نام پژوهشگر: محمدامین خاتمی

پیش بینی تقاضای حامل های انرژی در ایران توسط شبکه های عصبی مصنوعی
پایان نامه دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره) - قزوین - دانشکده علوم اجتماعی 1392
  محمدامین خاتمی   مجید الهی

در دنیای پیچیده ی امروز، اهمیت داشتن پیش بینی و دانش نسبی از حوادث آینده بر کسی پوشیده نیست. از این رو دانشمندان حوزه های مختلف می کوشند، هر یک در حوزه ی مربوط به خود از ابزار های در دسترس برای این منظور استفاده کنند. از سوی دیگر اهمیت پیش بینی تقاضا و مصرف انرژی نیز سال های اخیر مورد توجه دانشمندان، صنعتگران و حتی دولتمردان بوده است. بنابراین در این پژوهش کوشیده می شود نگرشی متفاوت به موضوع تقاضای انرژی و عوامل تأثیر گذار بر مصرف انرژی شود. روش پژوهش: این پژوهش از نظر هدف پژوهش کاربردی محسوب می شود؛ به لحاظ ماهیت و روش نیز، این پژوهش هم در دسته ی تحقیقات توصیفی تحلیلی قرار می گیرد و هم پژوهش همبستگی محسوب می شود. روش گرد آوری داده ها کتابخانه ای بوده است. در این پژوهش، ابتدا پژوهش گر به مطالعه ی ادبیات موضوع، پیش بینی، ابزار های پیش بینی، بحث انرژی و پیش‎بینی مصرف آن پرداخته است؛ پس از آن به شناسایی عوامل تأثیر گذار بر مصرف انرژی و جمع آوری داده ها و آمار و ارقام مربوط به آنها پرداخته شده است. در ادامه با مدل سازی مدل های مصرف برای هر یک از حامل های انرژی، هر یک از این مدل ها و عوامل به طور جداگانه مورد بررسی قرار گرفته اند. یافته های پژوهش: در این پژوهش تأثیر عوامل اجتماعی-اقتصادی مختلفی بر مصرف حامل های انرژی سنجیده شده اند که پیش از این به آنها پرداخته نشده است. برای این منظور مدل هایی برای پیش بینی تقاضای 4 حامل اصلی انرژی که عبارتند از بنزین، گازوییل، نفت سفید و نفت کوره طراحی می شود. به علاوه برای بنزین و گازوییل 2 مدل با تغییر در یکی از ورودی های مدل، طراحی شده است که با یکدیگر قیاس می شوند تا نتیجه ی بهتر حاصل شود. نوآوری های پژوهش: پژوهش حاضر، پژوهشی جامع در زمینه ی حامل های انرژی است که به بررسی و پیش بینی تقاضای 4 حامل انرژی اصلیِ فرآورده های نفتی به طور همزمان می پردازد، در حالی که در بیشتر پژوهش های انجام شده، به یک حامل انرژی به عنوان مثال گاز، یا برق پرداخته شده است. در این پژوهش توجه خاصی به عوامل اجتماعی اقتصادی تأثیرگذار بر مصرف، علاوه بر سایر عوامل مرسوم در پژوهش های پیشین مانند جمعیت شده است که در پژوهش های پیشین چندان به آنها پرداخته نشده است. به عنوان مثال در هیچ یک از پژوهش های انجام شده در داخل کشور به عامل قیمتِ حامل انرژی توجه نشده است. همچنین تکنیک و ابزار مورد استفاده در این پژوهش، یعنی شبکه ی عصبی مصنوعی، با توجه به ویژگی های خاص این مدل در مورد داده های تجربی و غیر خطی، یکی از روش های جدید و کارآمد در زمینه ی پیش بینی است. نتیجه گیری: این پژوهش با استفاده از شبکه های عصبی مصنوعی، به مدل سازی جهت پیش بینی تقاضای حامل های انرژی در ایران پرداخته است؛ نتایج حاصل نشان داده اند که عوامل اجتماعی-اقتصادی در نظر گرفته شده، بر مصرف انرژی تأثیر گذار بوده اند.