نام پژوهشگر: فائزه قرآنی

بررسی و شناخت مخاطب عام در هنر اجرای دو دهه ی اخیر از لحاظ روانشناسی و جامعه شناسی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه الزهراء - دانشکده هنر 1393
  فائزه قرآنی   فاطمه هنری مهر

در این پژوهش با موضوعیت و مساله ی مخاطب و چگونگی مواجهه ی او در برخورد با یک اجرای زنده به این سوال پرداخته می شود که عدم عکس العمل خلاق و حضور محتاطانه مخاطب نشأت گرفته از چیست؟ و پاسخ به این سوال به این دلیل ضروری است که در کل مسیر تحولاتی که منجر به شکل گیری هنر پرفورمنس شد، همه ی تلاش هنرمندان درگیر کردن عملی مخاطبانشان با کار و کشاندن هنر در میان مردم بوده است. فرض بر آن است که مخاطب عام قادر به حضور خلاقانه در هنر اجرایی است و به شرط آنکه هنرمند موانع روبروی او را برطرف کند این اتفاق روی خواهد داد. در این راستا در مباحث روانشناسی اجتماعی و مردم شناسی و نیز در بحث تعاریف و تاریخچه ی پرفورمنس از روش کتابخانه ای، اما در تحلیل ها و گزارشات پیرامون اجرای هنرمند حاضر است، منابع به صورت اینترنتی دریافت شده اند. و باید گفت روش این تحقیق توصیفی تحلیلی است. براین اساس اجرای هنرمند حاضر است اثر مارینا آبرامویچ که در سال 2010 در موزه هنرهای معاصر نیویورک به اجرا در آمد را به عنوان مورد مطالعاتی این پژوهش انتخاب کرده و با استفاده از از نظرات گافمن، زایونگ و آرونسون به عنوان بزرگان نظریه پردازی اجتماعی، به تحلیل چگونگی حضور مخاطبان و چگونگی عکس العمل آنان در مواجهه با این اجرا می پردازیم. و به این ترتیب دو عامل اساسی همرنگی (تغییر در رفتار یا عقاید شخص، که در نتیجه ی اعمال فشار واقعی یا خیالی از سوی فردی دیگر یا گروهی از مردم اعمال شود) و کاریزما (ویژگی شخصیتی که فرد دارنده ی آن جاذبه و محبوبیت بسیاری بین مردم دارد و می تواند بر رفتار دیگران تأثیر بگذارد) را به عنوان اهرم های اصلی بازدارنده ی مخاطب برای اقدام به عملی خلاقانه در نظر گرفته و بیان می داریم که چگونه مخاطب در فضایی آنچنینی که در سالن اصلی موزه هنرهای معاصر نیویورک برقرار است، به شکلی مرکزی و در محیطی خالی از هر شئی اضافی بین خیل مردم نظاره گر قرار می گیرد. و هنگامی که مقابل هنرمندی با چنان پیشینه ی پرقدرت چه در نحوه ی زندگی و چه در اجراهای هنری می نشنیند، از یک سو تحت تاثیر کاریزما و نقش ستاره گونه ی هنرمند و از سوی دیگر تحت نظاره ی جمع حضار و مخاطبان دیگر که او و هنرمند را احاطه کرده اند و می توان گفت تنها با حضورشان باعث جلوگیری مخاطب از دست زدن به اقدامی متفاوت با کل گروه می گردند، ذهنش از هر ایده یی برای مصادفه خالی گردیده و اینگونه دست به هیچ اقدام خلاقانه ای نمی زند.