نام پژوهشگر: ساناز جولایی ویجویه

بررسی نقش 1.25oh2d3 متابولیت فعال ویتامین d، در تمایز سلول های بنیادی فولیکول موی موش صحرایی به سلول های کراتینوسیت در محیط آزمایشگاه
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان - دانشکده علوم پایه 1393
  ساناز جولایی ویجویه   ملیحه نوبخت

چکیده: سلول های بنیادی، جمعیت سلولی خاصی می باشند که قابلیت خود زایی و توانایی متمایز شدن را دارند. این ویژگی باعث می شود این سلول ها، در درمان های احیایی بافت آسیب دیده و یا در عمل های زیبایی جراحی پلاستیک، گزینه قابل توجه ای باشند. همچنانکه تحقیقات در زمینه جدا سازی، کشت و رفتار سلول های بنیادی پیشرفت کرده است، سلول های بنیادی، به ویژه سلول های بنیادی بالغین، نتایج امیدوار کننده در زمینه پیوند و کاربرد های بالینی نشان داده اند. ناحیه bulge فولیکول مو، دارای سلول های بنیادی چند ظرفیتی است که پس از آسیب، قادر به تبدیل به اجزا اپیتلیال پوست و ضمائم آن می باشند. در این پروژه برای اولین بار، پتانسیل تمایزی سلول های بنیادی bulge با استفاده از متابولیت ویتامین d به نام 1.25(oh)2d3 به سمت کراتینوسیت بررسی گردید. هدف استفاده از کراتینوسیت حاصل در درمان آسیب های پوستی به جای پیوند پوست می باشد. سلول های بنیادی bulge فولیکول مو، از سبیل موش صحرایی جدا گردید و درمحیط dmem کشت داده شد. ماهیت بیولوژیکی سلول های بنیادی ناحیه bulge، در روز های 10-7 پس از کشت، به وسیله مارکرهای nestin, cd34, k15 مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج ایمونوسیتوشیمی نشان داد که سلول های بنیادی کشت داده شده ناحیه bulge، به آنتی بادی های nestin و cd34 پاسخ مثبت نشان می دهند، در حالیکه این سلول ها به آنتی بادی k15 واکنش نشان نمی دهند. نتایج فلوسایتومتری هم نشان داد میزان بیان nestin 65% و cd34 92% و در مورد k15 92% منفی می باشد. سلول های بنیادی bulge، پتانسیل تمایز به سلول های کراتیتوسیتی و غیر کراتینوسیتی را دارند. به منظور هدایت و سرعت بخشیدن به تماز کراتینوسیت، دوز 12-10 از فاکتور 1.25(oh)2d3 به مدت 1 هفته، استفاده گردید. نتایج به دست آمده نشان دهنده 68.94% بیان k15 در سلول های تمایز یافته می باشد. نتیجه می گیریم که فاکتور 1.25(oh)2d3 در دوز 12-10، توانایی القاء تمایز سلول های بنیادی bulge فولیکول مو به کراتینوسیت را دارا می باشد.