نام پژوهشگر: خسرو رحمتی

تحلیل نابرابری های فضایی بر پایه شاخص های اجتماعی در شهرهای میانه اندام ( نمونه موردی: شهر میاندوآب)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده جغرافیا 1393
  خسرو رحمتی   بهمن هادیلی

تحولات فرهنگی - اجتماعی و اقتصادی قرن 19 و 20 متاثر از مدنیسم، گسترش سریع شهرها و پیدایش کلان¬شهرها را موجب شده و تغییرات بنیادی را در ساختار و سازمان فضایی – کالبدی آن¬ها به وجود آورده است؛ لذا در اثر رشد فزاینده شهرها، گسترش فیزیکی شهر و عدم توزیع عادلانه و برابر خدمات و امکانات، در مناطق مختلف شهر صورت گرفته است. چنین وضعیتی سنخیتی با رشد زیر ساختهای شهری ندارد و ظهور بحرانهای اجتماعی و مشکلات پیچیده کالبدی – فضایی را در پی دارد. از این رو پرداختن به موضوع عدالت فضایی و به تبع آن نابرابری فضایی در مباحث شهری اهمیت بسزایی یافته است. چرا که عدالت و بی عدالتی در فضا نمایان می شود و تشدید و ادامه این روند جدایگزینی اجتماعی و مسکونی را به دنبال دارد از این رو تجزیه تحلیل و بر هم کنش میان فضا و اجتماع در فهم بی عدالتی اجتماعی و نحوه تنظیم سیاست های برنامه¬ریزی برای کاهش یا حل آن ضروری و عامل مهمی در پایداری زندگی شهری است. این پژوهش به تحلیل نابرابری¬ فضایی در شهر میاندوآب با توجه به شاخص¬های اجتماعی در بازه زمانی 1390 پرداخته است. در این راستا شاخص¬های اجتماعی را در قبال شاخص¬های کالبدی(مسکن) و اقتصادی مورد بررسی قرار داده¬ایم. بر این اساس روش تحقیق در این پژوهش به لحاظ روش¬گردآوری داده¬ها توصیفی ـ تحلیلی ـ تطبیقی و به لحاظ هدف کاربردی است. و برای بررسی وضعیت نابرابری همچنین شناخت الگوی فضایی گسترش نابرابری از مدل¬های آمار فضایی (spatial statistics tools)، تحلیل لکه¬های داغ (hot spot analysis) و خود همبستگی فضایی(autocorrelation morans i) در نرم افزارarc/gis استفاده شده است؛ ؛ شاخص سازی در نرم افزار excel صورت گرفته است و اطلاعات برای تحلیل و ترسیم نقشه بهarc/gis فراخوانی شده¬اند. نتایج نشان می¬دهد که در این سال بلوک¬هایی که دارای شاخص¬های کالبدی، اجتماعی و اقتصادی خیلی محروم هستند 121 بلوک از مجموع 1660 بلوک شهری را به خود اختصاص داده اند که معادل 7% درصد است که در حاشیه شهر تمرکز دارند و مربوط به روستاهای ادغام شده در شهر هستند. بلوک¬های محروم با 21% درصد و تعدادی معادل 346 بلوک مربوط به حواشی شهر و باز همان روستاهای اطراف شهر هستندکه در سال¬های اخیر(20 سال گذشته) جزو بافت و کالبد شهر شده¬اند. بلوک¬های با شاخص¬های متوسط 435 مورد می¬باشند که به لحاظ درصدی 26% درصد را دارا هستند و هم در مرکز و هم حاشیه شهر تمرکز دارند. بالاترین درصد و تعداد را در این بین بلوک¬های برخوردار به خود اختصاص داده¬اند، 537 بلوک که 33% درصد بوده و همانطور که انتظار می¬رفت در مرکز و همچنین بافت ضلع شرقی شهر در کنار رودخانه زرینه رود استقرار دارند. و در نهایت بلوک¬هایی که بالاترین مقدار از شاخص¬های سه گانه اجتماعی، اقتصادی و کالبدی را دارا بوده¬اند، بلوک¬های کاملاً برخودار هستند که با تعداد 221 مورد و 13% درصد از مجموع در مرکز شهر و لکه¬ای از آن در بافت حاشیه رودخانه به چشم می¬خورد. یافته¬های حاصل از تجزیه و تحلیل داده¬ها نشان داد که الگوی پراکنش نابرابری فضایی در شهر میاندوآب از مدل خوشه¬ای تبعیت می¬کند. خوشه¬های محروم در این بررسی در حاشیه¬ها و خوشه¬های برخوردار به مرکز گرایش و تمایل شدیدتری دارند که این وضعیت حاکی از وجود فاصله طبقاتی و دوگانگی در فضای شهری و تفاوت در برخوداری از شاخص¬¬های مورد بررسی در سال 1390است.