نام پژوهشگر: محمود راهدار

بررسی تاثیر بیان بالای فاکتور رشد مهار کننده لوسمی (lif) بر شاخص های ژنتیکی چند قوه زایی سلولهای بنیادی مغز در موش سوری ترانسژن تولید شده به روش tmgt
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده دامپزشکی 1393
  صادق جوزائی   شیما حسینی فر

نورونها و سلولهای گلیال سیستم عصبی مرکزی در بزرگ سالان از سلولهای نیایی و پیش ساز درونزاد تولید میشوند. این سلولهای پیش ساز میتوانند در پاسخ به جراحات فعال شوند ولی تواناییشان برای تکثیر، مهاجرت، تمایز و بقا به منظور جایگزینی سلولهای ازدست رفته و بازگرداندن آن ها به عملکرد طبیعی ناکافی هست. تحریک سلولهای پیش ساز برای پاسخ دهی توسط فاکتورهای خارجی یک راهکار مفید برای درمان جراحات سیستم عصبی مرکزی و آسیبهای سلولهای عصبی و اختلال در میلین سازی میباشد. تحقیقات گذشته نشان میدهد که رهاسازی فاکتور مهارکننده لوسمی در ناحیه تحت بطنی باعث تحریک خودنوزایی سلولهای بنیادی نیایی و تمایز آن ها به سلول¬های پیش ساز گلیال پارانشیمی میشود. در مطالعات قبلی بیان lif و اثرات آن محدود به سلولهای بنیادی عصبی ناحیه تحت بطنی بوده است. در مطالعه حاضر موشهای صحرایی ترانسژنیک با بیان بالای lif تحت تأثیر پروموتور نستین در سلولهای بنیادی عصبی ناحیه تحت بطنی و شکنج دندانهدار هیپوکامپ تولید شد. در این مطالعه مشاهده شد که بیان بالای فاکتور مهارکننده لوسمی در هیپوکامپ همراه با افزایش سطح ژن های شاخص سلولهای بنیادی عصبی شامل vimentin و neurod2 بود. افزایش سلولهایegfp مثبت و سلولهای پیش ساز الیگودندروسیت در هیپوکامپ موشهای ترانسزنیک نشاندهنده تکثیر سلولهای پیش ساز الیگودندروسیت در هیپوکامپ می باشد. اثرات مفید lif بر روی سلول¬های بنیادی عصبی و بقا نورونها نشان دهنده اثر محافظتی lif می باشد که می توان امید داشت این ترکیب در درمان اختلالات میلین سازی و جراحات عصبی به کار برده شود.

بررسی تغییرات آنزیم های تروپونین و کراتین فسفوکیناز در آلودگی تجربی به توکسوپلاسما گوندای در رت
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده دامپزشکی 1392
  لیدا خالقی رستم کلایی   حسین حمیدی نجات

توکسوپلاسما گوندای انگل درون سلولی اجباری با انتشار جهانی است. توکسوپلاسما گوندای، به عنوان یکی از عوامل میوکاردیت و نیز مخرب بافت قلب مطرح می باشد، لذا هدف از این مطالعه این است که نقش احتمالی توکسوپلاسما گوندای را در حضور برخی از آنزیم های بیوشیمیایی در سرم رت¬های آلوده شده به این انگل، و نیز رت¬¬های مبتلا به شکل مزمن بیماری که دچار سرکوب ایمنی گردیده¬اند را بررسی نماید. در این مطالعه 36 سر رت به صورت تجربی به توکسوپلاسما گوندای آلوده گردیدند و گروه دوم که 12 سر رت بودند به عنوان شاهد غیر آلوده در نظر گرفته¬ شدند. از 15 سر رت قبل از تزریق کورتون به همراه 5 سر رت شاهد در روزهای مختلف و همچنین از 21 سر رت پس از تزریق کورتون به همراه 7 سر رت شاهد در روزهای مختلف خون¬گیری شد و سپس برخی از فاکتورهای بیوشیمیایی آنها مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج نشان داد که سطح سرمی cpkدر روز 7 پس از آلودگی و قبل از تریق کورتون نسبت به روزهای دیگر و میانگین شاهدها افزایش معنی¬داری داشت ( 05/0(p<. از طرفی دیگر نتایج نشان داد که سطح سرمی cpkدر روزهای 11 و 12 پس از تزریق کورتون در رت¬¬های آلوده نسبت به روزهای دیگر و میانگین شاهدها افزایش معنی¬داری داشت ( 05/0(p<. نتایج نشان داد که سطح سرمی تروپونین i در روز 10 پس از آلودگی و روز 11 و 12 پس از تزریق دگزامتازون نسبت به روزهای دیگر و همچنین میانگین شاهدها افزایش معنی داری داشته است. ( 05/0(p<. نتایج حاصل از بررسی حاضر نشان داد که توکسوپلاسموز در فاز حاد ممکن است سبب تغییر در میزان آنزیم¬های مرتبط با قلب خصوصاً در میزبانان دچار نقص ایمنی گردد. این یافته می¬تواند در تشخیص سایر ضایعات قلبی که موجب افزایش این آنزیم¬ها می¬گردند اختلال ایجاد کند.