نام پژوهشگر: محمد امیرانصاری

تدوین و انتخاب استراتژی های زنجیره تامین از طریق تلفیق مدل bsc و swot با رویکرد ahp و topsis فازی (موردمطالعه: شرکت تارابگین)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده مدیریت و حسابداری 1392
  محمد امیرانصاری   حسین رضایی دولت آبادی

زنجیره تامین نتیجه به هم پیوستن حلقه های عملیاتی مختلف است که در ابتدای آن عرضه کنندگان و در انتهای آن مشتریان قرار دارند. استراتژی زنجیره تامین، فرایندی تکرارشونده است که آنالیزهای هزینه- سود اجزای عملیاتی را ارزیابی می کند. در این پژوهش تلاش شده تا با تلفیق دو ابزار نیرومند آنالیز سوات و کارت امتیازی متوازن، به تدوین استراتژی برای زنجیره تامین شرکت تارابگین پرداخته شود و پس از آن به کمک تکنیکهای تصمیم گیری چند معیاره، شامل تحلیل سلسله مراتبی فازی و تاپسیس فازی، استراتژیهای حاصله را اولویت بندی کرد. این پژوهش از نظر هدف توسعه ای کاربردی و از نظر روش توصیفی پیمایشی می باشد و در 11 مرحله انجام می شود. در ابتدا نقاط قوت، ضعف، فرصت و تهدید زنجیره تامین سازمان، از چهار وجه کارت امتیازی متوازن (مالی، مشتری، فرآیندهای داخلی، رشد و یادگیری) مورد بررسی قرار می گیرد. به منظور اولویت بندی استراتژیها از روش تکنیک تحلیل سلسله مراتبی و تاپسیس فازی استفاده شده است. سه معیار مشتری نگر بودن، رفع مشکلات زنجیره تامین و موثر و کارا بودن به عنوان معیارهای اصلی سنجش استراتژیها لحاظ شده. برای هر کدام از این سه معیار نیز، زیر معیارهای مرتبط در نظر گرفته شده است. با توجه به جامع بودن اطلاعات گردآوری شده و همچنین روشهای استفاده شده در این پژوهش، به نظر میرسد بتوان از این طرح در شرکتهای دیگر استفاده نمود. جنبه نوآورانه بودن این پژوهش، تلفیق دو ابزار نیرومند کارت امتیازی متوازن و آنالیز سوات در تدوین استراتژی خاص زنجیره تامین می باشد. نتیجه حاصل از این پژوهش، تدوین سه استراتژی برای زنجیره تامین می باشد که عبارتند از: 1. استراتژی نوآوری در محصول 2. استراتژی تشکیل کنسرسیوم با تامین کنندگان و توزیع کنندگان 3. استراتژی برون سپاری برخی سفارشات به دیگر تولید کنندگان پس از انجام پژوهش و اولویت بندی استراتژیها، به بررسی نتایج پژوهش پرداخته شده است.