نام پژوهشگر: اعظم حسینائی

دلایل و ریشه های خواست تغییر در ساختار شورای امنیت؛ (همانندی ها و ناهمانندی ها)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده علوم اداری و اقتصاد 1393
  اعظم حسینائی   اصغر کیوان حسینی

شورای امنیت از نظر میزان و گستردگی اختیارات و لازم الإجرا بودن تصمیمات آن نهادی منحصر به فرد در تاریخ روابط و حقوق بین الملل است.قدرت فوق العاده ی این نهاد ریشه در اختیارات گسترده ای دارد که منشور ملل متحد،خصوصاً در فصل هفت،برای آن در نظر گرفته است. از سوی دیگر، ساختار کنونی شورای امنیت منعکس کننده ی واقعیات دوران بعد از جنگ جهانی دوم بوده و به همین دلیل از شرایط و قابلیت لازم برای پاسخگویی به چالش های نوین بین المللی برخوردار نیست. در این خصوص به ویژه به ترکیب و تعداد اندک اعضای دائمی شورا توجه شده که تناسبی با توانایی ها و اختیارات گسترده ی آن نداشته و به ویژه موجب تمرکز قدرت در دست شمار اندکی از کشور ها شده است. بر این مبنا، از دهه ی 1960 ایده هایی در ارتباط با هدف یاد شده برداشته شد. پایان جنگ سرد به زمینه ای جدید برای طرح دیدگاه های گسترده ای بر محور هدف یاد شده تبدیل شد. به این ترتیب، از سال 1993 موضوع "اصلاح ساختار و الگوی تصمیم گیری شورای امنیت" در دستور کار مجمع عمومی از اولویت خاصی برخوردار شد . متعاقب آن گروهها و کشورهای مختلفی طرح های نقادانه ی را مطرح کرده از این طریق سعی داشتند که راهکاری مناسب برای اصلاح شورا و ارتقای سطح کارآمدی آن ارائه نمایند. در این ارتباط می توان به گروه چهار، اتحاد برای اتفاق (کلوپ قهوه)،گروه اتحادیه آفریقایی و کشورهای در حال توسعه اشاره کرد. در این پژوهش سعی خواهد شد که ضمن تشریح دیدگاه های مزبور، حوزه ی همانندی ها و ناهمانندی های آراء و دیدگاه های مربوط به اصلاح ساختار شورای امنیت مورد بررسی قرار گیرد.