نام پژوهشگر: بهزاد تقی پور داشبلاغ

نقش خود دلسوزی و ابعاد سرشت و منش در پیش بینی کیفیت زندگی بیماران مبتلا به دردهای اسکلتی عضلانی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه محقق اردبیلی - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1393
  بهزاد تقی پور داشبلاغ   عباس ابوالقاسمی

هدف از این پژوهش تعیین ارتباط خود دلسوزی و ابعاد سرشت و منش با کیفیت زندگی در بیماران دارای درد های اسکلتی عضلانی است. جامعه آماری این پژوهش کلیه بیماران مبتلا به دردهای اسکلتی عضلانی مراجعه کننده به مراکز فیزیوتراپی شهر اردبیل است. تعداد نمونه انتخاب شده در این پژوهش برای افزایش اعتبار بیرونی 90 نفر بیمار مبتلا به دردهای اسکلتی عضلانی در نظر گرفته شده است، که به صورت در دسترس از میان مراجعه کنندگان به مراکز فیزیوتراپی شهر اردبیل انتخاب شدند. در این تحقیق متغیر های خود دلسوزی، و ابعاد سرشت و منش به عنوان متغیر های پیش بین و کیفیت زندگی به عنوان متغیر ملاک در نظر گرفته شده است. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های خود دلسوزی، ابعاد سرشت و منش، کیفیت زندگی و شاخص شکایت عضلانی اسکلتی استفاده شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه استفاده شده است. نتایج تخقیق نشان داد که حود دلسوزی با کیفیت زندگی همبستگی مثبت و با شدت درد همبستگی منفی معنی داری دارد. همچنین بین ابعاد نوجویی و آسیب پرهیزی سرشت با کیفیت زندگی و بعد نوجویی با شدت درد رابطه مثبت معنی داری بدست آمد. نتایج تحقیق نشان داد که بین ابعاد منش با کیفیت زندگی همبستگی مثبت و با شدت درد همبستگی منفی معنی داری وجود دارد. یافته های این پژوهش نقاط مهمی در زمینه ی پیش گیری، درمان و خدمات مشاوره به افراد دارای دردهای اسکلتی عضلانی در پی دارد، نتایج این پژوهش می تواند مورد استفاده محققان و مراکز بالینی مرتبط با درد باشد.