نام پژوهشگر: محسن علمائی

توزیع شکل های شیمیایی آهن و رابطه آن با شکل قابل استفاده آهن در تعدادی از سری خاک های استان گلستان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان - دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی 1392
  غلامرضا نوده شریفی   اسماعیل دردی پور

عنصر آهن یکی از عناصر کم مصرف ضروری برای گیاه است. اجزای مختلف عناصر خاک از نظر واکنش پذیری و زیست فراهمی به طور چشمگیری با یکدیگر متفاوتند. توزیع آهن در بین این اجزای مختلف به عنوان جزءبندی آهن تعریف می شود که به میزان زیادی تحرک و درنتیجه زیست فراهمی آهن را تحت تاثیر قرار می دهد. هدف از این تحقیق، مطالعه توزیع شکل های مختلف آهن در بین اجزای مختلف خاک و روابط این اجزای فلزی با ویژگی های خاص خاک بود. بدین منظورآزمایشی بر روی 10 نمونه خاک از مناطق مختلف استان گلستان با خصوصیات فیزیکی و شیمیایی مختلف انجام شد. قابلیت استخراج و جزءبندی آهن به وسیله روش های عصاره گیری ساده (dtpa) و دنباله ای سینگ و همکاران (1988) تعیین و رابطه این شکل ها با یکدیگر و با ویژگی های خاک و جدب گیاه بررسی شـد. نتایـج نشـان داد که در خاک های مورد مطالعه، ترتیب مقادیر شکل های شیمیایی آهن به صورت زیر بـود: کربناتی< تبادلی<ماده آلی< اکسیدهای منگنز< اکسیدهای آهن بی شکل< اکسیدهای آهن متبلور< باقی مانده. آهن قابل استخراج با dtpa با اجـزای تبادلـی، متصل به اکسیـدهای منگـنز و اکسیـدهای آهـن متبلور (به ترتیب %p. value <1, 1, 5) همبستگی مثبت معنی داری نشان دادند. غلظت و جذب آهن در سویا با شکل-های تبادلی و متصل به اکسیدهای منگنز همبستگی مثبت معنی داری (به ترتیب %p. value <5, 1) نشان داد. این امر نشان می دهد که عصاره گیری ساده با dtpa به تنهایی نمی تواند قادر به برآورد آهن قابل جذب گیاه باشد، بنابراین در این خصوص شکل های مختلف آهن در خاک نیز باید مدنظر قرارگیرد. مصرف سکوسترین آهن باعث افزایش شاخص کلروفیل، وزن تر و خشک گیاه، غلظت و جذب آهن شد. در مقابل مصرف سولفات آهن به تنهایی اثر چندانی در رفع کلروز آهن، افزایش شاخص کلروفیل، عملکرد گیاه و جذب آهن نداشت ولی مصرف آن به همراه ماده آلی و باکتری سیدروفور اثر چشمگیری در کاهش کلروز برگی و افزایش معنی دار شاخص کلروفیل، وزن تر و خشک گیاه و جذب آهن گذاشت و نتایجی شبیه مصرف سکوسترین آهن نشان داد. بنابراین، برای افزایش کارآیی سولفات آهن توصیه می شود که به همراه ماده آلی و سیدروفور مصرف گردد. همچنین آن جایگزین مناسبی برای سکوسترین آهن گران قیمت، می تواند باشد.

اثر تلقیح دو باکتری ازتوباکتر کروکوکوم و رایزوبیوم لگومینوزارم بر روی رشد و نمو گیاه لوبیا چیتی در شرایط دیم مزرعه ای
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان - دانشکده کشاورزی 1393
  افشین بهروز   محسن علمائی

افزایش رو به رشد جمعیت جهان نیاز به مواد غذایی را افزایش داده است. تلاش برای افزایش تولید در واحد سطح پیامدهای ناخوشایندی مانند افزایش آلودگی نیتروژنی و تخریب محیط زیست را درپی داشته است. یکی از شیوه های بیولوژیکی برای افزایش تولید، استفاده بالقوه از میکرارگانیسم-های خاک زی مفید که توانایی تثبیت بیولوژیکی نیتروژن ملکولی یا تولید مواد محرک رشد را داشته باشند، می باشد. از جمله این میکرارگانیسم ها باکتری های جنس azotobacer و rhizobium می-باشند که به دلیل دارا بودن خصوصیات مهمی چون توانایی تثبیت نیتروژن، افزایش تحرک و قابلیت جذب عناصر غذایی و خصوصاً تولید هورمون های رشد گیاهی موجب بهبود شرایط تغذیه و رشد گیاه می شوند. در این تحقیق از 15 نمونه خاک مزارع و باغات سطح استان گلستان، 43 جدایه ازتوباکتر جداسازی شد و آزمون های توانایی تثبیت نیتروژن ملکولی، توانایی تولید اکسین ، توانایی تولید سیدروفور، توانایی انحلال فسفات و پتاسیم معدنی نامحلول و توانایی تولید هیدروژن سیانید انجام پذیرفت. باکتری ازتوباکتر و رایزوبیوم در کشت مزرعه ای به گیاه لوبیا چیتی تلقیح شد. اثر تیمارهای باکتریایی در مقایسه با تیمار شاهد (فاقد باکتری) و تیمار های کودی بر روی فاکتور های رشد از جمله عملکرد دانه، وزن تر و خشک اندام هوایی، تعداد غلاف در بوته، تعداد دانه در غلاف و وزن 100 دانه و همچنین عناصر غذایی نیتروژن، فسفر، پتاسیم بررسی شد. نتایج تجزیه واریانس داده ها نشان داد که تیمارهای باکتریایی اثر مثبت و معنی داری روی صفات فنولوژیک، عملکرد و اجزای عملکرد در گیاه لوبیا چیتی دارد. با توجه به نتایج به دست آمده استفاده از کودهای زیستی در کشت دیم در منطقه مورد مطالعه سبب افزایش ?? تا ?? درصدی عملکرد گیاه لوبیا چیتی شده و کاربرد همزمان کود زیستی با کود دامی سبب اثر بخشی بهتر آن شده است. با توجه به تحقیق انجام شده می توان نتیجه گرفت که کودهای زیستی جایگزین یا مکمل خوبی برای کودهای شیمیایی به خصوص کودهای نیتروژنه می باشند.

بررسی تأثیر تلقیح ارقام لوبیا با باکتری ریزوبیوم لگومینوزارم بیوار فازئولی( r. legominosarum biovar phaseoli) بر عملکرد و اجزاء عملکرد در شرایط دیم در منطقه مینودشت
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان - دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی 1393
  حسنعلی سایری   محسن علمائی

چکیده با توجه به نقش ارزنده کودهای زیستی (بیولوژیک) در بهبود خصوصیات فیزیک و شیمیایی و حاصلخیزی خاک ضرورت دارد تا با بکارگیری این کودها عناصر غذائی مورد نیاز گیاه از خاک تامین گردد. باکتری های جنسspp . rhizobium از دسته باکتری های محرک رشد گیاه هستند، که به طور وسیعی در طبیعت توزیع پیدا کرده اند. در این تحقیق از 10 مزرعه دیم متفاوت در استان گلستان منطقه مینودشت، ریشه های دارای گره گیاه لوبیا چیتی، جمع آوری شد. پس از انجام تست های اولیه تعداد 40 ایزوله در شناسایی شد، که در مراحل متعدد و تست های تخصصی تر تعداد 10 ایزوله را بعنوان ایزوله های برتر انتخاب کردیم. و از این تعداد یک ایزوله بعنوان ایزوله موثر بومی، به همراه دو ایزوله های دریافتی از موسسه ی تحقیقات آب و خاک تهران، را در قالب یک طرح کاملا تصادفی و در شرایط دیم مورد کشت قرار گرفتند. در این کشت علاوه بر توجه به تاثیر مجزای ایزوله ها از تلفیق ایزوله ها با مواد آلی و نیز کود شیمیایی نیتروژنه (اوره) نیز استفاده شد. ترتیب مواد تلقیحی بصورت (دو ایزوله رایزوبیوم معرفی شده توسط موسسه خاک و آب تهرانn5 ، n8 و ایزوله بومی n11، دو تیمار مصرف کود نیتروژنه 150( کیلوگرم در هکتار) 30%، n1، 70%، n15، تیمار کود دامیn3 و تلفیق تیمار های تلقیحی و کودی n4 ، n6 ، n7 ، n9،n10 ، n12، n13، n14 و تیمار شاهد (بدون مصرف کود و بدون تلقیح) n16 که در سه تکرار اجراء گردید. پس از جمع آوری محصول و آنالیز دادها، که با نرم افزار sas صورت گرفت. نتایج آزمون های مربوط به ویژگی های محرک رشد نشان داد که تمامی جدایه ها دارای توان حلالیت فسفر معدنی، تولید سیدروفور، تولید هورمون رشد (iaa) و تولید هیدروژن سیانید بودند. با توجه به اهمیت تثبیت نیتروژن در این آزمون، توانایی تثبیت نیتروژن ایزوله نیز توسط دستگاه gc اندازه گیری، و نتیجه آن مثبت ارزیابی شد. همچنین اثر این تلقیح بر پارامترهای رشدی و میزان جذب عناصر غذایی، گیاه لوبیا چیتی نیز در کشت مزرعه ای بررسی شد. که اثر تیمار باکتری بر روی وزن صد دانه، وزن دانه و غلاف، میزان جذب عناصر نیتروژن و پتاسیم، کلسیم، منیزیم اندام هوایی در سطح 1درصد، و وزن تر و خشک اندام هوایی، میزان جذب فسفر اندام هوایی در سطح 5 درصد معنی دار گردید. و در آخر میزان عملکرد در هکتار محاسبه و مقایسه شد که این فاکتور نیز در سطح یک درصد معنی دار بود.

برهمکنش برخی قارچ های میکوریز با ریزوبیوم لگمینوزارم 10k (r.leguminosarum rlu15) در تنش های خشکی بر روی باقلا
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان - دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی 1394
  فاطمه پرورش مراد   محمد حسین ارزانش

بین عوامل مختلف تنشزا خشکی بهتنهایی سبب 45 درصد کاهش عملکرد میشود. در نتیجه گیاهانی که بتوانند تنش را بهتر تحمل کنند شانس بقای بیشتری دارند. درصورت رابطه همزیستی سه گانه لگم، ریزوبیوم و میکوریز، مقدار بیشتری نیتروژن، فسفر و آب در اختیار گیاه قرار میگیرد. در نتیجه عملکرد کمیّ و کیفی محصول افزایش مییابد. در این تحقیق از 10 جدایه ریزوبیوم لگمینوزاروم که توان آلودگی ، کارایی تثبیت نیتروژنی بالا و مقاومت به خشکی خوبی برخوردار بودند، جدایه 10r.leguminosarum k برای کار گلدانی انتخاب گردید. اثر قارچ های میکوریز اربوسکولار روی سیستم همزیستی باقلا –ریزوبیوم در قالب طرح بلوک کامل تصادفی به صورت فاکتوریل در چهار تکرار به مدت100 روز در شرایط گلخانهای بررسی شد.

بررسی درجه کارایی باکتری ریزوبیوم همزیست با باقلا تحت تنش خشکی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان - دانشکده کشاورزی 1394
  منیره طاهری   محمدحسین ارزانش

با توجه به خشک سالی و کم بارانی در سال های اخیر که، منجر به نوسان آب های منابع سطحی و پائین رفتن سطح سفره های زیرزمینی شده است، در آینده کمبود آب موردنیاز گیاهان بیشتر محسوس خواهد بود. در بین گیاهان مختلف، لگم ها از گیاهان حساس به تنش های آبی هستند. بین گیاه، ریزوبیوم و سیستم همزیستی تفاوت زیادی از لحاظ مقاومت به خشکی وجود دارد و سیستم همزیستی از بقیه اجزاء حساس تر است. استفاده از ارقام با نیاز آبی کم و استفاده از ریزوبیوم های مقاوم به تنش خشکی می تواند از راهکاری مناسب برای غلبه بر کاهش کارآئی سیستم های همزیستی در شرایط با تنش خشکی باشد. در این تحقیق از 10 جدایه ریزوبیوم لگمینوزاروم که توان آلودگی و مقاومت به خشکی و شوری خوبی برخوردار بودند استفاده شد، جدایه های r.leguminosarum m4، r.leguminosarum g24و k10 r.leguminosarum که به ترتیب از گرهک های ریشه ای باقلا در استان های مازندران، گلستان و خراسان جداسازی شده بودند، برای کار گلدانی انتخاب گردید. اثر درجه کارایی باکتری های ریزوبیومی روی سیستم همزیستی باقلا در قالب طرح بلوک کامل تصادفی به صورت فاکتوریل در سه تکرار در شرایط گلخانه ای بررسی شد. فاکتورهای آزمایشی شامل کود در شش سطح ]تیمار شاهد (1f) بدون استفاده از کود شیمیایی و باکتری ریزوبیوم، تیمار کودی (2f) معادل با 87/5 کیلوگرم کود اوره در هکتار، تیمار کودی (3f) معادل با 175 کیلوگرم کود اوره در هکتار، تیمار (4f) حاوی جدایه ریزوبیومیr.leguminosarum k10 ، تیمار (5f) حاوی جدایه ریزوبیومی r.leguminosarum m4، تیمار (6f) حاوی جدایه ریزوبیومی r.leguminosarum g24) [و خشکی در سه سطح ]3d (10 درصد تخلیه رطوبت قابل استفاده)، 2d (40 درصد تخلیه رطوبت قابل استفاده) و 1d (70 درصد تخلیه رطوبت قابل استفاده)[ بودند. نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد که با کاهش رطوبت قابل استفاده پارامترهای رویشی مانند ارتفاع، تعداد گل، تعداد گره، تعداد برگ، وزن تر و خشک ریشه، وزن تر و خشک اندام هوایی کاهش یافت. تنش خشکی تأثیر معنی داری بر جذب عناصر غذاییn p, و k در گیاه داشت و با افزایش تنش خشکی میزان جذب عناصر غذایی کاهش یافت. تاثیر تلقیح ریزوبیومی در تیمار با کمترین سطح رطوبتی نشان داد که مقدار نیتروژن، پتاسیم و فسفر در اندام هوایی گیاه باقلا در مقایسه با تیمار شاهد بیشتر و معنی دار بود. پارامترهای رویشی از قبیل: ارتفاع، تعداد برگ، وزن تر و خشک اندام هوایی، وزن تر و خشک ریشه و تعداد گره در همه ی تیمارهای ریزوبیومی با کاهش میزان رطوبت نسبت به تیمار شاهد بیشتر و معنی دار بود. با توجه به دما و هزینه زیاد معرفی ارقام باقلا با نیاز آبی کم، استفاده از جدایه های ریزوبیومی مقاوم به تنش خشکی که قادر به کاهش تنش خشکی در گیاه باشد به عنوان راهکار مناسب پیشنهاد می گردد.