نام پژوهشگر: محمدرضا صلحجو

بررسی تاثیر سرمایه اجتماعی بر روابط خریدار- تامین کننده در شرکت های تولیدی استان قزوین
پایان نامه دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره) - قزوین - دانشکده علوم اجتماعی 1392
  محسن هوشنگی   صفر فضلی

شرکت¬های تولیدی به مقدار زیادی به تامین¬کنندگان خود برای تامین مواد اولیه، کالا و خدمات متکی هستندکه مدیریت آنها برای موفقیت شرکت¬ها حیاتی است. در این تحقیق ارتباطات خریدار– تامین¬کننده با نگرش سرمایه اجتماعی به عنوان یکی از عواملی که بر این ارتباطات تاثیرگذار است مورد بررسی قرار می¬گیرد تا مشخص ¬شود چگونه سرمایه اجتماعی باعث بهبود روابط خریدار- تامین¬کننده و افزایش عملکرد خریدار می¬شود. روش: این تحقیق از لحاظ هدف هم بنیادی و هم کاربردی است، و از لحاظ ماهیت توصیفی- تحلیلی می¬باشد. روش جمع آوری اطلاعات کتابخانه¬ای و میدانی است. جامعه آماری این تحقیق، مدیران خرید و تدارکات شرکت¬های تولیدی استان قزوین هستند. تعداد 113 پرسشنامه معتبر از هر 8 شهرک صنعتی استان قزوین جمع آوری شده است. داده¬های جمع آوری شده به منظور بررسی رابطه میان متغیرها و تاثیر آنها بر یکدیگر، با استفاده از روش حداقل مربعات جزئی و با نرم افزار اسمارت پی ال اس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. یافته¬ها: یافته¬های تحقیق حاکی از آن است که بعد ارتباطی با ضریب مسیر برابر 414/0 و آماره t برابر 546/4 و بعد ساختاری با ضریب مسیر برابر 448/0 و آماره t برابر با 45/5 بر رضایت خریدار از ارتباطش با تامین¬کننده تاثیر مثبتی دارند. همچنین رضایت خریدار با ضریب مسیر برابر 84/0 و آماره t برابر با 048/32 تاثیر مثبتی بر عملکرد خریدار دارد. در حالی که بعد شناختی تاثیر مثبت معناداری بر رضایت خریدار ندارد. در میان شاخص¬های بعد ارتباطی اعتماد، وابستگی و تعهد خریدار و در میان شاخص¬های بعد ساختاری ارزیابی تامین¬کننده، ارتباطات شبکه-ای و توسعه تامین¬کننده تاثیر قابل توجهی بر رضایت خریدار دارد. اما هیچ یک از شاخص¬های بعد ارتباطی تاثیر معناداری بر رضایت خریدار نداشته¬اند. بحث و نتیجه¬گیری: با تعمیم یافته¬های حاصل از تحقیق می¬توان گفت سرمایه اجتماعی تاثیر قابل توجهی بر روابط خریدار و تامین¬کننده دارد. بخصوص دو بعد ساختاری و ارتباطی از طریق رضایت خریدار تاثیر مثبتی بر عملکرد خریدار دارند. این پژوهش برای مدیران این حقیقت را روشن می¬سازد که آنها با سرمایه¬گذاری بر روی متغیرهای سرمایه اجتماعی در روابطشان با تامین¬کنندگان نه تنها ضرر نمی¬کنند بلکه یک مزیت رقابتی از طریق بهبود عملکرد (شامل نوآوری، کیفیت، تحویل، انعطاف¬پذیری و هزینه) به دست می¬آورند.

بررسی تأثیر محرک های یکپارچگی زنجیره تأمین بر عملکرد شرکت های تولیدی، با در نظر گرفتن نقش میانجی فرهنگ سازمانی (مطالعه موردی: شرکتهای تولیدی شهرک های صنعتی استان قزوین)
پایان نامه دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره) - قزوین - دانشکده علوم اجتماعی 1393
  زهرا امین افشار   صفر فضلی

کسب مزیت رقابتی، سهم بیشتری از بازارها و سود از اهداف همه¬ سازمان¬هاست. وجود هماهنگی و همکاری بین اعضای زنجیره تأمین همواره از عواملی بوده که مدیران زنجیره تأمین در جهت آن گام برداشته¬اند زیرا وجود همکاری و هماهنگی در کاهش هزینه¬ها، افزایش سرعت تصمیم¬گیری، تغییر محصول طبق نظر مشتریان، افزایش توان رقابت در مقابل تغییرات سریع و ناگهانی، کاهش انبارداری، مشتری¬مداری و... خواهد شد. در این تحقیق سعی خواهد شد تا تأثیر محرک¬های زنجیره تأمین بر یکپارچگی زنجیره مورد بررسی قرار گیرد، در این بین از فرهنگ سازمانی به عنوان عامل میانجی و تعدیل¬کننده¬ این رابطه استفاده شده است. و در نهایت تأثیر یکپارچگی بر عملکرد سازمانی مورد ارزیابی قرار خواهد گرفت. روش: این تحقیق از لحاظ هدف هم بنیادی و هم کاربردی است، و از لحاظ ماهیت توصیفی- تحلیلی می¬باشد. روش جمع¬آوری اطلاعات کتابخانه¬ای و میدانی است. جامعه آماری این تحقیق، مدیران تدارکات و داخلی شرکت¬های تولیدی شهرک¬های صنعتی استان قزوین می¬باشند. تعداد 134 پرسشنامه معتبر از هر 8 شهرک صنعتی استان قزوین جمع¬آوری شده است. داده¬های جمع¬آوری شده به منظور بررسی رابطه میان متغیرها و تأثیر آنها بر یکدیگر، با استفاده از روش حداقل مربعات جزیی و با نرم افزار اسمارت پی ال اس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. یافته¬ها: طبق آنچه که از نتایج تحلیل داده¬ها به دست آمد، محرک¬های داخلی بر یکپارچگی زنجیره تأمین تأثیر مثبت و معناداری داشت، اما محرک¬های خارجی بر یکپارچگی هیچ تأثیر مثبتی نداشت. بررسی اثر تعدیل¬کنندگی فرهنگ سازمانی نشان داد که در این تحقیق هیچ کدام از ابعاد فرهنگ سازمانی بر رابطه بین محرک¬ها و یکپارچگی زنجیره تأثیر مثبتی ندارد. و در نهایت یکپارچگی تأثیر مثبت و معناداری بر عملکرد سازمان¬های تولیدی استان قزوین داشت. بحث و نتیجه¬گیری: با توجه به نتایج تحقیق می¬توان این¬گونه بیان کرد که وجود یکپارچگی، هماهنگی و همکاری بین اعضای زنجیره تأثیر بسیار مثبتی بر افزایش و بهبود سطح عملکرد سازمان¬های تولیدی مورد تحقیق دارد. همین طور وجود عواملی همچون مشتری¬مداری و سود و مزایای مورد انتظار بر ایجاد یکپارچگی بین اعضا تأثیر بسیاری دارند. اما وجود عدم قطعیت¬ها بر این یکپارچگی تأثیر نخواهد داشت. لازم است تا مدیران با توجه به این مباحث بر ایجاد و افزایش همکاری با دیگر اعضا و سرمایه¬گذاری بر روی متغیرهای تأثیرگذار در این رابطه به مزایای زیادی همچون؛ افزایش عملکرد، بهبود روابط و کسب سود بیشتر، سهم بازار بیشتر و... دست یابند.