نام پژوهشگر: زهرا جاودانی

مطالعه خصوصیات بیوشیمیایی قهوه ای شدن آنزیمی برخی از ژنوتیپ های گزینش شده سیب در کرج
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان 1390
  زهرا جاودانی   محمود قاسم نژاد

قهوه ای آنزیمی در سیب (malus × domestica borkh) دلیل اصلی کاهش کیفیت محصولاتی فرآوری شده مثل آب میوه، چیپس و برش های تازه می باشد. در این پژوهش، خصوصیات بیوشیمیایی قهوه ای شدن آنزیمی برش های تازه برخی از ژنوتیپ های سیب در ایران ارزیابی قرار گرفت. شدت قهوه ای شدن، فنل کل، فلاونوئید کل، نوع ترکیبات فنلی، فعالیت آنتی اکسیدانی (dpph)، فعالیت آنزیم پراکسیداز (pod) و فعالیت منوفنولازی و دی فنولازی آنزیم پلی فنل اکسیداز (ppo) در ژنوتیپ های سیب گزینش شده ایرانی تعیین گردید و با برخی از ارقام خارجی مقایسه شد. ژنوتیپ های آی آر آی1 (iri1)، آی آر آی 4 (iri4)، آی آر آی6 (iri6) و اهر2 کمترین شدت قهوه ای شدن آنزیمی را در مقایسه با ژنوتیپ های دیگر و ارقام تجاری نشان دادند. یک اختلاف معنی دار بین شدت قهوه ای شدن در بین ژنوتیپ های ایرانی مشاهده شد. شدت قهوه ای شدن یک ارتباط مثبت با فنل کل، فلاونوئید کل و کلروژنیک اسید در برش های سیب نشان دادند. هیچ ارتباطی بین میزان کاتچین، اپی کاتچین و فعالیت آنتی اکسیدانی با قهوه ای شدن در بین ژنوتیپ های مختلف سیب دیده نشده است. بعلاوه، هیچ ارتباط مثبتی بین فعالیت آنزیم های pod وppo با شدت قهوه ای شدن در ژنوتیپ های سیب دیده نشده است. در مجموع، ژنوتیپ های آی آر آی1 (iri1)، آی آر آی 4 (iri4)، آی آر آی6 (iri6) و اهر2 که کمترین شدت قهوه ای شدن آنزیمی را نشان دادند، می توانند برای تهیه برش های تازه سیب، آب میوه، پوره و چیپس خشک شده مناسبتر باشند.

حرکت از دیدگاه ملاصدرا دکارت و دکارتی ها
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1391
  زهرا جاودانی   علی محمد ساجدی

از دیر باز فیلسوفان و متفکران، حرکت وتبیین ماهیت آن را معضل بزرگی یافته بودند و به خوبی دریافته بودند که دگرگونی صفتی مثل صفات دیگر نیست. حرکت چگونه صفتی است و در کجا واقع می شود؟ وبر شیئی که دستخوش تغییر وحرکت می شود چه می گذرد؟ آیا تمام هستی اش دستخوش تحول می شود یا تنها ظاهرش عوض شده و باطنش باقی می ماند؟ در همان زمانی که دکارت در غرب راه جدیدی در علم به روی دنیا باز می کرد. و در شرق نهصد سال بود که فلسفه ارسطو حکمرانی می کرد و بنیان فلسفه مشاء که روی استدلالات عقلی قرار داشت مانند کوه پا بر جابود . صدرالمتالهین در حقیقت هستی دقیق شد، تا توانست خود را به معنای عالم نزدیک سازد. و برخلاف ارسطو اظهار داشت که: جوهر عالم طبیعت ، دائما در حرکت وتغییر وتجدد است و این حرکت لازمه ذات جوهر این عالم است و هرگز از آن منفک نمی شود. در همین زمان بود که دکارت با کنار گذاشتن سنت مدرسی ، طبیعیاتی مکانیکی بنا کرد که در آن جهان بر اساس بعد و حرکت ساخته شده است. ماشینی که خالق آن روزی با تلنگری آن را به حرکت در آورده است.و تاامروز مطابق قوانین طبیعت بی وقفه در حال حرکت است . بعد از او اسپینوزا قوانین مکانیکی دکارت را می پذیرد اما آن را کافی نمی داند. و دیدگاه خاص او درباب جوهر او را معتقد می سازد که همه چیز در خدا زندگی و حرکت می کند. اما از نظر لایب نیتس جهان آن نوع دستگاه ماشینی نیست که دکارت فکر می کند . بلکه بر اساس آموزه منادها همه چیز در جهان نیرو، حیات ، نفس، فکر و شوق است. در تحقیق حاضر طی چهارفصل و با روش توصیفی تحلیلی به بررسی و مقایسه موضوع حرکت و مباحث مربوط به آن یعنی جوهر ، جسم و زمان در فلسفه ملاصدرا و فلسفه دکارت و دکارتی ها پرداخته شده است و خواهیم دید که دیدگاه اصالت وجودی ملاصدرا در باب حرکت در مقایسه با دیدگاه مکانیکی دکارت تصویر کامل تری از حرکت را به نمایش می گذارد.