نام پژوهشگر: رئوف سید شریفی

تأثیر پیش تیمار بذر با باکتری های محرک رشد (pgpr) و سطوح مختلف کود نیتروژن بر عملکرد، ویژگی های فیزیولوژیکی و طول دوره ی پر شدن دانه ی ذرت
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه محقق اردبیلی - دانشکده کشاورزی 1390
  زهره زارع زاد   مرتضی برمکی

به منظور بررسی تأثیر پرایمینگ بذر با باکتری های محرک رشد و سطوح مختلف کود نیتروژنه بر عملکرد، ویژگی های فیزیولوژیکی و طول دوره پر شدن دانه ذرت، آزمایشی در سال زراعی 1389 در مزرعه ی تحقیقاتی مرکز تحقیقات کشاورزی ومنابع طبیعی استان آذربایجان شرقی به صورت فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار اجرا شد. فاکتورهای مورد بررسی شامل چهار سطح کود نیتروژنه (صفر، 60، 120و 180 کیلوگرم در هکتار( از منبع اوره و بیوپرایمینگ بذر با سویه های مختلف باکتری در سه سطح (باکتری آزوسپریلیوم لیپوفروم استرین of، ازتوباکترکروکوکوم استرین 5 و عدم تلقیح با باکتری به عنوان شاهد) بودند. نتایج نشان داد که کود نیتروژنه و باکتری های محرک رشد تأثیر معنی داری بر روی اکثر صفات مورد بررسی (به جز ارتفاع بلال و تعداد بلال در بوته) داشت. بیوپرایمینگ بذر با باکتری های محرک رشد و افزایش کود نیتروژنه، عملکرد دانه، ارتفاع بوته، تعداد برگ-های بالای بلال، تعداد برگ در بوته، قطر ساقه، طول بلال، قطر بلال، عمق دانه، وزن بلال، وزن چوب بلال، تعداد دانه در ردیف، وزن 100 دانه، حجم 100 دانه، وزن بیوماس کل و درصد و محتوی پروتئین دانه افزایش داد. واکنش عملکرد دانه به بیوپرایمینگ بذر با باکتری های محرک رشد و سطوح کود نیتروژنه یکسان نبود. بیشترین عملکرد به مصرف 180 کیلوگرم نیتروژن در هکتار و تلقیح بذر با آزوسپیریلیوم تعلق داشت. بررسی روند تجمع ماده ی خشک کل در تمامی ترکیب های تیماری نشان داد که تا 37 روز پس از کاشت با سرعت کم و پس از آن تا 97-107 روز با با سرعت زیادی افزایش یافت.از 107 روز پس از کاشت تا مرحله ی رسیدگی به واسطه-ی افزایش پیری برگ ها و کاهش سطح برگ کاهش یافت. بیشترین کارایی مصرف نیتروژن (13/35 کیلوگرم در کیلوگرم) به سطح کودی 60 کیلوگرم نیتروژن در هکتار و کمترین آن (37/23 کیلوگرم در کیلوگرم) به سطح کودی 180 کیلوگرم نیتروژن در هکتار تعلق داشت. تلقیح بذر با باکتری های محرک رشد سبب افزایش کارایی مصرف کود نیتروژن نسبت به عدم تلقیح بذر گردید. در بین سطوح مختلف تلقیح بذر با باکتری ها، آزوسپیریلیوم بیشترین کارایی را به خود اختصاص داد. از یک مدل خطی دو تکه ای برای کمی نمودن پارامترهای پر شدن دانه استفاده گردید. تمامی پارامترهای پر شدن دانه به طور معنی داری تحت تأثیر کود نیتروژنه و باکتری-های محرک رشد قرار گرفتند. حداکثر سرعت و طول دوره ی موثر پر شدن دانه در سطوح بالای نیتروژن و کاربرد باکتری های محرک رشد برآورد گردید. مقایسه ی میانگین ها نشان داد که کمترین انتقال مجدد در عملکرد دانه (21/12 درصد) و بیشترین آن (75/17 درصد) به ترتیب در عدم مصرف کود نیتروژن و مصرف 180 کیلوگرم نیتروژن در هکتار به دست آمد. دربررسی آزمون های جوانه-زنی بر روی بذرهای برداشتی نشان داد که بیشتر مولفه های جوانه زنی اعم از طول ریشه چه و ساقه چه، وزن ریشه چه و ساقه چه و در بذرهای تولیدی متأثر از باکتری آزوسپیریلیوم در سطوح بالای نیتروژن بیشتر از دیگر ترکیبات تیماری به کار گرفته شده در آزمایش بود. بنابراین به منظور افزایش عملکرد دانه در شرایط اقلیمی تبریز می توان پیشنهاد نمود که پرایمینگ بذر ذرت با آزوسپیریلیوم در سطح کودی 180 کیلوگرم نیتروژن در هکتار به کار برده شود.

تأثیر تلقیح بذر با باکتری های محرک رشدی و نانو اکسید روی بر عملکرد، دوره پر شدن دانه و برخی صفات مورفوفیزیولوژیک تریتیکاله
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه محقق اردبیلی - دانشکده علوم کشاورزی 1393
  حسین کمری   رئوف سید شریفی

به منظور بررسی تأثیر تلقیح بذر با باکتری¬های محرک رشدی و نانو اکسید روی بر عملکرد، دوره پر شدن دانه و برخی صفات مورفوفیزیولوژیک تریتیکاله، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوک¬های کامل تصادفی با سه تکرار در گلخانه تحقیقاتی دانشکده علوم کشاورزی دانشگاه محقق اردبیلی در سال 1392 اجرا گردید. فاکتورهای مورد بررسی شامل چهار سطح تلقیح بذر با باکتری¬های محرک رشد (عدم تلقیح بذر با باکتری به¬ عنوان شاهد، تلقیح بذر با ازتوباکتر کروکوکوم استرین 5، آزوسپریلیوم لیپوفروم استرین ofو سودوموناس پوتیدا استرین 9) و محلول¬ پاشی با نانو اکسید روی در پنج سطح (عدم محلول ¬پاشی به ¬عنوان شاهد، 25/0، 5/0، 75/0 و 1 گرم در لیتر) به ترتیب به صورت zn0، zn1، zn2، zn3و zn4 بود. بیش¬ترین مشارکت انتقال مجدد ماده خشک و ذخایر ساقه در عملکرد دانه در عدم تلقیح بذر با باکتری¬ها × عدم محلول پاشی نانو اکسید روی به دست آمد. مقایسه میانگین¬ها نشان داد که بالاترین عملکرد و اجزای عملکرد، سرعت ظهور برگ، محتوای کلروفیل و هدایت روزنه¬ای، بیوماس کل و سرعت رشد محصول در تلقیح بذر با آزوسپریلیوم و ازتوباکتر × محلول پاشی 1 گرم در لیتر نانو اکسید روی و کم¬ترین آن¬ها در حالت عدم تلقیح بذر با باکتری¬های محرک رشد × عدم محلول پاشی با نانو اکسید روی به دست آمد. بالاترین سرعت و طول دوره پر شدن دانه به کاربرد 1 گرم در لیتر نانو اکسید روی × تلقیح بذر با ازتوباکتر و کم¬ترین آن¬ها در عدم تلقیح بذر با باکتری¬های محرک رشد × عدم محلول پاشی با نانو اکسید روی به دست آمد. بیش¬ترین فعالیت آنزیم فسفاتاز، میزان روی و پروتئین دانه در ترکیب تیماری تلقیح بذر با آزوسپریلیوم × محلول پاشی 1 گرم در لیتر نانو اکسید روی و کم¬ترین آن¬ها در حالت عدم تلقیح بذر با باکتری × عدم محلول پاشی برآورد گردید. به نظر می¬رسد استفاده از کودهای زیستی و ریز مغذی روی روشی مناسب و ارزان برای افزایش عملکرد دانه تریتیکاله است از این رو به منظور افزایش عملکرد دانه، محتوای کلروفیل، هدایت روزنه¬ای و برخی شاخص¬های فیزیولوژیک نظیر بیوماس کل و سرعت رشد محصول می-توان پیشنهاد کرد که تلقیح بذر تریتیکاله با ازتوباکتر و آزوسپریلیوم × محلول پاشی یک گرم در لیتر نانو اکسید روی به کار برده شود. ولی چنان که هدف افزایش عملکرد دانه از طریق انتقال ماده خشک و مشارکت ذخایر ساقه باشد عدم تلقیح بذر با باکتری¬ها × عدم محلول پاشی با نانو اکسید روی توصیه می¬گردد.

تاثیر اسید جیبرلیک بر جوانه زنی بذور پرایم شده استویا
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه محقق اردبیلی - دانشکده کشاورزی 1393
  پریسا شیخ نواز جاهد   محمد صدقی

به منظور بررسی تاثیر اسید جیبرلیک بر جوانه زنی بذور پرایم شده استویا آزمایشی در سال 1392 در آزمایشگاه فیزیولوژی و تکنولوژی بذر کشاورزی دانشگاه محقق اردبیلی گروه زراعت و اصلاح نباتات به صورت آزمایش فاکتوریل بر پایه طرح کاملا تصادفی با 3 تکرار انجام شد. تیمارها شامل غلظت های مختلف اسید جیبرلیک شامل صفر، 25 و 50 میلی گرم بر لیتر و پرایمینگ بذور به صورت هیدرو، هورمون (اسید جیبرلیک 2/0 میلی گرم بر لیتر) و اسمو (نیترات پتاسیم 3 درصد) به مدت 18 ساعت انجام گرفت. بیشترین درصد جوانه زنی (26/67%) در تیمار هورمون پرایمینگ و در غلظت 50 میلی گرم بر لیتر اسید جیبرلیک مشاهده شد. در پیش تیمار اسمو پرایمینگ بیشترین سرعت جوانه زنی بدست آمد همچنین با افزایش غلظت اسید جیبرلیک از سرعت جوانه زنی کاسته شد. بیشترین میزان آنزیم های سوپراکسیداز و مالون دی آلدهید (در تیمار با اسموپرایمینگ)، کاتالاز و پراکسیداز (در تیمار با هیدرو پرایمینگ) در غلظت صفر میلی لیتر اسید جیبرلیک اندازه گیری شد. بیشترین میزان آنزیم آلفا آمیلاز با پیش تیمار هورمون و در غلظت 50 میلی گرم از اسید جیبرلیک بدست آمد. بیشترین میزان آلفاکادینول، متیل سالیسیلات و سافرانال، همچنین کربوهیدرات و پروتئین در تیمار هورمون پرایمینگ و در غلظت 50 میلی گرم بر لیتر اسید جیبرلیک مشاهده شد.

اثر تنظیم کننده رشد سایکوسل بر عملکرد و برخی خصوصیات زراعی برنج درسطوح مختلف کود نیتروژن
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه محقق اردبیلی - دانشکده علوم کشاورزی 1393
  نغمه نجفی   رئوف سید شریفی

به منظور بررسی تأثیر مقادیر کود نیتروژنه و تنظیم کننده ی رشد سایکوسل بر عملکرد و برخی خصوصیات زراعی برنج، آزمایش فاکتوریلی در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار در مزرعه ای در شهرستان صومعه سرای استان گیلان در سال زراعی 1392 انجام گردید. فاکتورهای مورد بررسی شامل مقادیر کود نیتروژنه در چهار سطح (صفر، 100، 150 و 200 کیلوگرم در هکتار) از منبع اوره و تنظیم کننده ی رشد سایکوسل در چهار سطح (صفر، 0/8، 1/6 و 2/4لیتر در هکتار) بودند. نتایج نشان داد که تمامی پارامترهای پر شدن دانه به طور معنی داری تحت تأثیر مقادیر کود نیتروژنه و سایکوسل قرار گرفتند. برای به دست آوردن پارامترهای پر شدن دانه از یک مدل خطی دوتکه ای استفاده شد. حداکثر وزن دانه (0/0354 گرم)، سرعت پر شدن دانه (0/0012 روز در گرم)، طول دوره¬ی مؤثر پر شدن دانه (32/70روز) و طول دوره پر شدن دانه (34/09 روز) در مقادیر بالای کود نیتروژنه و سایکوسل برآورد گردید. مقایسه میانگین ها نشان داد که با افزایش سطح نیتروژن و سایکوسل طول سنبله، تعداد دانه در کل بوته، تعداد دانه در خوشه اصلی، وزن هزار دانه، عملکرد دانه، تعداد سنبلچه در واحد سطح افزایش یافت. با مصرف سایکوسل ارتفاع بوته کاهش پیدا کرد. بررسی روند تجمع ماده¬ی خشک کل در تمامی ترکیب¬های تیماری نشان داد که تا 31 روز پس از کاشت در تمامی ترکیب¬های تیماری روند مشابه بود و از 31 روز بعد از کاشت تا87 روز بعد از کاشت با سرعت زیادی افزایش یافت و 87 روز پس از کاشت تا زمان برداشت به دلیل افزایش میزان رقابت برای نور و دیگر منابع، سایه اندازی و پیری برگ ها کاهش یافت. روند مشابهی نیز در سرعت رشد محصول و سرعت رشد نسبی به دست آمد. بر اساس نتایج به دست آمده مقادیر کود نیتروژنه و سایکوسل تأثیر معنی داری بر انتقال مجدد ماده ی خشک داشت. بیشترین میزان انتقال ماده ی خشک در حالت عدم مصرف نیتروژن و عدم محلول پاشی سایکوسل و کمترین آن در بالاترین مقدار کود نیتروژنه و عدم محلول پاشی سایکوسل مشاهده شد. بیشترین کارایی زراعی مصرف نیتروژن 6/66 کیلوگرم بر کیلوگرم به مصرف 100 کیلوگرم کود نیتروژنه در هکتار تعلق داشت. محلول پاشی با سایکوسل موجب افزایش کارایی زراعی مصرف نیتروژن گردید. بیشترین کارایی زراعی مصرف کود (8/28 کیلوگرم بر کیلوگرم) به محلول پاشی 2/4 لیتر در هکتار سایکوسل تعلق داشت. به منظور افزایش عملکرد دانه و اجزای عملکرد می¬توان پیشنهاد نمود محلول پاشی 2/4 لیتر در هکتار سایکوسل و مصرف 200 کیلوگرم در هکتار کود نیتروژنه مناسب است ولی اگر هدف بهبود کارایی مصرف کود باشد مصرف 2/4 لیتر در هکتار سایکوسل و کاربرد 100 کیلوگرم کود نیتروژنه مناسب است.

بررسی تاثیرتراکم کاشت با تلقیح و بدون تلقیح باکتری و میکرو المنت ها بر روی عملکرد کمی نخود
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه محقق اردبیلی - دانشکده کشاورزی 1387
  تیمور خندان بجندی   محمد صدقی

به منظور بررسی اثرات تراکم کاشت و سطوح مختلف تلقیح با باکتری رایزوبیوم و کاربرد میکروالمنت ها بر عملکرد و اجزای عملکرد، آنالیز رشد، میزان پروتئین دانه و گره زایی نخود (cicer arietinum l.) آزمایشی در سال زراعی 1386 در مزرعه پژوهشی دانشکده کشاورزی دانشگاه محقق اردبیلی به صورت فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوک های کامل تصادفی با 4 تکرار انجام شد. تیمارها شامل تراکم در 3 سطح (25، 35 و 45 بوته در متر مربع) و سطوح مختلف تلقیح در 3 سطح (با تلقیح، تلقیح با رایزوبیوم به همراه کاربرد عناصر میکرو و شاهد بدون تلقیح) بود. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که اثر تراکم و سطوح مختلف تلقیح بر اجزای عملکرد به ویژه شاخه های فرعی، نیام در بوته، عملکرد تک بوته، عملکرد در واحد سطح، عملکرد بیولوژیکی و شاخص برداشت معنی دار بود. با افزایش تراکم کاشت، تعداد شاخه فرعی، نیام در بوته، عملکرد دانه تک بوته کاهش یافت. بالاترین شاخص برداشت در کمترین تراکم کاشت به دست آمد. بیشترین شاخه فرعی،تعداد نیام در بوته، تعداد نیام در شاخه فرعی، تعداد دانه در بوته، عملکرد دانه، بیولوژیک و شاخص برداشت هم در تلقیح به تنهایی و هم در تیمار تلقیح + میکروالمنت نسبت به تیمار بدون تلقیح به دست آمد. با این حال، در بین تراکم های کاشت اختلافی از نظر تعداد نیام پوک در بوته وجود نداشت، ولی تلقیح با باکتری رایزوبیوم موجب کاهش تعداد نیام پوک در بوته شد. اثر تراکم کاشت و تلقیح با باکتری رایزوبیوم بر روی ارتفاع بوته معنی دار بود. بیشترین ارتفاع بوته در تراکم 45 بوته در متر و کمترین میزان آن در تراکم 25 بوته در متر مربع به دست آمد. بررسی شاخص های رشد نشان داد که تلقیح بذور با باکتری رایزوبیوم به همراه کاربرد میکروالمنت ها در هر سه تراکم موجب افزایش شاخص سطح برگ، بیوماس کل، سرعت رشد محصول، سرعت رشد نسبی و سرعت جذب خالص شد. به طوری که بیشترین میزان این شاخص ها در تیمار تلقیح به همراه کاربرد میکروالمنت ها و کمترین میزان آن در تیمار بدون تلقیح مشاهده شد. بیشترین درصد پروتیین دانه در تیمار تلقیح با باکتری به همراه کاربرد میکروالمنت ها و کمترین میزان آن در تیمار بدون تلقیح به دست آمد. تجزیه واریانس داده ها نشان داد که اثر تراکم کاشت بر روی تعداد، وزن تر و وزن خشک گره های ریشه ای تثبیت کننده نیتروژن غیر معنی دار، ولی تلقیح با و بدون کاربرد میکروالمنت ها بر روی تعداد، وزن تر و وزن خشک گره ها در سطح احتمال 1 درصد معنی دار شد. بیشترین تعداد، وزن تر و وزن خشک گره ها در تیمار تلقیح با رایزوبیوم به همراه کاربرد میکروالمنت ها به دست آمد. تیمار تلقیح بدون کاربرد میکروالمنت ها نیز دارای تعداد گره، وزن خشک و وزن تر گره بیشتری نسبت به تیمار شاهد بود.