نام پژوهشگر: محمد وحیدی‌نیا

بایواستراتیگرافی سازند آسماری در یال جنوبی تاقدیس خویز (شمال شرق بهبهان) بر مبنای فرامینیفرها
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد 1388
  علی نظافت   علیرضا عاشوری

سازند آسماری یکی از مهمترین سازندهای حوضه زاگرس با سن الیگومیوسن می باشد. در این تحقیق سازند آسماری در یال جنوبی تاقدیس خویز مورد مطالعه قرار گرفته است. در این برش سازند آسماری دارای 283 متر ضخامت می باشد که از تناوب سنگ آهک های نازک، متوسط و ضخیم لایه تا توده ای تشکیل شده است. هر دو مرز زیرین و بالایی این سازند به ترتیب با سازندهای پابده و گچساران به صورت پیوسته و هم شیب می باشد. به منظور انجام مطالعات زیست چینه نگاری و محیط رسوبی سازند آسماری، تعداد 109 نمونه سنگی از این برش برداشت شده است. در این مطالعه 28 جنس و 25 گونه فرامینیفر بنتیک و نیز 5 جنس از غیرفرامینیفرها شناسایی شده است. بر اساس گسترش زمانی فرامینیفرها سه زون زیستی تشخیص داده شد که عبارتند از: 1) lepidocyclina spp. assemblage zone. 2) miogypsinoides- archaias- valvulinid sp.1 assemblage zone. 3) borelis melo group- meandropsina iranica assemblage zone. بر اساس این زون های تجمعی سن سازند آسماری در یال جنوبی تاقدیس خویز (برش علمدار)، الیگوسن پسین (چاتین)- میوسن پیشین (آکی تانین- بوردیگالین) در نظر گرفته شده است. همچنین در این پژوهش، 10 ریزرخساره در سازند آسماری مورد شناسایی قرار گرفته است. این ریزرخساره ها در چهار محیط رسوبی اصلی شامل بخش کم عمق دریای باز، سد، لاگون و پهنه جزرومدی نهشته شده اند. روند گسترش ریزخساره ها حاکی از آن است که سازند آسماری در یک رمپ هموکلینال تشکیل شده است. این ریزرخساره ها عبارتند از: بایوکلستیک پکستون، بایوکلستیک لپیدوسیکلینا پکستون، باندستون مرجانی، بایوکلستیک پکستون- گرینستون، پلوئیدال اائید پکستون- گرینستون، بایوکلستیک رودستون، میلیولید پکستون، فرامینیفرا (با دیواره پورسلانوز) پکستون- گرینستون، کاروفیت وکستون و مادستون کوارتزدار.

بایو استراتیگرافی سازند آبدراز در برش شوراب (جنوب غرب آق دربند) بر مبنای فرامینیفرها
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد 1388
  مهرانه عبدالشاهی   علیرضا عاشوری

به منظور تعیین سن دقیق سازند آ بدراز در شرقی ترین بخش های حوضه کپه داغ ، برش شوراب در جنوب آق دربند، مورد مطالعات دقیق چینه شناسی قرار گرفته است . در این برش سازند آبدراز در یال جنوبی سنکلینال شوراب با روند کلی شمال غربی- جنوب شرقی رخنمون یافته است . مرز زیرین سازند آبدراز با سازند آیتامیر به صورت ناپیوستگی موازی (پاراکونفورمیتی) بوده و مرز بالایی آن با سازند آب تلخ به صورت پیوسته و هم شیب است. ضخامت سازند آبدراز در این برش 362 متر اندازه گیری شده است. بایو استراتیگرافی سازند آبدراز دراین مقطع برای اولین بار صورت گرفته است. در این مطالعات 80 گونه فرامینیفر از 40 جنس شناسایی و معرفی شده و بر اساس این با یوزون ها سن سازند آبدراز در این برش تورونین میانی تا سانتونین پسین تعیین شده است . دراین تحقیق به منظور شناسایی مرز سنومانین – تورونین و تعیین ناپیوستگی مرز زیرین سازند آبدراز و آیتامیر ، آخرین افق شیلی سازند آیتامیر برداشت و مورد مطالعه دقیق بایواستراتیگرافی قرار گرفته است . بر اساس فرامینیفرهای شاخص بویژه rotalipora 2 بایوزون شناسایی و عدم فونای بین بایوزون 2 و 3 بیانگر مرز ناپیوستگی سنومانین - تورونین و قاعده سازند آبدراز محسوب می شود.

پالینواستراتیگرافی و پالینوفاسیس سازند دلیچای در پهنه ی ساختاری بینالود
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده علوم 1393
  آبرادات مافی   علیرضا عاشوری

چکیده به منظور انجام مطالعات پالینواستراتیگرافی و پالینوفاسیس بر روی سازند دلیچای در پهنه ی ساختاری بینالود واقع در شمال خاوری ایران، پنج برش چینه نگاری (فریزی، قرونه، دهنه اجاق، چهار برج و ناویا) در گستره ی این پهنه انتخاب و به طور سیستماتیک نمونه برداری شدند. سازند دلیچای در برش های مورد مطالعه از طبقات مارن، شیل، سنگ آهک، سنگ آهک مارنی و ماسه سنگ تشکیل شده است. در برش های زمین شناسی مورد نظر، طبقات دریایی سازند دلیچای با ناپیوستگی فرسایشی بر روی طبقات آواری سازند شمشک قرار دارند و در بالا به صورت تدریجی به طبقات آهکی و صخره ساز سازند لار تبدیل می شوند. در این تحقیق، مطالعات پالینولوژی بر روی عناصر پالینولوژیکی دریایی متمرکز شده است و به سبب اهمیت داینوسیست ها در دوره ی ژوراسیک، تعیین سن توالی های سازند دلیچای بر مبنای گونه های داینوسیست انجام گرفته است. تعیین بایوزون های داینوسیستی در توالی های مذکور و مقایسه ی آن ها با زون بندی های استاندارد در قلمرو تتیس، از مهم ترین اهداف این مطالعه بوده است. در برش فریزی مطالعه ی پالینومورف های دریایی منجر به شناسایی 36 گونه از داینوسیست ها، تفکیک چهار بایوزون و تعیین سن باژوسین پسین تا آکسفورین پیشین برای توالی مورد مطالعه، گردید. مطالعات پالینوفاسیس در این توالی منجر به شناسایی و تفکیک 3 رخساره (ii, vi, iva) شد. در برش قرونه با شناسایی 68 گونه و تفکیک شش پالینوزون، سن باژوسین پسین تا کیمریجین پیشین برای سازند دلیچای تعیین گردید. مطالعات پالینوفاسیس در این توالی منجر به شناسایی و تفکیک 5 رخساره (ii, iva, iii, vii, v) شده است. در برش دهنه اجاق مطالعه ی پالینومورف های دریایی سازند دلیچای منجر به شناسایی 40 گونه و تعیین دو بایوزون شد. وجود گونه های شاخص آمونیت در بخش های زیرین و بالایی سازند دلیچای (عدم وجود داینوسیست ها دراین دو بخش) تعیین سن سازند را میسر می سازد و بر این اساس سن باژوسین پسین تا آکسفورین پیشین برای سازند دلیچای تعیین گردید. مطالعات پالینوفاسیس در این توالی منجر به شناسایی و تفکیک 3 رخساره (ii, vii, v) شد. در برش چهاربرج مطالعه ی پالینومورف های دریایی سازند دلیچای منجر به شناسایی 48 گونه و تعیین چهار بایوزون شد و بر این اساس سن باژوسین پسین تا آکسفوردین پیشین برای این سازند تعیین شد. مطالعات پالینوفاسیس در این توالی منجر به شناسایی و تفکیک 5 رخساره(ii, i, iva, vi, ivb) گردید. در برش ناویا نیز مطالعه ی پالینومورف های دریایی منجر به شناسایی 48 گونه و تعیین پنج بایوزون شد. بالاترین بخش این توالی فاقد داینوسیست می باشد و تنها بر مبنای گونه های شاخص آمونیت تعیین سن شده است و بر این اساس سن باژوسین پسین تا تیتونین پیشین برای توالی رسوبی سازند دلیچای در این برش تعیین گردید. مطالعات پالینوفاسیس در این توالی منجر به شناسایی و تفکیک 5 رخساره (vi, vii, ii, viii, ivb) شد. پالینوفاسیس های تفکیک شده در سازند دلیچای، پتانسیل تولید گاز را در برش های فریزی، قرونه و چهار برج و پتانسیل تولید نفت و گاز را در برش های دهنه اجاق و ناویا نشان می دهند. زون بندی های ایجاد شده در توالی های رسوبی سازند دلیچای در پهنه ی ساختاری بینالود در زمان باژوسین پسین تا کالووین پسین تطابق قابل توجهی را با زون بندی های استاندارد اروپای غربی پولسن و رایدینگ (poulsen & riding, 2003) نشان می دهند. همچنین در این زمان تطابق زیادی میان این زون بندی با زون بندی ایجاد شده در البرز که توسط قاسمی نژاد و همکاران (ghasemi-nejad et al., 2012) ارائه شده است، مشاهده می شود. این وضعیت ارتباط میان حوضه های رسوبی البرز و بینالود را در این زمان نشان می دهد و از طرفی این ارتباط با حوضه ی رسوبی اروپای غربی و شمال باختری تتیس، در زمان باژوسین پسین تا کالووین پسین اثبات می گردد.