . خواجه نصیرالدین طوسی فیلسوفی عقل گرا و پیرو استدلال است که همواره بکارگیری روش عقلی وبرهانی رادر مباحث دینی و اعتقادی ، توصیه می کند.خواجهمعتقداست انسان به مدد عقل و اراده، باورهایش را شکل می دهد و دخالت مستقیم اراده در این فرایند وظیفه مهمی برای انسان به همراه دارد.بنابراینباورها ذیل ارزشگذاری های اخلاقی قرار می گیرد. براساس نظرخواجه، فاعل شناسا نباید هر باوری رابدون دلایل کافی بپذیرد پس بر هر تصدیقی نمی توان اطلاق علم نمود ، بلکه تصدیقباید واجد شروطی باشد تا به عنوان باور صادق موجه پذیرفته شود : اول آنکه حکم جزمی و قطعی باشد نه آمیخته به تردید و گمان .شرط دوم این است که تصدیق مطابق با واقع باشد . و شرط آخر اینکه حکم تصدیق ثابت و زواسل ناپذیر باشد . خواجه نصیرالدین طوسی در باب شکل گیری معرفت توصیه هایی چون تکیه بر دلیل و استدلال ،رد تقلید ، بکارگیری علم تحقیقی و برهانی،پالایش باورها ، شفاف کردن و هر چه دقیق تر کردن باور، پرهیز از امیال و شهوات حسی،دوری جستن از وسوسه های دنیوی و...را بیان می کند که میتوان آنها را ذیل اخلاق باور گنجاند .