نام پژوهشگر: حسین اسداللهی

جست و جویِ معنایِ زندگی در زندگیِ روزمره ی ایرانیِ معاصر از منظر گفتمانِ روشنفکری: با نگاهی به رمانِ سمفونی مردگان اثرِ عباس معروفی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه کاشان - دانشکده علوم انسانی 1393
  حسین اسداللهی   مهران سهراب زاده

تاریخِ معاصرِجامعه¬ی ایران شاهد وقایع و رویدادهایِ سیاسی – اجتماعی درخور توجهی در بطن خویش بوده است. وقایعی چون جنگ، کودتا، انقلاب که هر کدام به نوعی منجر به ایجاد تغییراتِ ساختاری و محتوایی در سطوحِ اجتماعی و فرهنگیِ این سرزمین بوده است. در این اثنا اقشار مختلفِ جامعه هر یک به گونه¬ای متفاوت متأثرِ از این جریان¬ها بوده¬اند که می¬توان بازتاب¬ِ چنین تروماهایِ اجتماعی – سیاسی¬ای را در رفتارها و عملکردها و همچنین محصولات فکری و فرهنگی¬ای که هر کدام از این اقشار به گونه¬ای ایجاد می¬نمایند دریافت و پی¬گیری نمود. در میانِ چنین محصولاتی رمانِ فارسی – به مثابه متأخرترین فرم ادبیاتِ داستانی – متأثر از آثار بزرگانی چون صادق هدایت، هوشنگ گلشیری، علی¬الخصوص متفکران و نویسندگانِ بعد از انقلاب مشروطه به مثابه ابزاری کارآمد و در عین حال پر مخاطب نقش بسزایی در انعکاس و بازنمایی شرایط و اوضاعِ روحی و فکری جامعه¬ی ایرانی داشته است. که واکاوی درونی چنین آثاری امکاناتی را در اختیار پژوهشگرانِ عرصه¬هایِ اجتماعی و فرهنگی قرار می¬دهد تا به لایه¬های پنهانِ ساختاری و ایدئولوژیک و در عین حال معناشناختیِ درون این متون که بازتابی از واقعیت¬ محسوب می¬گردند، نگاهی نقادانه¬تر بیافکنند. که نتیجه¬ی چنین تلاشی که در زُمره¬ی تاریخ¬نگاریِ نوین محسوب می¬گردد، از یک¬سو منجر به درکِ افقِ دید نویسندگانِ این متون - که اغلب از قشرِ روشنفکر جامعه¬¬ی ایران می¬باشند - نسبت به اوضاعِ اجتماعی- سیاسی روزگار خویش می¬گردد و از سویی امکانی را جهتِ پی¬بردن به این مهم فراهم می¬آورد که ایرانیِ معاصر، امروز در کجایِ تاریخِ پیش روی خود ایستاده است. بر همین اساس و با استفاده از روش¬شناسی تحلیل گفتمان با رویکرد انتقادیِ فرکلاف که به واقع روشی مناسب برایِ تحلیل چنین متونِ ادبی¬ای محسوب می¬گردد در این تحقیق به سراغِ رمانِ سمفونی مردگان اثرِ عباس معروفی رفتیم تا به واکاویِ لایه¬هایِ درونی اثر از منظری انتقادی و معناشناختی در باب «معنایِ زندگی» بپردازیم. آن¬چه از نتایجِ تحقیق بر می¬آید، ضمنِ اعتراضِ نویسنده به ساختارها و اوضاع و شرایطِ اجتماعیِ در بند باورهایِ کور به سنت¬ها و آمیختگیِ آن¬ها با فرایند قدرت، نگاه تراژیکِ آمیخته با درد و رنجی است که به مقوله¬ی زندگی و معنایِ آن دارد. البته نویسنده تلاش کرده است با روحیه¬ای آزادی¬خواهانه و با خلقِ فضایی از عدمِ تعیّن¬ها، امکانِ خلقِ تصویری از روزنه¬ی امید و امیدواری را در ذهنِ مخاطب روشن نگاه دارد.