نام پژوهشگر: کاظم برزگر بفروئی

بررسی رابطه همبستگی بین رویکرد یادگیری، انگیزه پیشرفت و خودکارآمدی دانشجویان دختر رشته های روانشناسی و علوم تربیتی ورودی سال تحصیلی 91-1390 در دانشگاه های یزد و پیام نور واحد یزد
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1393
  مریم خباززاده   حمید سپهر

هدف از این پژوهش بررسی وضعیت و رابطه میان سه متغیر رویکرد یادگیری، انگیزه پیشرفت و خودکارآمدی در دانشجویان دو نظام آموزشی حضوری و از راه دور بوده است. جامعه ی آماری شامل کلیه ی دانشجویان دختر رشته های روانشناسی و علوم تربیتی ورودی سال91 -1390، در دانشگاه های یزد و پیام نور واحد یزد و در مجموع 135 نفر می باشد که با توجه به محدود بودن جامعه آماری و برای اجتناب از خطاهای نمونه گیری، کل جمعیت به عنوان نمونه در نظر گرفته شد. جهت گردآوری اطلاعات از پرسشنامه رویکردهای یادگیری (assist) انتویسل و تیت (1997)، پرسشنامه انگیزه پیشرفت هرمنس (1970 ) و پرسشنامه خودکارآمدی شرر و آدامز (1982) استفاده شد. داده ها با استفاده از آمار توصیفی، ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون گام به گام، آزمون t مستقل تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد دانشجویان دانشگاه یزد و پیام نور از نظر رویکردهای یادگیری با یکدیگر تفاوت معناداری ندارند و گرایش اصلی به ترتیب به رویکردهای راهبردی، عمیق و سطحی بوده است. همچنین از نظر میزان انگیزه پیشرفت نیز تفاوت معناداری بین دانشجویان مذکور مشاهده نشد اما یافته ها نشان داد که دانشجویان دانشگاه یزد از نظر میزان خودکارآمدی بالاتر از دانشجویان دانشگاه پیام نور هستند (p<0/01). از دیگر نتایج پژوهش، این بود که انگیزه پیشرفت و خودکارآمدی به طور مثبت رویکرد عمیق و راهبردی (p<0/001) و به طور منفی رویکرد سطحی را پیش بینی می کنند(p<0/01). همچنین بین انگیزه پیشرفت و خودکارآمدی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد (p<0/01). به منظور دست یابی به نتایج قطعی تر، تکرار بررسی وضعیت و روابط میان متغیرهای یاد شده در نمونه گسترده تری از دانشجویان دو نظام آموزشی دانشگاه و همچنین توجه بیشتر به اقدامات لازم جهت تقویت رویکرد عمیق به یادگیری در دانشجویان هر دو نظام آموزشی پیشنهاد می شود.

بررسی رابطه رضایت شغلی، تعهد سازمانی و فرسودگی شغلی معلمان مقطع متوسطه شهرستان خاتم
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد - دانشکده علوم انسانی 1393
  حمیده غفوری   کاظم علوی لنگرودی

هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه ی رضایت شغلی، تعهد سازمانی و فرسودگی شغلی معلمان مقطع متوسطه شهرستان خاتم بود. پژوهش به لحاظ هدف، بنیادین-کاربردی و به لحاظ شیوه جمع آوری اطلاعات توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه معلمان مدارس دوره های متوسطه اول و متوسطه دوم شهرستان خاتم که در سال تحصیلی 93-92 به خدمت اشتغال داشته و 160 نفر بودند و با توجه به جدول کرجسی و مورگان حجم نمونه 115 نفر تعیین گردید و از پرسشنامه های رضایت شغلی (jdi ) ، تعهد سازمانی می یر و آلن و فرسودگی شغلی مسلش به عنوان ابزار پژوهش استفاده شد. نتایج نشان داد که بین مولفه ی فرسودگی شغلی معلمان به تفکیک جنسیت تنها در احساس کفایت در سطح 05/0 تفاوت معنی داری وجود داشت و به تفکیک سطح تحصیلات و سن تفاوت معنی داری مشاهده نشد. تعهد سازمانی و رضایت شغلی در پیش بینی خستگی هیجانی و احساس کفایت نقش داشتند، اما در پیش بینی مسخ شخصیت، تنها تعهد سازمانی نقش داشت.

مقایسه هوش اجتماعی، مهارت های تفکر انتقادی و خلاقیت در دانشجویان دو زبانه و یک زبانه دانشگاه یزد
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1393
  الهه شفیعی   تقی جباری فر

پژوهش حاضر با هدف مقایسه ی هوش اجتماعی، مهارت های تفکر انتقادی و خلاقیت در دانشجویان دوزبانه (ترک- فارس و کرد- فارس) و یک زبانه دانشگاه یزد انجام شده است. هدف تحقیق کاربردی است و از نظر اینکه هوش اجتماعی، مهارت های تفکر انتقادی و خلاقیت را در دانشجویان دوزبانه و یک زبانه مقایسه می کند، پس رویدادی است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشجویان دانشگاه یزد به تعداد 13754 می باشد که در سال تحصیلی 1392-1393 در این دانشگاه مشغول به تحصیل بودند. نمونه این تحقیق شامل 150 دانشجوی دو زبانه (75 دختر و 75 پسر) می باشد که به روش گلوله برفی انتخاب شده و با 150 دانشجوی یک زبانه ی همین دانشگاه مقایسه گردیده است. ابزار پژوهش شامل سه پرسشنامه استاندارد هوش اجتماعی آنگ تون تت، مهارت های تفکر انتقادی فرم ب کالیفرنیا، خلاقیت عابدی است. جهت توصیف، تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده در بخش آمار توصیفی مشخصه های آماری مانند فراوانی، درصد، میانگین و انحراف معیار و در بخش آمار استنباطی و برای آزمون فرضیه-های تحقیق از آزمون t مستقل استفاده گردید. یافته های پژوهش حاکی از آن است که بین میانگین مهارت های تفکر انتقادی ، خلاقیت و هوش اجتماعی دانشجویان دوزبانه و یک زبانه تفاوت وجود دارد (0/05> p) و میانگین مهارت های تفکر انتقادی و خلاقیت دانشجویان دو زبانه بالاتر از دانشجویان یک زبانه است؛ اما میانگین هوش اجتماعی دانشجویان یک زبانه بیشتر از دانشجویان دوزبانه است. همچنین بین میانگین هوش اجتماعی و مهارت های تفکر انتقادی دانشجویان دختر و پسر دوزبانه تفاوت معناداری مشاهده نشد( 0/05= p ). اما این تفاوت در رابطه با متغییر خلاقیت در سطح 05/ 0 معنادار بود و دانشجویان دختر دوزبانه از نظر برخورداری از خلاقیت نسبت به پسران دوزبانه در سطح بالاتری قرار داشتند.

رابطه بین سبک فرزند پروری، سبک اسناد و خوشبینی با انگیزه پیشرفت در دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه یزد
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد - دانشکده علوم تربیتی 1393
  بهاره مقدس   مرتضی امیدیان

هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین سبک های فرزند پروری، سبک های اسناد و خوشبینی با انگیزش پیشرفت بود. بدین منظور370 نفر از دانشجویان کارشناسی دانشگاه یزد با روش نمونه گیری طبقه ای متناسب انتخاب شدند. آن ها به پرسش نامه های اقتدار والدین، منبع کنترل، پرسش نامه کیفیت زندگی و پرسش نامه انگیزش پیشرفت پاسخ دادند. برای تحلیل داده های حاصل از این پژوهش، از آمار توصیفی و در سطح استنباطی از آزمون tدو نمونه مستقل، ماتریس همبستگی و تحلیل رگرسیون چند گانه استفاده شد. نتایج آزمونt دو نمونه مستقل نشان داد که بین سبک فرزند پروری مقتدرانه و سهل گیرانه والدین دانشجویان دختر و پسر تفاوت معنادار وجود ندارد، اما بین سبک فرزند پروری مستبدانه والدین دانشجویان دختر و پسر تفاوت معنادار وجود دارد؛ به این صورت که پسران بیشتر از دختران سبک فرزند پروری والدینشان را مستبدانه ادراک کرده بودند. در سبک های اسناد دانشجویان دختر و پسر تفاوت معنا دار وجود نداشت. همچنین، در خوشبینی دانشجویان دختر و پسر تفاوت معناداری وجود نداشت. در انگیزش پیشرفت دانشجویان دختر و پسر هم، تفاوت معناداری وجود نداشت. در ادامه، نتایج همبستگی ها نشان داد که بین سبک فرزند پروری مقتدرانه و سهل گیرانه و سبک اسناد درونی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد؛ اما بین سبک فرزندپروری مستبدانه و سبک اسناد درونی رابطه منفی و معنادار وجود داشت؛ بین سبک فرزندپروری مقتدرانه و سهل گیرانه و سبک اسناد بیرونی رابطه منفی و معنادار وجود داشت؛ ولی بین سبک فرزندپروری مستبدانه و سبک اسناد بیرونی رابطه مثبت و معنادار وجود داشت. در ادامه، بین سبک فرزند پروری مقتدرانه و سهل گیرانه و انگیزش پیشرفت رابطه مثبت و معنادار ولی بین سبک فرزندپروری مستبدانه رابطه منفی و معنادار وجود داشت. همچنین، بین سبک اسناد بیرونی و انگیزش پیشرفت رابطه منفی و معنا دار و بین سبک اسناد درونی و انگیزش پیشرفت رابطه مثبت و معنادار وجود داشت. بین سبک فرزندپروری مقتدرانه و سهل گیرانه و خوشبینی رابطه مثبت و معنادار ولی بین فرزندپروری مستبدانه و خوشبینی رابطه منفی و معنی دار وجود داشت. بین سبک اسناد درونی و خوشبینی رابطه مثبت و معنادار ولی بین سبک اسناد بیرونی و خوشبینی رابطه منفی و معنادار وجود داشت. بین خوشبینی و انگیزش پیشرفت هم رابطه مثبت و معنادار وجود داشت. افزون بر این، تحلیل رگرسیون نشان داد که تنها متغیر های سبک اسناد درونی و خوشبینی قادر به پیش بینی انگیزش پیشرفت می باشند.

پیش بینی سلامت روان بر اساس تیپ شخصیتی، منبع کنترل و جهت گیری مذهبی در بین دانشجو معلمان دانشگاه فرهنگیان یزد
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1393
  راضیه اندیک   تقی جباری فر

تحقیق حاضر با هدف پیش¬بینی سلامت روان دانشجو معلمان بر اساس تیپ شخصیتی، منبع کنترل و جهت گیری مذهبی دانشگاه فرهنگیان یزد انجام شده است. تحقیق حاضر از حیث هدف، کاربردی و از نظر ماهیت و روش توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشجومعلمان دانشگاه فرهنگیان شهرستان یزد به تعداد 3100 نفر می¬باشد که در سال تحصیلی 93-1392 در این دانشگاه مشغول به تحصیل بودند. حجم نمونه آماری تحقیق با استفاده از فرمول کوکران 350 نفر تعیین گردید که این تعداد از بین کلیه دانشجومعلمان زن و مرد دانشگاه فرهنگیان شهرستان یزد و با استفاده از روش نمونه¬گیری تصادفی طبقه¬ای انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل چهار پرسشنامه استاندارد سلامت عمومی ، پرسشنامه شخصیتی تیپ a و b گنجی، منبع کنترل لونسون و جهت گیری مذهبی آلپرت بود. جهت توصیف و تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده در بخش آمار توصیفی مشخصه¬های آماری مانند فراوانی، درصد، میانگین و انحراف معیار و در بخش آمار استنباطی و برای آزمون فرضیه¬های تحقیق از رگرسیون و ضریب همبستگی پیرسون استفاده گردید. یافته های پژوهش در زمینه فرضیه اصلی پژوهش نشان داد که در بررسی اولویت¬های متغیرهای پیش ¬بینی¬کننده-ی سلامت روان دانشجو معلمان دانشگاه فرهنگیان یزد، در گام اول متغیر جهت¬گیری مذهبی بیشترین پیش بینی را داشته، این متغیر به تنهایی توانسته 20/0 درصد تغییرات سلامت روان دانشجو معلمان را پیش بینی کند و در گام دوم متغیر تیپ شخصیتی وارد الگوی پیش بینی شده است، این دو متغیر با هم توانسته¬اند 24/0 درصد تغییرات سلامت روان دانشجو معلمان را پیش بینی کنند، یعنی مولفه تیپ شخصیتی توانسته است 038/0 درصد به میزان پیش¬بینی متغیر قبلی اضافه کند. همچنین نتایج نشان داد که بین تیپ شخصیتی "آ و ب"، منبع کنترل درونی، افراد قدرتمند و شانس و جهت گیری مذهبی درونی و بیرونی با سلامت روان رابطه معناداری وجود دارد.