نام پژوهشگر: معصومه رخبین

طرح الگوی تصمیم گیری در انتخاب روشهای آبخیزداری با استفاده از روش ahp (مطالعه موردی: حوضه ی آبخیز برنطین؛ استان هرمزگان)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه هرمزگان - دانشکده مرتع و آبخیزداری و شیلات و محیط زیست 1391
  معصومه رخبین   احمد نوحه گر

فرسایش یکی از مهمترین شاخصهایی است که در واقع نتایج اقدامات و واکنشهای عوامل موثر در حوضه آبخیز را نشان می دهد. بنابراین به حداقل رساندن فرسایش می تواند موضوع بسیار مهمی در برنامه ریزی آبخیزداری باشد. از طرفی مبنای منسجم و روش مدونی برای تصمیم گیری در رابطه با عملیات آبخیزداری و ترتیب چیدمان آن مانند آن چیزی که در روش آمایشی وجود دارد، در دسترس نیست و قوانین مدون و منسجمی برای آن ارائه نگردیده است. حوضه ی آبخیز برنطین یکی از مناطقی است که متحمل فرسایش فزاینده خاک می باشد و بررسی فرسایش و بار رسوب در این حوضه که به عنوان یکی از منابع تأمین آب سد میناب و آب شرب بندرعباس است، از اهمیت بالایی برخوردار می باشد. از فرآیند تحلیل سلسله مراتبی که یکی از روشهای تصمیم گیری چند شاخصه است، به منظور وزن دهی و اولویت بندی شاخصها و تصمیم گیری و انتخاب یک گزینه از میان گزینه های متعدد تصمیم، با توجه به شاخصهایی که تصمیم گیرنده تعیین می کند، به کار می رود. هدف از این تحقیق، پی ریزی طراحی یک ساختار مناسب برای نیل به بهترین تصمیم در چیدمان روشهای آبخیزداری می باشد. برای اولویت بندی روشهای آبخیزداری سه شرایط متفاوت یا منطقه متفاوت در راستای تحلیل فرسایش در قالب کوهستان، تپه، جلگه و دشت طراحی و برای ساختار ahp، هدف، کاهش(کنترل) فرسایش و رسوب و بنا به موضوع مورد مطالعه 5 شاخص در نظر گرفته شد که عبارتند از: مشارکت مردمی، تأثیر گذاری و دوام، هزینه بری کمتر، نمود مدیریتی و دخالت کمتر در طبیعت. نتایج حاصل از اولویت بندی شاخصها در کوهستان بدین ترتیب بدست آمد: تأثیر گذاری و دوام، برخورداری از مشارکت مردمی، نمود مدیریتی، دخالت کمتر در طبیعت، هزینه بری کمتر و نتایج حاصل از اولویت بندی روشها اینگونه تشخیص داده شد: قرق، بندهای سنگی ملاتی، بذر پاشی، بذر کاری، بندهای خشکه چین، بندهای توریسنگی، تراس بندی. اولویت بندی معیارها در تپه به ترتیب: تأثیر گذاری و دوام، نمود مدیریتی، برخورداری از مشارکت مردمی، هزینه بری کمتر، دخالت کمتر در طبیعت و ترتیب اولویت بندی روشها: هلالی آبگیرسد زیر زمینی، آبگیر کوچک، بندهای خشکه چین، قرق، بند خاکی، کپه کاری، بذر پاشی و بانکت بندی، تشخیص داده شد. نتایج در جلگه و دشت برای معیارها به این ترتیب بدست آمد: برخورداری از مشارکت مردمی، نمود مدیریتی، تأثیر گذاری و دوام، دخالت کمتر در طبیعت، هزینه بری کمتر و برای اولویت بندی روشها: پخش سیلاب، دیواره سیل بند و بوته کاری، گوره، سد زیر زمینی، تورکینست، آبشکن، کف بند، به ترتیب اولویت بندی گردید. با بررسی نتایج، در نهایت چیدمانی که ارائه گردید، اینگونه می باشد: در برنامه ریزی برای حوضه ی آبخیز در اولویت نخست تأثیرگذاری و دوام به همراه برخورداری از مشارکت مردمی مبنا قرار بگیرد و در اولویت دوم دخالت کمتر در طبیعت بعنوان ملاک برای چیدمان در نظر گرفته شود. هزینه بری کمتر و نمود مدیریتی نیز از شاخصها حذف گردد.