نام پژوهشگر: حمیدرضا صادقی پور

بررسی مکانیزم های زوال در بذر پنبه، آنالیز فعالیت سیستم آنتی اکسیدانت
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان - دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی 1391
  امید سنچولی   فرشید قادری فر

این مطالعه به منظور بررسی تأثیر تیمار پرایمینگ بر فعالیت سیستم آنتی اکسیدانت طی زوال پنبه رقم ارمغان انجام شد. برای اندازه گیری صفات بیوشیمیایی دخیل در زوال بذور پنبه، رقم مورد بررسی به مدت 0، 2، 4، 6 و 8 روز در دمای 43 درجه سانتی‏گراد و رطوبت نسبی 100 درصد قرار گرفتند. سپس نیمی از بذرها برای انجام تیمار پرایمینگ به مدت 16 ساعت در دمای 25 درجه سانتی‏گراد در داخل آب قرار گرفتند و پس از آبنوشی، خشک شدند. نتایج نشان داد که درصد و سرعت جوانه‏زنی و طول و وزن خشک گیاهچه بذرهای زوال یافته پنبه کاهش یافت در حالی‏که تیمار پرایمینگ منجر به بهبود درصد و سرعت جوانه‏زنی و هم‏چنین افزایش طول و وزن خشک گیاهچه بذرهای زوال یافته پنبه گردید. با افزایش دوره زوال فعالیت آنزیم کاتالاز در بذر خشک کاهش یافت و تیمار پرایمینگ باعث افزایش فعالیت این آنزیم در بذرهای زوال یافته نگردید. فعالیت آنزیم کاتالاز در گیاهچه تحت تأثیر زوال قرار نگرفت اما تیمار پرایمینگ باعث افزایش فعالیت این آنزیم در کلیه سطوح زوال گردید. فعالیت آنزیم پراکسیداز در بذر و گیاهچه تحت تأثیر زوال قرار نگرفت اما هم در بذر و هم درگیاهچه، فعالیت این آنزیم در تیمار پرایمینگ کاهش یافت. هم‏چنین پرایمینگ باعث فعال شدن آنزیم آسکوربات پراکسیداز در کلیه سطوح زوال گردید. با افزایش دوره زوال مقدار اسید آسکوربیک در بذر خشک و گیاهچه افزایش یافت. در بذر خشک تیمار پرایمینگ باعث کاهش مقدار اسید آسکوربیک شد درحالی‏که پرایمینگ در گیاهچه باعث افزایش اسید آسکوربیک در کلیه سطوح زوال گردید. با افزایش دوره زوال هم مقدار پراکسید هیدروژن و هم مقدار لیپید هیدروپراکسید در بذر خشک و گیاهچه افزایش یافت. افزایش این دو صفت با افزایش هدایت الکتریکی بذرها همراه بود. تیمار پرایمینگ به خوبی توانست مقدار پراکسید هیدروژن و لیپید هیدروپراکسید را در بذرهای زوال یافته کاهش دهد. به طور کلی نتایج این تحقیق نشان داد کاهش مولفه‏های جوانه‏زنی بذرهای پنبه در طی زوال با اختلال در فعالیت سیستم آنتی اکسیدانت و افزایش تولید رادیکال‏های آزاد اکسیژن و لیپید هیدروپراکسید ارتباط دارد و تیمار پرایمینگ با بهبود سیستم آنتی اکسیدانت باعث کاهش تولید رادیکال‏های آزاد اکسیژن و لیپید هیدروپراکسید شده و در نتیجه منجر به افزایش مولفه‏های جوانه‏زنی در بذر پنبه گردید. واژه های کلیدی: پنبه؛ پیری؛ پرایمینگ بذر؛ رادیکال های آزاد اکسیژن؛ آنتی اکسیدانت.

اثرات پرایمینگ بر جوانه زنی بذر گندم با سطوح مختلف قدرت بذر تحت تنش های محیطی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان - دانشکده تولیدات گیاهی و دامی 1392
  مژده جمالی   فرشید قادری فر

این مطالعه به منظور بررسی اثر تیمار پرایمینگ بر مولفه های جوانه زنی بذرگندم با سطوح مختلف قدرت در شرایط تنش های مختلف در آزمایشگاه و گلخانه دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان در سال 1391 انجام شد. برای انجام این تحقیق ابتدا بذرهای گندم با سطوح مختلف قدرت بذر ایجاد شدند سپس این بذرها پرایمینگ شده و بعد از آن مولفه های جوانه زنی در تیمارهای دمایی مختلف (5، 10، 15، 20، 25، 30، 35 درجه سانتی گراد)، شوری (0، 100، 200، 300، 400 میلی مولار)، پتانسیل مختلف رطوبت (0، 6-، 12-، 18- بار ) و سبز شدن در عمق های مختلف کاشت (5، 10و 13 سانتی متر) مورد بررسی قرار گرفتند. در این آزمایش همچنین در تیمارهای مختلف فعالیت آنزیم پراکسیداز و فعالیت کل دهیدروژناز نیز اندازه گیری شد. نتایج این آزمایش نشان داد که تیمار پرایمینگ بر روی مولفه های جوانه زنی در شرایط تنش موثر بود و باعث بهبود این مولفه ها در این شرایط شد. تیمار پرایمینگ باعث کاهش زمان تا شروع جوانه زنی، زمان تا 50 درصد جوانه زنی و افزایش یکنواختی جوانه زنی در کلیه سطوح قدرت بذر در دماهای مختلف شد. برای بررسی واکنش سرعت جوانه زنی به دما از مدل دو تکه ای استفاده شد پرایمینگ باعث کاهش دمای پایه به اندازه 1درجه نسبت به شاهد خود شد و دمای مطلوب را هم افزایش داد. در این آزمایش همچنین تیمارهای مختلف زوال بر مولفه های جوانه زنی تاثیر گذار بود و تیمار تسریع پیری (به جز 2روز زوال) از تیمار پیری طبیعی در همه شرایط تنش ضعیف تر عمل کرد. همچنین افزایش زوال باعث افزایش دمای پایه شد. در شرایط تنش خشکی برای بررسی اثرات این تنش بر جوانه زنی از مدل هیدروتایم استفاده شد. به طور کلی افزایش سطح زوال باعث افزایش در ضریب هیدروتایم و پتانسیل آب پایه شد. تیمار پرایمینگ فقط بر ضریب هیدروتایم موثر بوده و باعث کاهش این ضریب و افزایش سرعت جوانه زنی شد و بر روی ضریب های پتانسیل آب پایه و یکنواختی جوانه زنی تاثیر گذار نبود. در رابطه با عمق کاشت با افزایش در عمق کاشت درصد سبز شدن کاهش و زمان تا شروع سبز شدن و زمان تا 50 درصد سبز شدن افزایش یافت. در اندازه گیری فعالیت آنزیم ها افزایش سطح زوال باعث کاهش فعالیت آنزیم دهیدروژناز و فعالیت دهیدروژناز کل و تیمار پرایمینگ باعث افزایش میزان فعالیت شد.

آزمون های قدرت بذر برای پیش‏بینی سبز شدن توده‏های گندم در مزرعه
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان - دانشکده تولیدات گیاهی و دامی 1392
  ریحانه ربانی محمدیه   فرشید قادری فر

قدرت بذر شاخصی از کیفیت بذر است. برای پیش‏بینی دقیق‏تر سبز‏ شدن بذر‏ها در مزرعه آزمون‏های قدرت طراحی شده‏اند که بسته به دقت پیش‏بینی، از هر کدام برای گیاهان مختلف استفاده می‏شود. این مطالعه در آزمایشگاه تحقیقات بذر و مزرعه تحقیقاتی شماره یک دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان در سال 1391انجام شد. در این مطالعه از 9 محموله بذری گندم، لاینn-80-19 ، به منظور بررسی آزمون‏های قدرت بذر در آزمایشگاه و ارزیابی آنها به عنوان معیاری جهت پیش‏بینی سبز شدن در مزرعه استفاده شد. آزمون‏های انجام گرفته در این تحقیق شامل آزمون درصد استقرار گیاهچه در مزرعه، آزمون جوانه‏زنی استاندارد، آزمون رشد گیاهچه، آزمون سرعت جوانه‏زنی، آزمون تسریع پیری (دماهای 41، 43 و 45 درجه سانتی‏گراد دردوره‏های زمانی 24، 48، 72 و 96 ساعت)، آزمون هدایت الکتریکی، آزمون قدرت چند تنشی، آزمون ph، تنش شوری (0، 100، 200، 300 و 400 میلی‏مولار)، تنش خشکی (0، 3/0-، 6/0-، 9/0-، 2/1-، 5/1- و 8/1- مگا پاسگال)، بررسی مولفه‏های جوانه‏زنی در تیمارهای دمایی مختلف (5، 10، 15، 20، 25، 30 و 35 درجه سانتی‏‏گراد) و آزمون‏های بیوشیمیایی (اندازه‏گیری فعالیت آنزیم کاتالاز، پراکسیداز و دهیدروژناز) بودند. نتایج آزمون‏های جوانه‏زنی استاندارد، رشد گیاهچه، سرعت جوانه‏زنی، هدایت الکتریکی، ph، تنش شوری، بررسی مولفه‏های جوانه‏زنی در تیمارهای دمایی مختلف به استثنای دمای 5 درجه و بررسی فعالیت دو آنزیم کاتالاز و پراکسیداز نشان داد که ضریب همبستگی هیچ کدام با درصد سبز شدن در مزرعه از نظر آماری معنی‏داری نبود و نمی‏توان از این آزمون‏ها با اطمینان برای تفکیک محموله‏های ضعیف و قوی گندم استفاده کرد. به طور کلی نتایج این تحقیق نشان داد که از بین آزمون‏های قدرت انجام شده آزمون تسریع پیری با دمای 41، 43 و 45 سانتی‏گراد برای مدت زمان 48 و 72 ساعت، آزمون فعالیت آنزیم دهیدروژناز،آزمون قدرت چند تنشی، شاخص حدآکثر جوانه‏زنی در دمای 5 درجه و ضرایب هیدروتایم در مدل هیدروتایم همبستگی معنی‏داری با درصد سبز شدن در مزرعه داشتند و از این آزمون‏ها می‏توان برای تفکیک محموله‏های ضعیف و قوی گندم و پیش‏بینی سبز شدن آنها در مزرعه استفاده کرد.

بررسی مکانیزم زوال در بذر آفتابگردان: مسیر گلوکونئوژنز
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان - دانشکده تولیدات گیاهی و دامی 1392
  بهاره طهماسبی   فرشید قادری فر

به منظوربررسی تأثیرزوال برتغییرات بیوشیمیایی رقم ایروفلور آفتابگردان آزمایشی درآزمایشگاه تحقیقات زراعی دانشگاه علوم کشاورزی ومنابع طبیعی گرگان، درقالب طرح کاملاً تصادفی در 3 تکرار و 5 تیمارانجام گرفت. برای اندازه گیری صفات بیوشیمیایی دخیل در زوال بذور آفتابگردان، رقم مورد بررسی به مدت 0، 2، 4، 6 و 8 روز در دمای 43 درجه سانتی گراد و رطوبت نسبی 100 درصد قرار گرفت و پارامترهای درصد جوانه زنی، سرعت جوانه زنی، هدایت الکتریکی، قند کل، قند احیایی، قند غیراحیایی، نشاسته، پروتئین، درصد روغن، اسید چرب، فعالیت آنزیم ایزوسیترات لیاز و لیپید هیدروپراکسیدها در بذرهای زوال یافته اندازه گیری شد.نتایج نشان داد که در بذور آفتابگردان تحت تاثیر زوال درصد جوانه زنی، سرعت جوانه زنی، و پروتئین کاهش یافت. درصد روغن و نشاسته تحت تاثیر زوال قرار نگرفتندو میزان هدایت الکتریکی، قند کل، قند احیایی، قند غیراحیایی، اسید چرب، فعالیت آنزیم ایزوسیترات لیاز و لیپید هیدروپراکسیدها افزایش یافت.تخریب غشاءهای سلولی با افزایش زوال بذر موجب افزایش نفوذپذیری غشاء و افزایش نشت الکترولیت ها از بذر می شود که افزایش میزان هدایت الکتریکی و اسیدهای چرب موید آن می-باشند. از جمله تغییراتی که در غشاء رخ می دهد و باعث افزایش نشت الکترولیت ها از بذر می شود می توان به پراکسیداسیون چربی های غشاء سلولی اشاره کرد. در این تحقیق نیز نتایج به دست آمده نشانه این است که با افزایش مدت زمان زوال، میزان لیپیدهیدروپرکسید که نشان دهنده پراکسیداسیون چربی هاست افزایش یافته و در تیمار 8 روز زوال به حداکثر مقدار خود رسید. تجزیه لیپیدها و افزایش اسیدهای چرب، طی مسیر گلوکونئوژنز منجر به تولید قند می شوند. با افزایش دوره زوالفعالیت آنزیم ایزوسیترات لیاز افزایش یافت، که دلیلی برای فعالیت بیشتر مسیر گلوکونئوژنز در بذور زوال یافته است.قندهای احیایی تولید شده در مسیر گلوکونئوژنز نیروی پیش برنده دسته ای از واکنش های غیرآنزیمی با عنوان واکنش های آمادوری- مایلاردهستند.بر اساس این واکنش ها قندهای احیا شده به صورت غیر آنزیمی به پروتئین ها اضافه می شوند. کاهش پروتئین ها طی زوال گویای این مطلب است که پروتئین هایی که تحت تاثیر واکنش های آمادوری- مایلارد قرار گرفته اند از لحاظ عملکرد دچار اختلال بوده و در نتیجه در کارایی سلول یا بذر تاثیر می-گذارند.افزایش اسیدهای چرب که حاصل شکسته شدن تری گلیسریدهاست گواه این مطلب می باشد که همراه با زوال بذر، ذخایر بذر از بین می روند که نتیجه آن کاهش درصد و سرعت جوانه زنی و کاهش رشد گیاهچه می باشد. همچنین قندهای تولید شده در مسیر گلوکونئوژنز بر اساس واکنش های غیرآنزیمی به پروتئین های بذر اضافه می شوند و منجر به اختلالاتی در پروتئین ها می شوند. در نتیجه افزایش گیاهچه های غیر طبیعی رخ می دهد که منجر به کاهش عملکرد می شود.

تاثیر گونه های بومی تریکودرما روی دو قارچ بیماریزای پوسیدگی بذر و ریشه جالیز: pythium و phytophthora
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان - دانشکده تولیدات گیاهی و دامی 1392
  حمیده خواسی   کامران رهنما

پوسیدگی بذر و ریشه جالیز ناشی از pythium و phytophthora یکی از مشکلات اساسی در تولید این محصولات است. به منظور بررسی اثر آنتاگونیستی چند گونه trichoderma بومی از مزارع جالیز بر این دو بیمارگر، آزمایش فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی و در شرایط آزمایشگاه و در چهار تکرار انجام شد. همچنین به منظور سنجش توان تولید آنزیم سلولاز چهار گونه trichoderma در محیط مایع و بررسی اثر آن بر رشد میسلیومی بیمارگر، آزمایشی در قالب طرح کاملا تصادفی با سه تکرار انجام شد. نتایج کشت متقابل نشان داد تمام هفت جدایه بومی این قارچ قادر به کاهش رشد میسلیومی دو گونه p. ultimum k1 و p. aphanidermatum در شرایط آزمایشگاه و روی سه محیط کشت سیب زمینی-دکستروز-آگار، عصاره سبزیجات-آگار و عصاره خاک-آگار بودند. توانایی گونه های trichoderma در بازدارندگی از رشد این دو بیمارگر، با هم و روی این سه محیط کشت اختلاف معنی داری در سطح یک درصد داشت. همچنین تمام جدایه ها به جز t. harzianum (احمدآباد) و t. koningii توانستند باعث کاهش رشد میسلیومی p. nicotianae روی این سه محیط گردند. چهار گونه t. atroviridae 1-3، t. virens 6011، t. harzianum (احمدآباد) و t. koningii در محیط مایع عصاره سیب زمینی، کاه گندم به عنوان منبع کربن، و دمای 30 درجه سانتی گراد قادر به تولید آنزیم سلولاز بودند. قارچ های t. harzianum (احمدآباد) بالاترین میزان فعالیت کل آنـزیمی، t. atroviridae 1-3بیشترین میزان پروتیین کل و t. koningii بیشترین فعالیت ویژه آنزیمی را بین ایـن چهار گونه به دست آوردند؛ اما در عین حال تفاوت موجود بین این ویـژگی ها در این چهار گونه از لحاظ آمـاری معنـی دار نبود. عصـاره حـاوی آنـزیم سلـولاز تولیـدی قـارچ t. harzianum (احمدآباد) در غلظت 25 پی پی ام توانست باعث کاهش 17/47درصدی از رشد میسلیومی p. aphanidermatum و 4/88درصدی از رشد میسلیومی p. nicotianae گردد. اما بر رشد p. ultimum k1 در مقایسه با شاهد تاثیر معنی داری نداشت. افزایش غلظت عصاره آنزیمی تا 50 و 150 پی پی ام نیز نتوانست اثر بازدارندگی از رشد روی گونه اخیر نشان دهد.

مطالعه تجزیه بقایای گیاهان برنج، گندم، پنبه، سویا و کلزا با استفاده از چهار گونه قارچ تجزیه کننده در شرایط آزمایشگاهی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان - دانشکده کشاورزی 1392
  اسماعیل رضوی   بهنام کامکار

تجزیه بقایای گیاهی توسط قارچ¬های غیر بیمارگر گیاهی از اهداف این پژوهش بود. برای انجام آن کارپوفر قارچ¬های کلاهک¬دار صدفی و جنگلی چوب¬زی از روی تنه درختان افتاده و¬ کپک¬های سبز- زیتونی و سیاه از روی بقایای گیاهی جمع¬آوری و جدایه¬ها شناسایی شدند و شرایط محیطی مناسب رشد جدایه¬ها مورد مطالعه قرار گرفت. جهت بررسی روند تجزیه بقایای برنج، گندم، پنبه، کلزا و سویا با قارچ¬های مایه¬زنی شدند. سپس میزان همی¬سلولز، سلولز، لیگنین، نیتروژن و کربن آلی آنها اندازه¬گیری شده و فعالیت آنزیم سلولاز، زیلاناز و پلی¬گالاکتوروناز سنجیده شد. گونه¬هایpleurotus ostreatus وphanerochaete chrysoporium از روی چوب درختان جنگلی و گونه¬های trichoderma viride و aspergillus niger از روی بقایای گیاهی شناسایی شدند. قارچp. ostreatus وp. chrysoporium بر روی محیط کشت مالت-آگار، عصاره مخمر-آگار و سیب¬زمینی¬-دکستروز-آگار و ph متمایل به اسیدی رشد خوبی داشتند. قارچ t.virid و a. niger بر روی محیط کشت زاپک-آگار و سیب¬زمینی¬-دکستروز-آگار و ph متمایل به اسید تا خنثی رشد خوبی داشتند. رشد بهینه گونه¬های p. ostreatus و t. viride در دمای 24 درجه سانتی¬گراد و گونه¬های a. nigerو p. chrysoporium در دماهای 26 درجه سانتی¬گراد بود. سرعت استقرار و رشد قارچ¬های p. ostreatus , a. niger, t. viride و p. chrysoporium به ترتیب از بیشتر به کمتر بر روی بقایای گیاهان سویا، پنبه، کلزا، گندم و برنج مشاهده شد. تجزیه ترکیب همی¬سلولزی در تمامی بقایای گیاهی بیشتر از سلولز و لیگنین بود. تجزیه مواد همی¬سلولزی توسط قارچ¬های p. ostreatus، t. viride،. a. niger و p. chrysoporium به¬ترتیب از بیشتر به کمتر صورت گرفت. بیشترین تخریب مواد سلولزی توسط p. ostreatusو t. viride بر روی کلیه بقایای گیاهان به¬جز برنج انجام گرفت. قارچ¬های p. ostreatus وp. chrysoporium بیشترین و t. viride و a. niger کمنرین تاثیر را بر روی مواد لیگنینی داشتند. بیشترین نیتروژن در روی بقایای سویا و برنج با a. niger و کمترین میزان نیتروژن بر روی بقایای سویا با p. ostreatus، p. chrysoporium و t. viride آزاد شد. هر چهار قارچ آنزیم سلولاز، زیلاناز و پلی¬گالاکتوناز تولید کردند. قارچ p. ostreatus در تولید آنزیم سلولاز و p. chrysoporium در تولید آنزیم زیلاناز و t. viride در تولید آنزیم پلی¬گالاکتوروناز فعال¬تر بودند. تولید سلولاز بر روی بقایای برنج، گندم، پنبه و کلزا و تولید زیلاناز و پلی¬گالاکتوروناز بر روی بقایای گندم مناسب¬تر بودند.

ریزازدیادی و بهینه سازی شرایط کشت در شیشه گیاه دارویی بیلهر
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گلستان - دانشکده علوم پایه 1389
  راحله نوری   منیژه میان آبادی

کشور ایران خاستگاه گیاهان متنوعی است که بسیاری از آن ها به لحاظ خواص دارویی منحصر به فرد می باشند. افزایش تمایل به مصرف داروهای گیاهی به خصوص در کشورهای پیشرفته و وابسته بودن این داروها به منابع گیاهی بومی، باعث تهی شدن سریع پوشش گیاهی می شود. از این جهت، محققین توجه خود را به کشت درون شیشه ای گیاهان دارویی معطوف داشته اند. بیلهر با نام علمی dorema aucheri متعلق به تیره چتریان و ازجمله گیاهان دارویی بومی ایران بوده که در حال انقراض است. پس از جمع آوری بذور بیلهر از (یاسوج) رویشگاه طبیعی گیاه، جوانه زنی آن ها تحت تیمارهای مختلف (با 4 تکرار) مورد ارزیابی قرار گرفت. تیمارهای مورد بررسی شامل : خراش دهی مکانیکی (از طریق سنباده زدن و بریدن انتهای بذر یا پین چینگ کردن) در بسترهای متفاوت و هم چنین تیمار ژیبرلیک اسید ( ppm500 و400 ،300 ،200)، نیترات پتاسیم 2/0% و تیوره 1مولار بود. رویش در دو دمای ?c27 و 5 و هم چنین تحت شرایط روشنایی و تاریکی بررسی شد. در نهایت، بالاترین درصد جوانه زنی (100?) از طریق خراش دهی مکانیکی بذور و کشت در خاک جنگل، در درجه حرارت ?c 5 به دست آمد. به منظور بررسی تکثیر درون شیشه ای این گیاه، آزمایشی در قالب طرح کاملاً تصادفی با 9 تکرار انجام گردید. در این آزمایش، از محیط کشت ms و 72 ترکیب غلظتی از هورمون های naa/bap و kin/2,4-d در 6 سطح (0، 25/0، 5/0، 1، 5/1و 2 میلی گرم در لیتر) استفاده شد. ریز نمونه ها از ریشه، ساقه و لپه گیاهچه های بیلهر تهیه شدند. پارامترهای مورد بررسی شامل درصد ریشه زایی، شاخه زایی و کالوس زایی و هم چنین متوسط و ماکزیمم طول ریشه و شاخه نوپدید بود. در بررسی کالزایی، ریز نمونه ساقه در محیط کشت حاوی mg.l-1bap 1 و naa12 mg.l-، بالاترین درصد (16/62%) را به خود اختصاص داد. در آزمایشات مربوط به شاخه زایی، بهترین نتایج باز هم مربوط به کشت ریز نمـونه ساقه بود. به گـونه ای که در محیـط هـای حاوی mg.l-1bap 2 و naa1 mg.l-5/0و هم چنین mg.l-1bap 1 وnaa 1mg.l-5/0 به ترتیب بالاترین در صد شاخه زایی (96/39?) و ماکزیمم طول شاخه نوپدید (13/15 میلیمتر) به دست آمد. نتایج حاصل از ریشه زایی ریزنمونه های بیلهر حاکی از آن است که بیشترین درصد ریشه زایی (3/33 ?) را ریزنمونه ساقه در محیط کشت حاوی mg.l-1bap1 و naa1 mg.l-5/1 به خود اختصاص داده است. درصورتی که ماکزیمم طول ریشه نوپدید (16/20 میلیمتر) از طریق کشت ریز نمونه ریشه در محیط کشت حاویmg.l-1bap 1 و naa1 mg.l-5/0 مشاهده شد. بنابراین می-توان گفت اثر متقابل دو هورمون naa و bap در ریزازدیادی بیلهر چشمگیر بوده است. جهت تولید گیاه کامل، ریز نمونه های تک شاخساره به دست آمده را به تیمارهای بهینه برای ریشه زایی انتقال داده و به این-ترتیب موفق به تولید گیاه کامل در شرایط درون شیشه ای شدیم. در بخش پایانی پژوهش، بهترین شرایط نگهداری گیاهچه ها در خاک (تحت دمای ?c 5، رطوبت 26% و شرایط نوری 16 ساعت روشنایی) تعیین شد و در نهایت با شرایط طبیعی سازگار گردیدند.

نقش تیوردوکسین h در اضمحلال ذخایر پروتئینی و روغنی در دانه های آفتابگردان (helianthus annuus l.) طی رویش
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گلستان - دانشکده علوم پایه 1388
  مارال پورسعادت   حمیدرضا صادقی پور

اضمحلال ذخایر مهم دانه از جمله پروتئین ها و نشاسته در طی رویش گندمیان همراه با تغییرات ردوکس پروتئین ها بوده که توسط تیوردوکسین h میانجیگری می شود. احیاء پروتئین های ذخیره ای توسط تیوردوکسین h میانجیگری می شود. احیاء پروتئین های ذخیره ای توسط تیوردوکسین h قابلیت آنها را برای فرایندهای پروتئولیتیک بعدی افزایش داده و از طرفی احیاء پروتئینهای بازدارنده امکان اضمحلال ذخایر پروتئینی و نشاسته را فراهم می آورد. بر اساس آخرین یافته ها اضمحلال پروتئین و نشاسته در دولپه ای ها احتمالا با تغییرات احیایی که توسط تیوردوکسین هدایت می شود همراه است، البته تحقیقات بیشتری مورد نیاز است. روغن های ذخیره ای ذخایر غذایی اصلی بسیاری از دانه ها را تشکیل می دهند و تا کنون هیچ اطلاعی درباره تاثیر تغییرات ردوکسی در اضمحلال اجسام روغنی گیاهان وجود ندارد. در مطالعه حاضر از گیاهچه های آفتابگردان (helianthus annuus l.) 1 تا 6 روزه رشد کرده در تاریکی و روشنایی استفاده گردید تا اهمیت تغییرات ردوکس در طی اضمحلال ذخایر بذر دولپه ایها بررسی گردد. گیاهچه های رشد کرده در نور محتوای لیپید و تاحدی پروتئین کمتری در مقایسه با گیاهچه های رشد کرده در تاریکی داشتند. نور اضمحلال پلی پپتیدهای 20-17 کیلودالتون گلوبولینی (هلیانتین) در آفتابگردان را سرعت بخشید. اضمحلال هلیانتنین همراه با نشاندار شدن وسیع آن توسط مونو برومو بیمان (mbbr) نشان می دهد که ارتباطی بین تغییرات ردوکس پروتئین و اضمحلال وجود دارد. با استفاده از آزوکازئین به عنوان سوبسترا دو فعالیت پروتئولیتیک اسیدی (ph 5.0) و دیگری قلیایی (ph 8.0) شناسایی شد . هر دو فعالیت بدنبال رویش دانه افزایش یافت اما نور سبب تحریک فعالیت پروتئاز قلیایی گردید. الکتروفورز ژلاتین سدیم دودسیل سولفات وجود پروتئاز 68 کیلو دالتونی با ph بهینه نسبتا خنثی تا قلیایی را در لپه ها آشکار کرد که فعالیت آن در طول رویش افزایش یافت. اجسام روغنی استخراج شده از دانه های آفتابگردان در حضور dtt سوبسترای بهتری (30%) برای لیپاز ذرت بودند. نشاندار کردن پروتئین های اجسام روغنی با mbbr نشان داد که dtt سبب احیاء اولئوزین های 16-20 کیلو دالتون در اجسام روغنی می شود. اولئوزین ها در طی اضمحلال جسم رونی در زیوه نیز احیاء می شوند. اجسام روغنی استخراج شده، در حضور عصاره پروتئینی (200 ug) به دست آمده از گیاهچه 3 روزه نیز سوبسترای بهتری (50%) برای لیپاز ذرت بودند، در حالیکه عصاره دانه ای هیچ تاثیری نداشت. قابلیت اجسام روغنی آفتابگردان برای لیپاز ذرت در حضور عصاره پروتئینی (200ug) از گیاهچه 3 روزه با افزودن dtt ( 208%) و dtt همراه با تیوردوکسین (238%) افزایش یافت. بر اساس نتایج به دست آمده و اطلاعات گذشته (plant and cell physiology, 2002. 43 : 1117-1126, plant physiology and biochemistry, 2003, 41 : 309-316) مدلی برای کنترل ردوکس اضمحلال اجسام روغنی در دانه های آفتابگردان ارائه گردید. طبق این مدل رویش دانه های آفتابگردان سبب احیاء تیوردوکسین h شده که این امر به نوبه خود سبب احیا و فعال شدن تیول پروتئاز خاصی بنام اولئوزیناز شده که در تجزیه اولئوزین نقش دارد. تجزیه اولئوزین توسط این پروتئاز سبب حساسیت بیشتر اجسام روغنی برای فعالیت های لیپولیتیک بعدی می گردد. افزایش ظرفیت تولید اکیوالانت های احیاکنندگی در گیاهچه های رشد کرده در نور به دو طریق اضمحلال اجسام روغنی را افزایش می دهد : ا زیک طرف سبب فعالیت افزوده اولئوزیناز شده واز طرف دیگر با بالا نگهداشتن سطح احیاء اولئوزین ها این اندامک ها را برای فعالتی های لیپولیتیک آماده می سازد. مطالعه حاضر برای نخستین بار اطلاعات مهمی را در ارتباط با نقش تیوردوکسین h در اضمحلال ذخایر لیپیدی در گیاهان فراهم آورده است.

تجزیه دیواره سلولی قارچ های فوزاریوم گرامینه اروم و فوزاریوم سودوگرامینه اروم توسط آنزیم های تجزیه کننده تریکودرما هارزیانوم
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گلستان - دانشکده علوم 1390
  رقیه صفارتلوری   غلامرضا حدادچی

بیماری fhb (blight fusarium head) توسط قارچ فوزاریوم گرامینه اروم ایجاد می شود و مهمترین بیماری آسیب زننده به سنبله گندم است. بیماری crown rot (پوسیدگی طوقه) توسط قارچ فوزاریوم سودوگرامینه اروم ایجاد می شود. نیاز جهانی بر آن است که ضمن تامین کشاورزی پایدار، سازگاری با محیط هم تامین شده و آسیب های محیطی کمتری به منابع آب و خاک وارد شود. گونه های تریکودرما از قارچ های محیط ریشه بوده و به صورت گسترده ای در کشاورزی به عنوان عامل بیوکنترل مصرف می شوند. اصلی ترین بخش سیستم ضدقارچی تریکودرما بر اساس یکسری ژن های کد کننده آنزیم های تجزیه ای خارج سلولی است. بعضی از گونه های تریکودرما در محیط مایع حاوی پلیمرهایی همچون لامینارین، کیتین یا دیواره سلولی پاتوژن ، قادر به ترشح آنزیم های تجزیه ای مثل کیتیناز و ?-1و3 گلوکاناز هستند. در این مطالعه تریکودرما هارزیانوم در محیط کشت sm(synthetic medium) کشت شد. گلوکوز محیط کشت با کیتین، لامینارین و دیواره سلولی قارچ های فوزاریوم گرامینه اروم و فوزاریوم سودوگرامینه اروم جایگزین گردید و فعالیت آنزیم های کیتیناز و ?-1و3 گلوکاناز ترشحی و درون سلولی آن اندازه گیری شد. دیواره های سلولی فوزاریا با سود، کلرفرم/متانول، پپسین و پروتئیناز تیمار شدند. توانایی کیتیناز و ?-1و3 گلوکاناز برای آزادسازی گلوکوز از دیواره های سلولی فوزاریوم سودوگرامینه اروم تیمار شده با سود در مقایسه با سایر تیمارهای دیواره ای بیشتر بود. نتایج موید آن است که دیواره سلولی فوزاریوم گرامینه اروم نسبت به فوزاریوم سودوگرامینه اروم در مقابل تریکودرما مقاوم تر است. این تحقیق بیانگر آن است که دیواره سلولی گونه های فوزاریوم نسبت به دیواره سلولی سایر قارچ ها مقدار بیشتری پروتئین دارد. سود ساختار دیواره سلولی را عوض کرده و مقدار پروتئین های آن را کم می کند. تیمار دیواره سلولی با سود حساسیت آنرا برای تجزیه افزایش می دهد. مواد قلیایی پیوند بین اجزای دیواره سلولی را ضعیف می کنند.

اثرات تغذیه سیلیکون در بهبود اختلالات تغذیه ای، تنش اکسیداتیو و ارتباطات آبی گیاه کلزا تحت تنش شوری در کشت هیدروپونیک
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گلستان - دانشکده علوم 1388
  محمد فرشیدی   احمد عبدل زاده

سیلیکون دومین عنصر فراوان در خاک و پوسته زمین بوده و عنصری ضروری برای دیاتومه¬ها و گیاهان راسته دم اسبیان و عنصری شبه ضروری برای رشد گیاهان عالی است. این عنصر در برگ ها، ساقه و پوست دانه گیاهان ته نشین شده و سبب تخفیف تنشهای زیستی مانند آلودگی¬های قارچی و تسکین تنش های غیرزیستی نظیر خشکی، شوری و سمیت فلزات سنگین می¬شود. این پژوهش با هدف بررسی نقش سیلیکون در تخفیف اثرات زیانبار شوری در گیاه کلزا طراحی شد. گیاهان کلزا سه بار در اتاقک کشت در محیط کشت هیدرو پونیک و شرایط کنترل شده از لحاظ دما، رطوبت و نور کاشته شدند. طرح آزمایشات به صورت فاکتوریل بود. عامل اول شوری، دارای دو سطح صفر و 100 میلی¬مولار کلرید سدیم و عامل دوم سیلیکون دارای دو سطح صفر و 7/1 میلی مولار سیلیکات سدیم بود. یافته¬ها نشان داد که شوری سبب کاهش برخی از شاخص¬های رشد گیاهان نظیر وزن تر و خشک ریشه و بخش هوایی و سطح برگ شد که می?بایست به میزان زیادی به انباشتگی یونهای سمی سدیم و کلر و افت شدید غلظت عناصر معدنی ضروری پتاسیم، فسفات، آهن و بور در این گیاهان مربوط باشد. همچنین کاهش جذب آب در گیاهان تحت شوری با تغییرات گیاه برای حفظ آب مانند افزایش شاخص گوشتی شدن، کاهش تعداد روزنه¬ها در برگ و کاهش شدید تعرق نشان داده می¬شود که خود ممکن است موجب کاهش رشد گیاهان شده باشد. شوری سبب ایجاد تنش اکسیداتیو در گیاهان گردید که در افزایش فعالیت آنزیم¬های کاتالاز، پراکسیداز، آسکوربات پراکسیداز و افزایش غلظت آب اکسیژنه و پراکسیداسیون لیپید منعکس است. تغذیه سیلیکون توانست اثرات زیانبار شوری را در کاهش رشد گیاهان از طریق به حداقل رساندن انباشتگی یون های سمی سدیم و کلر و افزایش جذب عناصر ضروری پتاسیم، فسفات، آهن و بور بهبود دهد. لذا تغذیه سیلیکون تحت شوری سبب افزایش نسبت انتخاب پتاسیم به سدیم شد و تنش اکسیداتیو را کاهش داد که در کاهش فعالیت آنزیم آسکوربات پراکسیداز، غلظت آب اکسیژنه و میزان مالون¬دی¬آلدئید به عنوان شاخص پراکسیداسیون لیپید منعکس است. به علاوه افزایش تعرق و کاهش شاخص گوشتی بودن با تغذیه سیلیکون ممکن است نشان دهنده بهبود جذب آب و تخفیف تنش شوری از این طریق باشد. این نتایج آشکار می سازد که تغذیه سیلیکون اثرات قابل توجهی در تخفیف تنش شوری در گیاه کلزا دارد و کود سیلیکاته ممکن است برای کشت این گیاه در مناطق نسبتا شور مفید باشد.

اثرات نوع تغذیه نیتروژن و تنش شوری بر رشد، میزان ترکیبات نیتروژنه و موسیلاژ گیاه اسفرزه (plantago ovata forsk)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گلستان - دانشکده علوم 1389
  فاطمه فرزانه   احمد عبدل زاده

اسفرزه یکی از گیاهان دارویی مهم ایران است که کاشت آن بیشتر در زمین¬های نسبتاً شور انجام می¬شود. نوع تغذیه نیتروژن گیاهان می¬تواند در مقاومت آنها به شوری تأثیر زیادی داشته باشد. هدف از این پژوهش یافتن راهی برای کاهش اثرات زیانبار شوری بر رشد و میزان موسیلاژ بذر گیاه اسفرزه با استفاده از نوع تغذیه نیتروژن بود. آزمایش بهصورت فاکتوریل و در قالب طرح کاملاً تصادفی در چهار تکرار در محیط کشت شنی و در گلخانه انجام شد. تیمارهای آزمایش شامل سه سطح شوری صفر، 100 و 200 میلی¬مولار کلریدسدیم و سه نوع تغذیه نیتروژن از منبع نیترات، آمونیوم و ترکیب نیترات+¬آمونیوم بود. شوری سبب کاهش رشد، میزان اسیدهای آمینه، پروتئین، کلروفیل، درصد ازت، نیترات و فعالیت آنزیم نیترات ردوکتاز در گیاهان شد که این امر با توجه به انباشتگی یونهای سدیم و کلر و کاهش یون پتاسیم منطقی به نظر می¬رسد. بعلاوه با کاهش رشد تحت شوری طول سنبله، تعداد دانه در گلدان، وزن هزاردانه، شاخص تورم بذر و درصد موسیلاژ گیاه اسفرزه نیز کاهش یافت. در شرایط فاقد شوری بالاترین وزن خشک، غلظت پتاسیم، اسیدهای آمینه، طول سنبله و تعداد دانه در گلدان در تیمار آمونیوم به تنهایی مشاهده شد. تحت تنش شوری گیاهان تیمار شده با آمونیوم حساس¬ترین و گیاهان تغذیه شده با نیترات مقاوم¬ترین گیاهان به شوری بودند، به طوری که وزن خشک ریشه و وزن خشک کل گیاهان تغذیه شده با نیترات بالاتر و در گیاهان تغذیه شده با آمونیوم به تنهایی کمتر بود. تراکم یون¬های سدیم و کلر در گیاهان تغذیه شده با آمونیوم تحت شوری بیشتر و تراکم پتاسیم کمتر از دو تیمار دیگر نیتروژن بود. لذا سمیت این یون¬ها میزان اسیدهای آمینه و پروتئین¬ها را در تیمار آمونیوم نسبت به دو تیمار دیگر نیتروژن بیشتر کاهش داد و در نتیجه رشد رویشی کمتر وزن هزار دانه، میزان موسیلاژ و شاخص تورم بذر نیز کمتر شد. تیمارهای نیترات و نیترات به همراه آمونیوم تحت تنش شوری، به لحاظ انباشتگی کمتر یون¬های سمی سدیم و کلر، و بالاتر بودن یون پتاسیم، سمیت کمتر و در نتیجه کلروفیل، اسیدهای آمینه، پروتئین و درصد ازت بالاتر داشتند. این امر منجر به رشد بهتر و افزایش وزن هزار دانه و درصد موسیلاژ در این تیمارها شد. این نتایج نشان می¬دهد که استفاده از کود آمونیوم می¬تواند حساسیت اسفرزه به شوری را افزایش دهد و به کاهش رشد و عملکرد این گیاه منجر شود.

شکستن پروتئینهای ذخیره ای و تغییرات احیائی پروتئینها در دانه های آبنوشی شده گردو در طی استراتیفیکاسیون
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گلستان - دانشکده علوم 1387
  زینب شهمرادی   حمیدرضا صادقی پور

به موازات رویش دانه در غلات ، حلالیت پروتئینهای ذخیره ای در آنها افزایش می یابد. این امر ناشی از عمل پروتئینی به نام تیوردوکسین بوده که از طریق احیاء پیوندهای دی سولفید ی پروتئینها ذخیره ای سبب باز شدن ساختمان سه بعدی مولکول شده و به این طریق آنها را برای هیدرولیز پروتئازی آماده می سازد. مطالعات جدید نشان داده است که تیوردوکسین ها در شکستن پروتئینهای ذخیره ای گیاهان دولپه ای نیز نقش دارند. فرآیند آبنوشی دانه های گردو در هر دو شرایط سرما و گرما سبب شکستن پروتئینهای ذخیره ای قبل از انجام فرآیند رویش می گردد. از اینرو در مطالعه حاضر نقش تیوردوکسین در شکستن پروتئینهای ذخیره ای با بررسی وضعیت احیائی پروتئینهای ذخیره ای و ارزیابی ظرفیت تولید nadph در دانه های گردو بررسی گردید. بدین منظور پروتئینهای کل و محلول دانه های آبنوشی شده ابتدا با فلوروکروم ویژه گروههای تیول آزاد یعنی mbbr نشاندار شده و پس از جداسازی با sds-page ، وضعیت احیائی گروههای تیول آنها بر اساس تولید فلورسانس بررسی شد. در الگوی پروتئین کل بیشترین میزان فلورسانس مربوط به گلوبولینهای 48-41، 55 و 58 کلیودالتون و به میزان کمتری گلوتلینهای 32-29 کیلودالتون بود، در حالی که در الگوی پروتئینهای محلول گلوبولینها و گلوتلینها به صورت یکنواخت تولید فلورسانس کردند. این امر موید همبستگی مثبت بین وضعیت احیائی پروتئینهای ذخیره ای با حلالیت آنها در زیوه (in vivo) می باشد. احیاء درون شیشه ای (in vitro) پروتئینهای دانه با dtt منجر به افزایش حلالیت گلوبولین 58 کیلودالتونی و گلوتلینهای 24-19 کیلودالتونی شد. گلوبولین 58 کیلو دالتونی به عنوان هدف بلقوه تیوردوکسین در زیوه شناسایی گردید زیرا دارای پیوندهای دی سولفیدی درون مولکولی بود که توسط dtt و یتوردوکسین احیاء شد. زمانی که از پروتئینهای دانه گردو به عنوان سوبسترای طبیعی برای بررسی فعالیت پروتئولیتیک درونزاد با استفاده از sds-page شد، پروتئاز حساس به pmsf که به طور اختصاصی منجر به اضمحلال گلوبولین 58 کیلو دالتونی در ph معادل 5 می گردید، شناسایی شد. به علاوه در حضور dtt اضمحلال گلوبولین 58 کیلودالتونی در حالتی که گروههای تیول آن احیاء شده اند اضمحلال می بابد. از اینرو فرض شد که در دانه های آبنوشی شده گردو تیوردوکسین با حیاء پلی پپتید 548 کیلودالتونی سبب افزایش حلالیت و بازتر شدن آن شده و در نتیجه به عنوان سوبسترای مناسب یک سرین-پروتئاز اضمحلال می یابد. فعالتی عمده ترین آنزیم مولد nadph یعنی گلوکز-6-فسفات دهیدروژناز در دانه هایی که در شرایط سرما قرار داشتند به طور معنی داری بیش از دانه های آبنوشی شده در شرایط گرم بود. این رویداد نشان دهنده ظرفیت بیشتر تولید nadph به عنوان پیش نیاز اصلی احیاء پروتئین توسط تیوردوکسین در دانه های گردو در شرایط سرد بود. این امر همچنین می تواند بازتابی از اثرات سودمند سرما در حفظ وضعیت احیائی مطلوبتر در دانه ها باشد که پیش از این گزارش شده بود.

متابولیسم آرژنین به هنگام استراتیفیکاسیون دانه های گردوی ایرانی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان 1387
  منیره زارعی قادیکلایی   حمیدرضا صادقی پور

چکیده ندارد.

بررسی روند تغییر کربوهیدراتهای غیرساختاری در سه گونه گندمی پارک ملی گلستان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان - دانشکده مرتع و آبخیزداری و شیلات و محیط زیست 1387
  سارا هوشمند   منصور مصداقی

چکیده ندارد.

ارزیابی اثرات ضد باروری نیتروفورانتوئین -1 (-5 نیتروفوری لیدین - آمینو) ایمیدازولین -2 و 4 دیون بر موش صحرائی نر
پایان نامه وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی - دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی تهران 0
  ابوالفضل شکری بغدادآبادی   حمیدرضا صادقی پور

یکی از مسائل کنونی کشورهای در حال توسعه، مهار رشد بی رویه جمعیت است و افزایش رشد جمعیت با روند کنونی با توجه به محدود بودن منابع طبیعی باعث وارد آمدن صدمات زیست محیطی، اجتماعی و اقتصادی به ممالک در حال توسعه و نهایتا نوع انسان خواهد شد. در کشور ما نیز به توجه به نرخ رشد جمعیت بالا و همچنین جوان بودن جمعیت ، نیاز به تحقیقات و مطالعات و بکارگیری نتایج حاصله را در کنترل جمعیت دوچندان می کند و در این راستا مشارکت عملی مردان نیز لازم و ضروری است . در مطالعه حاضر سعی بر اینست که اثرات مصرف نیتروفورانتوئین با ساختمان شیمیائی زیر بر روی فرآیند باروری و اسپرماتوژنز موش های صحرائی نر (rat) مورد بررسی قرار گیرد. [-1 (-5 نیتروفورفوری لیدین - آم ینو) - ایمیدازولیدین - 2 و 4 دیون] این دارو بصورت زیرجلدی (sc) به مقدار 30 mg/kg/day به صورت دو دوز منقسم و با فاصله تقریبا 12 ساعت بمدت 50 روز به موش های صحرائی نر (rat) بالغ تزریق شد و بعد از 60 روز از اولین تزریق شاخص هایی چون میزان زنده بودن اسپرم ها (viability)، تحرک اسپرم ها (motility)، میزان ذخیره اسپرم اپی دیدیم (esr)، میزان تولید روزانه اسپرم (d. s. p) توسط بیضه ها، بررسی تغییرات وزن حیوان، بررسی تغییرات وزن بیضه ها به وزن بدن (gsi)، میزان باروری و اندازه گیری تستوسترون سرم صورت گرفت تغییرات بوجود آمده در این شاخص ها، نمایانگر اینست که این دارو از توانایی مناسبی جهت نقفه با رکورد در روند اسپرماتونژنز برخوردار است . تمرکز مطالعات بعدی می توان در زمینه رایطه ساختمان شیمیایی با، فعالیت اثر به تکوین ترکیباتی با قدرت و طول اثر بیشتر قرار گیرد.

بررسی اثرات ضدباروری 5-نیترو-2-فورالدوئیدسمی کاربازون(نیتروفورازون) در موش صحرایی نر
پایان نامه وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی - دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی تهران 1380
  نوربخش اسدی پایین لموکی   باقر مینایی

همانطوری که می دانیم رشد جمعیت در جهان ، با رشد منابع طبیعی همگام نمی شود. برای مهار رشد بی رویه جمعیت درجهان زنان و مردان ما باید دست به دست هم بدهند تا صدمات اجتماعی و اقتصادی زیست محیطی در کشورهای در حال توسعه کمتر گردد.