نام پژوهشگر: محمد مینایی

بررسی وضعیت دولت های de facto در حقوق بین الملل عمومی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده علوم انسانی 1392
  محمد مینایی   حسین شریفی طرازکوهی

جدایی طلبی پدیده ای روبه گسترش است و شاهد آن افزایش حدود چهل کشور از سال 1990 تا به امروز است. ولی بر خلاف اهمیتش این مسئله به طور جامع در حقوق بین الملل قاعده مند نشده است. با این وجود قواعدی مانند معاهده ی هلسینکی مبنی بر ممنوعیت جدایی، مفاد اعلامیه های استقلال، قطعنامه های شورای امنیت درباره رودزیا و آفریقای جنوبی و هم چنین آرای دادگاه های بین المللی از جمله منابع مهم در این حوزه می باشند. از طرفی جدایی طلبی و تلاش بعضی از گروه های اقلیت در کشورهای مختلف برای جدا شدن، همیشه مسئله ای حساس و چالش برانگیز برای جامعه ی بین المللی می باشد. با توجه به اینکه در جغرافیای سیاسی امروز تعداد کمی از دولت ها از همگونی فرهنگی، مذهبی، قومی و ... برخوردار هستند، موضوع جدایی طلبی از اهمیت مضاعفی بر خوردار می گردد. باید توجه داشت که جدایی طلبی از گذشته وجود داشته است اما پس از پایان جنگ سرد، وارد مرحله ی تازه ای شده است؛ به گونه ای که می توان آن را نقطه عطفی برای جدایی طلبی دانست. این پایان نامه، درصدد بررسی وضعیت دولت های برخوردار از شناساییde facto ، با تمرکز به اعلام استقلال کوزوو و شناسایی آن از سوی تعداد زیادی از دولت های جهان به خصوص کشورهای عضو اتحادیه اروپا، و همچنین استقلال آبخازیا و عدم شناسایی آنها از سوی اکثر قریب به اتفاق دولت های جهان دارد. انگیزه و هدف این پایان نامه صرفا بررسی مشروعیت و یا عدم مشروعیت ادعاهای گروهای مختلف در کشورهای گوناگون در مورد مسائل مربوط به جدایی طلبی نیست. بلکه این پژوهش در پی یافتن گزاره های حقوقی در حقوق بین الملل معاصر در ارتباط با موضوع جدایی طلبی و در امتداد آن شناسایی از سوی سایر کشورها با تمرکز بر شناسایی de facto است. این گزاره ها می تواند از حوزه های مختلفی مانند حقوق بشر، حقوق بین الملل معاهدات و حقوق مسئولیت بین المللی باشد. هم چنین مشخص نمودن وضعیت دولت های برخوردار از این وضعیت در محدوده اصول و قواعد فعلی حقوق بین الملل از دیگر اهداف این بررسی است.