نام پژوهشگر: سیدمجید هاشمی نیا

ارزیابی، تعمیر و نگهداری سامانه های آبیاری قطره ای (مطالعه موردی: مزرعه نمونه آستان قدس رضوی)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده کشاورزی 1393
  محمود المهباش   سیدمجید هاشمی نیا

در شرایط آب و هوایی ایران مشکل اصلی در راه افزایش تولید محصولات کشاورزی، محدودیت منابع آب می باشد. روش های آبیاری قطره ای دارای پتانسیل بالایی در توزیع آب با بازده ی بالا می باشند. این سامانه ها به شرطی که بدرستی انتخاب و بطور اصولی طراحی، اجرا، و مورد بهره برداری قرار گیرند، راه¬حلی مناسب جهت استفاده بهینه از منابع آب می باشند. لذا در راستای گسترش کمی بایستی کیفیت طرح ها نیز مورد توجه قرار گیرد، و با ارزیابی طرح های اجرا شده ی موجود، عوامل ارزیابی نظیر یکنواختی توزیع، بازده های پتانسیل و واقعی کاربرد آب اندازه گیری، و نحوه ی عملکرد سامانه مشخص گردد و با ارائه ی راه حل های مناسب در جهت رفع نواقص، گام های موثری برداشته شود تا سامانه های موجود با حد اکثر توان مورد بهره برداری قرار گیرند، از طرفی، می توان با دوست داشتن این اطلاعات راهبردهایی جهت توسعه ی اصولی آبیاری قطره ای در منطقه معرفی کرد. در این تحقیق 3 سامانه ی آبیاری قطره ای در مزرعه نمونه آستان قدس رضوی در شهر مشهد، سامانه های a وb چهار بار و سامانه یc سه بار مورد ارزیابی قرار گرفتند. پارمترهای ارزیابی بر اساس دستور العمل سازمان حفاظت خاک آمریکاscs انتخاب شدند و یکنواختی پخش آب در سیستم eus، پتانسیل راندمان کاربرد در چارک پایین pelq و راندمان واقعی کاربرد در چارک پایینaelq ، طرح های مورد مطالعه اندازه گیری و محاسبه شدند. کیفیت شیمیایی آب آبیاری مورد آزمایش قرار گرفت و پارمترهای مختلف بررسی شدند. به طور کلی درجه کیفیت منابع آب طرح ها در حد خوب بود و مشکلی را از نظر گرفتگی در قطره چکان ها ایجاد می کرد. نتایج نشان داد که در میان سیستم های موجود سیستم b با میانگین یکنواختی پخش آب 80 درصد و با میانگین راندمان پتانسیل کاربرد در چارک پایین 33/72درصد دارای بهترین عملکرد بود، سیستم c با میانگین یکنواختی پخش آب 72درصد و با میانگین راندمان پتانسیل کاربرد در چارک پایین 87/64 درصد در پاین¬تریین سطح عملکرد بود. پایین بودن مقدار pelq از یک سو به ضریب تغییرات ساخت قطره چکان ها (cv) و از سوی دیگر به مدیریت سیستم ها مربوط می شود.

واسنجی خودکار پارامتر های حساس مدل هیدرولوژیکی hec-hms با استفاده از الگوریتم بهینه سازی ازدحام ذرات (pso) (مطالعه موردی : حوضه آبخیز سد کارده)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده کشاورزی 1393
  رضا گرمه   علیرضا فریدحسینی

مدیریت حوضه های آبریز مستلزم استفاده از مدل های هیدرولوژیکی است که نقش مهمی را در پیش بینی پاسخ حوضه به فرآیندهای بارش-رواناب ایفا می کنند. از طرفی ارزیابی رفتار حوضه نیز با استفاده از مدل های ریاضی هیدرولوژیکی مستلزم واسنجی مدل می باشد که هدف آن تخمین و برآورد دسته پارامترهای حوضه با بیشترین تطابق خروجی مدل با مجموعه ای از مقادیر مشاهداتی است. مهم ترین هدف در واسنجی مدل های بارش-رواناب پیدا کردن مقادیر بهینه برای مدل می-باشد که با استفاده از آن بتوان بهترین منحنی را برای هیدروگراف های مشاهداتی و محاسباتی برازش داد. با توجه به زمانبر بودن واسنجی دستی به ویژه در شرایط وجود داده های کم و پارامترهای زیاد، روش های واسنجی خودکار مبتنی بر استفاده از روش های جستجوی سیستماتیک در فضای چند بعدی با استفاده از یک تابع هدف بسیار سودمند می باشند. در این مطالعه، مدل شبیه سازhec-hms و الگوریتم هوش جمعیpso به عنوان مدل بهینه ساز عمل می کنند. نرم-افزارhec-hms یک مدل رخدادپایه برای شبیه سازی بارش-رواناب است که پارامترهای آن نسبت به شرایط اولیه حساس می باشند. برنامه نویسی مدل و فراخوانی hec-hmsدر محیط matlab انجام گرفت و تکنیک هایی مانند جهش نخبه و ایجاد آشفتگی به منظور ضعف الگوریتم و بهبود نتایج مورد استفاده قرار گرفته است. مدل تلفیقی ارائه شده برای حوضه سد کارده مورد بررسی قرار گرفت. واسنجی مدل با استفاده از دو تابع هدفnash و rmse انجام شد که منجر به ایجاد دسته پارامترهای مختلف گردید. برای ارزیابی توانایی الگوریتم pso در نیل به جواب های مطلوب، نتایج رویکرد واسنجی تک رخداده با نتایج واسنجی شبه خودکار مبتنی بر الگوریتم جستجوی نلدر و مید موجود در نرم افزارhec-hms توسط توابع pbias و rmse مقایسه شد که نشان دهنده کارایی مناسب الگوریتم pso در اتصال به مدل هیدرولوژیکی است. نتایج دو تابع نشان می دهد که مقدار تابع هدف rmse به دست آمده در مدل شبه خودکار به مراتب بیشتر از مدلpso-hms معرفی شده است. در ادامه، مدل مذکور در سناریوهای مختلف سه رخداده مورد بررسی قرار گرفت که نتایج آن حدود جدیدی را برای پارامترهای واسنجی به دست داد. کلیه سناریوهای مورد بررسی صحت سنجی گردید و نتایج بر خاصیت عدم امکان حصول پارامترهای منحصر به فرد برای یک حوضه آبریز تاکید داشت. این روش با توجه به مشکل غیرمنفرد بودن مجموعه جواب های مساله واسنجی به عنوان یک مساله معکوس می تواند در محدود نمودن تعداد جواب های کاندید موثر باشد.