نام پژوهشگر: علی ‌اصغر فتحی

تاثیر دما روی برخی پارامترهای زیستی و شکارگری بالتوری سبز، (chrysoperla carnea (stephens در تغذیه از شته‏‏ی جالیز (aphis gossypii (glover
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه محقق اردبیلی - دانشکده علوم کشاورزی 1382
  نسرین علی زاده حصاری   علی گلی‏زاده

بالتوری سبز، chrysoperla carnea یکی از دشمنان طبیعی مهم آفات درختان میوه و زراعی بویژه گونه‏های مختلف شته‏ها می‏باشد. یکی از عوامل مهم که نشو و نما و برهم‏کنش‏های شکارگر-شکار مانند واکنش تابعی را تحت تاثیر قرار می‏دهد، دما است. در این مطالعه، اثر دماهای مختلف روی برخی پارامترهای زیستی و شکارگری بالتوری سبز c. carnea در تغذیه از شته‏ی جالیز aphis gossypii مورد بررسی قرار گرفت. آزمایش در سه دمای ثابت 20، 25 و 30 درجه‏ی سلسیوس، رطوبت نسبی 5±55 درصد و دوره‏ی نوری 16 ساعت روشنایی و 8 ساعت تاریکی انجام شد. به منظور بررسی پارامترهای زیستی بالتوری سبز، روزانه تعدادی شته‏ی جالیز جهت تغذیه‏ی‏ لاروهای شکارگر در اختیار آن‏ها قرار می‏گرفت و نشوونمای آنها ثبت می‏شد. پارامترهای جدول زندگی با استفاده از روش کری، محاسبه شد. طول دوره‏ی مراحل نابالغی و طول عمر حشرات کامل با افزایش دما کاهش یافت. پارامترهای رشد جمعیت پایدار شامل نرخ‏های ناخالص (grr) و خالص تولیدمثل (r0)، نرخ‏های ذاتی (rm) و متناهی (λ) افزایش جمعیت، متوسط طول مدت زمان یک نسل (t)، مدت زمان لازم برای دو برابر شدن جمعیت (dt)، همچنین زادآوری و باروری بالتوری سبز به‏طور معنی‏داری تحت تاثیر دما قرار گرفتند. در بررسی واکنش تابعی لاروهای بالتوری سبز نسبت به تراکم‏های مختلف پوره‏های شته‏ی جالیز، واکنش تابعی هر سه سن لاروی در هر سه دمای مورد آزمایش از نوع ii بود. با افزایش دما از 20 تا 30 درجه‏ی سلسیوس نرخ حمله در سنین اول و سوم لاروی شکارگر افزایش یافت. با توجه به نتایج به دست آمده در بخش‏های مختلف این مطالعه، به نظر می‏رسد لاروهای بالتوری سبز در دمای 30 درجه‏ی سلسیوس می‏توانند نقش موثرتری در کنترل شته‏ی جالیز داشته باشند.

تاثیر ورمی کمپوست، pgpr، کودهای هیومیک و نیتروژنه بر رشد جمعیت شته جالیز،aphis gossypii (glover) (hemiptera: aphididae)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه محقق اردبیلی - دانشکده کشاورزی 1393
  پروین حسینی   جبرائیل رزمجو

شته جالیز، aphis gossypii glover، یکی از آفات مهم خیار به¬ویژه در گلخانه¬ها می¬باشد. در این تحقیق اثر pgpr، ورمی¬کمپوست، کودهای هیومیک و نیتروژنه بر رشد جمعیت شته جالیز و برخی شاخص¬های رشدی گیاه خیار شامل ارتفاع بوته، کلروفیل برگ و وزن خشک گیاه و هم¬چنین پارامترهای جدول زندگی این شته مورد بررسی قرار گرفت. گیاهان در گلخانه¬ در دمای 3±25 درجه سلسیوس، رطوبت نسبی 5±65 درصد و دوره نوری 16 ساعت روشنایی و 8 ساعت تاریکی پرورش داده شدند. در آزمایش اول، 3، 5، 7، 9، 12، 15، 18، 21 روز پس از آلودگی گیاهان به شته¬ها تعداد آن¬ها شمارش شدند. بیشترین تعداد شته در تیمار شاهد (355/0±5/356) و کمترین تعداد آن در تیمار کود هیومیک (268/0±1/157) مشاهده شد. در آزمایش دوم، اثر pgpr، کودهای ورمی¬کمپوست، هیومیک، مخلوط ورمی-کمپوست- هیومیک و نیتروژن روی پارامترهای جدول زندگی شته¬ی جالیز، بررسی شد. نتایج نشان داد که از نظر مدت زمان مراحل نشوونمای پورگی، مدت زمان پوره¬زایی و طول عمر افراد بالغ بین تیمارهای مورد آزمایش اختلاف معنی-داری وجود دارد. همچنین بین تیمارهای مورد آزمایش از نظر میانگین¬های نرخ خالص تولید¬مثل (r0) نرخ ذاتی افزایش جمعیت (rm)، نرخ متناهی افزایش جمعیت (?)، مدت زمان دو برابر شدن جمعیت (dt) و مدت زمان یک نسل (t) اختلاف معنی¬داری مشاهده گردید. بیشترین میزان نرخ ذاتی افزایش جمعیت (rm) در تیمار شاهد (388/0 ماده/ماده/روز) و کمترین مقدار آن در تیمار مخلوط ورمی¬کمپوست- هیومیک (315/0 ماده/ماده/روز) به دست آمد. بیشترین نرخ خالص تولیدمثلی در تیمار کود نیتروژنه (94/113 پوره/ماده/نسل) و کمترین مقدار آن در تیمار مخلوط ورمی¬کمپوست- هیومیک (09/19 پوره/ماده/نسل) مشاهده گردید. نتایج ما نشان داد که کاربرد مخلوط ورمی¬کمپوست- هیومیک می¬تواند با کاهش دادن رشد جمعیت شته¬ی جالیز در مدیریت تلفیقی آن در خیار گلخانه¬ای مفید واقع شود.

ارزیابی مقاومت برخی از ارقام تجاری و لاین های پیشرفته گندم نسبت به شته روسی گندم، diuraphis noxia (mordvilko)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه محقق اردبیلی - دانشکده علوم کشاورزی 1393
  جواد ابراهیمی حاجیکلایی   قدیر نوری قنبلانی

شته¬ روسی گندم،(mordvilko) diuraphis noxia، یکی از آفات غلات دانه¬ریز و به¬ویژه گندم می¬باشد که می-تواند خسارت و کاهش عملکرد قابل توجهی را در این محصول ایجاد نماید. در این تحقیق مقاومت نسبی 30 ژنوتیپ گندم و یک رقم تریتیکاله طی مرحله نهال¬بذری در شرایط آزمایشگاهی از طریق بررسی مقاومت آنتی¬زنوزی، آنتی¬بیوزی و تحمل این ژنوتیپ¬ها در قالب طرح کاملاً تصادفی مورد ارزیابی قرار گرفت. ارزیابی آنتی¬زنوز از طریق شمارش تعداد شته¬های بالغ جلب شده روی هر ژنوتیپ آزمایشی پس از گذشت 24، 48 و 72 ساعت از شروع رهاسازی نشان داد که ژنوتیپ¬های مورد مطالعه فاقد مقاومت آنتی¬زنوزی بوده و تفاوت معنی¬داری از نظر تعداد شته¬های جلب شده بر روی ژنوتیپ¬های مختلف وجود ندارد. جهت ارزیابی آنتی¬بیوز دو آزمایش انجام شد. در آزمایش اول هر یک از 31 ژنوتیپ مورد آزمایش با 3 عدد پوره سن اول شته آلوده¬سازی شدند و پس از گذشت 14 روز تعداد کل شته¬های موجود روی هر گیاهچه شمارش و ثبت گردید. بر اساس نتایج به¬دست آمده تریتیکاله با میانگین 1 عدد شته و گندم رقم سرداری (شاهد حساس) با میانگین 4/77 عدد شته به¬ترتیب بیش¬ترین و کم¬ترین خاصیت آنتی¬بیوزی را از بین ژنوتیپ¬های مورد مطالعه نشان دادند. در آزمایش دوم که بر روی ژنوتیپ¬های انتخاب شده در آزمایش اول انجام شد نرخ ذاتی افزایش جمعیت (rm) شته روسی گندم روی چهار ژنوتیپ دارای کم¬ترین و بیش¬ترین تعداد شته بررسی شد. بیش¬ترین نرخ ذاتی افزایش جمعیت روی رقم الوند (273/0 مادهمادهروز) و کم¬ترین مقدار آن روی رقم بزوستایا (214/0 مادهمادهروز) به¬دست آمد. در ارزیابی تحمل اختلاف معنی¬داری بین ژنوتیپ¬های مورد آزمایش از نظر درصد کاهش نسبی ارتفاع و وزن¬ خشک مشاهده شد. در این آزمون میانگین درصد کاهش نسبی ارتفاع در رقم کاسکوژن (9/16 درصد) به¬طور معنی¬داری پایین-تر از رقم کراس¬سبلان (8/93 درصد) بود. از نظر کاهش نسبی وزن¬ خشک کم¬ترین درصد کاهش نسبی وزن خشک در تریتیکاله و گندم رقم کاسکوژن (9/7 درصد) مشاهده شد که به¬طور معنی¬داری نسبت به رقم اوحدی (3/62 درصد) پایین¬تر بود. بر اساس نتایج به¬دست¬آمده در بین ژنوتیپ¬های گندم نان مورد بررسی رقم کاسکوژن با داشتن آنتی¬بیوز متوسط و بیش¬ترین میزان تحمل نسبت به شته¬ روسی گندم به¬عنوان رقم برتر شناخته شد.

واکنش تغذیه ای و فعالیت آنزیم های گوارشی ephestia kuehniella (zell.) (lepidoptera: pyralidae) روی آرد ارقام مختلف جو
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه محقق اردبیلی - دانشکده علوم کشاورزی 1394
  فروغ بیدار   بهرام ناصری

تخم ها و لارو های شب پره ی مدیترانه ای آرد، ephestiakuehniella(zell.)به طور وسیعی در برنامه های کنترل بیولوژیک به منظور پرورش پارازیتوئید ها و شکار گر ها مورد استفاده قرار می گیرند. در این تحقیق، واکنش های تغذیه ای، فعالیت آمیلولیتیک و پروتئولیتیک گوارشی لارو های سن پنجم به همراه برخی پارامتر های زیستی e. kuehniella روی آرد ارقام مختلف جو شامل رقم دشت، خرم، صحرا، ریحان03، فجر30، 5شور و eh-83-7 و نیز دو رقم گندم شامل بم و سپاهان به عنوان شاهد، تحت شرایط آزمایشگاهی (دمای 2± 25 درجه سلسیوس، رطوبت نسبی 5 ±65 درصد و دوره ی نوری 16 ساعت روشنایی و 8 ساعت تاریکی) بررسی شدند.کوتاه ترین طول دوره ی لاروی (0/69 ±42/58 روز) روی رقم جو ریحان03و طولانی ترین طول دوره ی لاروی (0/95 ±53/42 ) روی رقم جو eh-83-7 مشاهده شد.طولانی ترین دوره ی رشدی قبل از بلوغ مربوط به رقم جو eh-83-7 (1/61±72/12 روز) و کوتاه ترین آن مربوط به رقم جو ریحان03 (0/87 ±58/65 روز) و رقم گندم سپاهان (00/1±19/58 روز) بود.همچنین بیشترین و کمترین وزن شفیره به ترتیب روی رقم گندم سپاهان (0/77 ±21/07 میلی گرم) و رقم جو فجر30 (0/58 ±15/20 میلی گرم) بود. بیشترین نرخ ذاتی افزایش جمعیت مربوط به رقم گندم سپاهان (0/070 ماده بر ماده بر روز)و کمترین مربوط به رقم جو دشت (0/037 ماده بر ماده بر روز) بود. شاخص رشد استاندارد e. kuehniella نیز اختلاف معنی دار نشان داد بطوریکه بالاترین آن روی گندم سپاهان (0/016 ±0/481 میلی گرم در روز)و پایین ترین روی رقم جو eh-83-7 (0/011 ±0/302 میلی گرم در روز) بود. بیشترین باروری کل (1/14 ±8/224 تخم) روی رقم سپاهان مشاهده شد. لارو های سن آخر پرورش یافته روی eh-83-7 بیشترین کارایی تبدیل غذای خورده شده (99/0±79/21 در صد) را دارا بودند. بیشترین فعالیت پروتئولیتیک کل روی رقم فجر30 (u/mg0/250 ±3/256) بود. همچنین بیشترین فعالیت آمیلولیتیک روی رقم گندم بم (mu/mg 0/0016 ±0/0262) بود. بر طبق نتایج به دست آمده، سپاهان به عنوان بهترین رقم در میان ارقام مورد آزمایش و eh-83-7 از میان ارقام جو رقم مناسبی برای پرورش آزمایشگاهی e. kuehniella بود.