نام پژوهشگر: محمدرضا امیری طهرانی زاده

بررسی مقایسه ای مدل های انتخاب سبد بهینه در بورس اوراق بهادار تهران تحت استراتژی های فعال و منفعل
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی - پژوهشکده اقتصاد 1392
  حمیدرضا اسکندرپور   ابراهیم التجائی

یکی از اصول سرمایه¬گذاری در بورس اوراق بهادار بر پایه¬ی پرهیز از خرید تک سهم و تشکیل سبد سهام مرکب، استوار می¬باشد. از آنجاکه سرمایه¬گذاران در بورس به¬ دنبال حداکثرسازی بازده و به ¬حداقل¬ رساندن ریسک سرمایه¬گذاری هستند، پیروی از این اصل و تشکیل سبد سهام جهت کاهش ریسک غیرسیستماتیک (یعنی ریسک سرمایه¬گذاری در بازار)، ضرورت دارد. ترکیب سهام درون سبد براساس الگوهای انتخاب سبد بهینه مشخص می¬گردد. این الگوها بسیار متنوع بوده و بهترین الگوی انتخاب سبد سهام، درهر بازار سرمایه به تناسب شرایط خاص آن بازار، می¬تواند متفاوت باشد. همچنین به¬علت پویایی اطلاعات موجود در بازار سهام، یک الگوی خاص لزوماً درتمام ادوار مفید نخواهد بود لذا می¬بایست سودآوری الگوهای گوناگون انتخاب سبد سهام هرچندگاه مورد ارزیابی قرارگیرد. این امر در بازارهای نوظهور مانند ایران که هنوز از پایداری نسبی خوبی برخوردار نیستند، شفافیت اطلاعات در آن¬ها به طور کامل وجود ندارد و قوانین حاکم بر این بازارها هنوز تثبیت نشده¬اند، اهمیت بیشتری می¬یابد. براین¬اساس، هدف این پژوهش آزمون و مقایسه¬ی مدل¬های تک¬عاملی و چندعاملی مارکویتز، قیمت¬گذاری دارایی¬های سرمایه¬ای(capm) و قیمت¬گذاری آربیتراژ (apt)، در راستای تعیین مدل کاراتر و مناسب¬تر جهت انتخاب سبد بهینه در بورس اوراق بهادار تهران می¬باشد. جهت دستیابی به این هدف دو فرضیه، یکی برمبنای بهینه¬تر بودن سبد معرفی¬شده توسط مدل مارکویتز نسبت به مدل آربیتراژ و دیگری بر مبنای بهینه¬تر بودن سبد معرفی¬شده توسط مدل آربیتراژ نسبت به مدل قیمت¬گذاری دارایی¬های سرمایه¬ای، طراحی شده¬است. جامعه¬ی آماری، کل شرکت¬های پذیرفته شده در بورس طی دوره¬ی 1391-1386، که از این میان آن¬ها، 161 شرکت به¬عنوان نمونه انتخاب شده¬است. جهت تجزیه و تحلیل داده¬ها از دو نرم¬افزار eviews7 و متلب بهره¬گرفته شده¬است. پس از انجام آزمون مانایی و نامانایی برای متغیرهای وابسته و مستقل، با استفاده از روش¬های مناسب نسبت به برآورد مدل¬های مذکور اقدام شده¬است. مقایسه¬ی مدل¬ها براساس روش مقایسه¬ی زوجی و روش معیارهای سه¬گانه¬ی شارپ، ترینر و m2 صورت گرفته¬است. نتایج حاصل از روش نخست نشان می¬دهد که مدل آربیتراژ با توجه به اختلاف میانگین کمتر نسبت به مدل capm از بهینه¬گی بالاتری برخوردار بوده و مدل مارکویتز نیز نسبت به مدل آربیتراژ، پرتفوی بهینه¬تری را معرفی می¬کند. لذا هر دو فرضیه تأیید می¬شوند. همچنین براساس روش دوم نیز هر دو فرضیه تأیید می¬گردد؛ و مدل مارکویتز نسبت به مدل apt و همچنین مدل apt نسبت به مدل camp در انتخاب سبد بهینه، برتری دارد.