نام پژوهشگر: سولماز عبدی

فقر در عرفان اسلامی و مقایسه ی آن با کتاب و سنّت
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه محقق اردبیلی - دانشکده علوم انسانی 1393
  سولماز عبدی   اشرف میکائیلی

بینش قرآن درتفسیرهستی وانسان مبتنی بر نظریه ی عمیق فقر وجودی و نیاز نفسی وذاتی است نه فقر نسبی و وصفی، چه این که ازمنظر وحی عالم وآدم « آیه وآینه» حضرت حق سبحانه هستند وآیه وآینه نشانی ازآن بی نشان است. علاوه این که عارفان نامداراسلام اوج اندیشه های معرفتی خویش را مدیون معارف وحیانی هستند ولطافت اندیشه و ژرف کاوی های معرفتی را از مائده های نغز و پرمغز وحی قرآنی و آموزه های ناب اسلامی اصطیاد نموده اند. که یکی از آن موارد معنای فقر و نیازمندی است. همان گوهر ناب و بحر بی پایانی که غرامتش بریدن از تمام تعلقّات و وابستگی هاست و به عبارتی فقری که فناست و سرمایه ی بازگشت به اصل خویشتن است.و امّا در این پژوهش که با روش اجرای طرح توصیفی و تحلیل محتوایی صورت گرفته، سعی شده به مسئله ی فقر از ابعاد مختلفی نگریسته شود و معانی مختلف آن در قرآن و سنّت و عرفان توضیح داده شود و ثابت گردد که برخلاف تصوّر رایج، فقر در شریعت و عرفان اسلامی به معنای فقر مادّی نیست بلکه فقر إلی الله (العلّه)است. فصل اول این پایان نامه مروری بر تحقیقات در زمینه ی موضوع مورد بحث می باشد و در بخش مبانی نظری به مواردی از قبیل عرفان و مبانی عرفان در ادیان الهی و مکاتب غیر الهی و تا حدودی به معنای فقر در آن ها و به برتریَت عرفان اسلامی و سپس درفصول بعدی به صورت مشروح تر به فقر در عرفان اسلامی و سپس به فقر در کتاب و سنَت پرداخته شده است.