نام پژوهشگر: آناهیتا قرچه

تببین فاصله گذاری به عنوان یکی از شاخصه های پست مدرنیسم با تاکید بر اجرای ماراساد پیتر بروک و انیشتین در ساحل رابرت ویلسن
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه هنر - دانشکده سینما و تئاتر 1393
  آناهیتا قرچه   حمید رضا افشار

تمایل کارگردانان تئاتر به اندیشه¬های برتولت برشت همواره در آثار متعددی دیده و حس شده است. این تمایل بیش از همه در استفاده از تکنیک فاصله¬گذاری دیده می¬شود. فاصله¬گذاری تغییرات عمده ای در شیوه¬ی نگرش تماشاگر و بالا بردن سطح هوشیاریش را بر مبنای جلوگیری از عدم استغراق او در حین اجرا پایه گذاشت. در این میان پست¬مدرنیسم نیز به عنوان یکی از نگرش-های جدید به هنر و فلسفه، با استفاده از بنیان¬های فکری پیشینیان و تغییر و تحول در آنها، نگاهی جدید به هنر - بخصوص تئاتر - را عرضه می¬کند. یکی از رویکردهای محبوب در میان کارگردانان پست¬مدرن، اندیشه¬های برشت، بخصوص فاصله¬گذاری است که نزدیکترین رویه به تفکر پست-مدرنیسم در حوزه تئاتر است. هدف از این تحقیق توجه به شاخصه های پست¬مدرنیسم، کارکرد آنها، بررسی شیوه¬های فاصله-گذاری در اجرا و تلفیق آنهاست تا با تحلیل این مسائل به درک رابطه میان اندیشه برشتی و تکنیک¬های پست¬مدرن برسیم.، برای یافتن مصادیق این رابطه دو اجرای ماراساد از پیتر بروک و انیشتین در ساحل رابرت ویلسن به عنوان دو اثر شاخص پست¬مدرن برای تحلیل و بررسی انتخاب شده است که در نهایت نشانگانی دال بر استفاده خلاقانه از فاصله¬گذاری در این دو اجرا یافت شده است. کلید واژه: پست مدرنیسم- فاصله¬گذاری- برتولت برشت- پیتر بروک- رابرت ویلسون