نام پژوهشگر: صدیقه قاسمی زاده بندرعباس پور

سنجش میزان همسویی استراتژیک کسب و کار و فناوری اطلاعات (بررسی موردی: شرکت برق منطقه ای هرمزگان)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه هرمزگان 1392
  صدیقه قاسمی زاده بندرعباس پور   محمدرضا بهبودی

در دهه های اخیر همسویی استراتژی کسب و کار و فناوری اطلاعات ، به مثابه اهرمی برای کسب و کار هر سازمان در ابعاد جدید رقابت به حساب می آید . گرچه هنوز مورد قابل توجهی برای انجام همسویی مناسب کسب و کار و فناوری اطلاعات مشاهده نشده است، اما با این حال سازمانها اندیشه های مبهمی از بکارگیری زیرساختهای فناوری اطلاعات برای پشتیبانی از استراتژی کسب و کار دارند به همین دلیل آنها از بازگشت سرمایه ای که در فناوری اطلاعات انجام داده اند ، اثری نمیبینند . توجه به فناوری اطلاعات در بسیاری از سازمان های بزرگ به یک اولویت تبدیل شده است .از طرفی سازمانها به دلیل عدم همسویی بین استراتژی کسب و کار و فناوری اطلاعات ، در تحقق ارزش سرمایه گذاری های فناوری اطلاعات ، ناموفق مانده اند . مرور همسویی کسب و کار و فناوری ، مشخص میکند که ماموریت ، اهداف و برنامه ای فناوری اطلاعات در چه سطحی توسط ماموریت ، اهداف و برنامه های کسب و کار حمایت میشوند. مسئله ی اصلی درک مناسب از چگونگی همسویی کسب کار و فناوری اطلاعات است . همسویی استراتژیک فناوری به سازمانها امکان تعریف و تعیین اثربخشی توانمندیها و قابلیتهای مورد نیاز فناوری اطلاعات جهت رسیدن به اهداف سازمانی را میدهد که از مهمترین موضوعات مورد بحث مدیران در سالهای اخیر بوده است .(برولز 2003)همچنین ماهیت پویای فناوری اطلاعات و کسب و کار ، نیاز همسویی استراتژی را روز به روز ، ملموس تر میگرداند . این تحقیق که با هدف بررسی همسویی فناوری و استراتژی سازمان وکسب اطمینان از بلوغ آن در شرکت برق منطقه ای هرمزگان صورت گرفته ، به سازمان کمک خواهد کرد تا با شناخت وضعیت همسویی و میزان بلوغ آن ، موانع برای دستیابی به بلوغ همسویی و عوامل موثر در همسویی را شناسایی نماید . با این هدف، برای سنجش میزان همسویی از مدل لوفتمن استفاده شده که این مدل بعنوان چارچوبی مدون از عوامل همسویی استراتژی فناوری اطلاعات و استراتژی کسب و کار میباشد. جامعه آماری این پژوهش شامل 57 نفر از مدیران ارشد ، میانی و پایه شرکت برق منطقه ای هرمزگان میباشد . روش نمونه گیری، هدفمند است وپرسشنامه بین همه ی مدیران توزیع شده و همه ی آنها مبنای تجزیه و تحلیل ها قرار گرفته است . همچنین برای پاسخ به سوالات تحقیق مصاحبه هایی با خبرگان سازمان در زمینه کسب و کار و فناوری اطلاعات نیز انجام شده است . این تحقیق از نظر ماهیت توصیفی بوده که درآن از روش پیمایشی استفاده شده است. داده های گردآوری شده از طریق پرسشنامه با استفاده از تکنیک هایی چون کولموگروف-اسمیرنف ،آزمون t تک نمونه ،آزمون t مستقل، تحلیل واریانس و میانگین مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است . یافته های تحقیق نشان میدهد که همسویی استراتژیک میان کسب و کار و فناوری اطلاعات وجود دارد وسازمان از نظر بلوغ همسویی در سطح سوم یعنی سطح تمرکز کامل قرار دارد . همچنین درجه ی اهمیت عوامل وشاخصهای همسویی مشخص شده و تحلیل نتایج مصاحبه نشان داد که برای دستیابی به سطوح بالاتر بلوغ همسویی موانعی چون کمبود منابع (مانند بودجه و نیروی انسانی) وجود دارد که یافته های تحقیق راهکارهایی چون ارزیابی و بکارگیری فناوری های نوظهور بطور موثر ، یکپارچگی معماری ، تلاش برای تبدیل شدن به سازمان های یادگیرنده و استفاده ازچارچوبهای حاکمیت فناوری را ارئه نموده که سازمان میتواند بسوی بلوغ کامل همسویی قدم بردارد .