نام پژوهشگر: سحر غیبی

لایه نشانی الکتروفورتیکی هیدروکسی آپاتیت بر روی ایمپلانتهای فلزی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - پژوهشگاه مواد و انرژی 1379
  ایمان داورپناه   فتح الله مضطرزاده

از لایه نشانی الکتروفورتیکی به عنوان یک روش کم هزینه ، به منظور تهیه ایمپلانتهای فلزی دارای پوشش هیدروکسی آپاتیت استفاده شد. با توجه به نتایج آزمایشات مشخص شد که لایه نشانی پودر ‏‎hap‎‏ بر روی کاتد انجام می شود.اثر پارامترهای مختلف نظیر ولتاژ اعمالی ، زمان لایه نشانی و غلظت سوسپانسیون بر روی وزن نشست و جریان الکتریکی مورد بررسی قرار گرفت.مطابق وزن نشست با این متغیرها به صورت خطی تغییر می کند. همچنین جریان الکتریکی به طور خطی دراثر افزایش ولتاژ افزایش می یابد اما در غلظتهای مختلف سوسپانسیون تقریبا ثابت می ماند. در اثر استفاده از فلزات با جنس مختلف به عنوان پایه، تفاوتی در رفتار نشست پودر ‏‎hap‎‏ مشاهده نشد.عملیات حرارتی بوسیله یک کوره الکتریکی تیوبی در اتمسفر گاز آراگون با حداکثر دمای حدود 1200درجه سانتیگراد انجام شد. با استفاده از روشهایی نظیر ‏‎xrd‎‏ و ‏‎sem‎‏ تحولات فازی نمونه های سینتر شده و همچنین ریزساختار و مورفولوژی لایه های خام و سینتر شده مورد مطالعه قرار گرفت.

تعلیل میزان توجه و عدم توجه جامعه صفوی به نوگرایی(مدرنیسم)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز 1381
  صادق زنگنه   یوسف رحیم لو

تحولات موثر و بنیانی که از سده چهاردهم در غرب به وجود آمده بود ، منجر به تجدد(مدرنیته) آن دیار گردید. با تغییر جهان بینی و رشد بینش اومانیستی ، نگرش اروپائیان نسبت به جهان و انسان تغییر کرد. آئین و مذهب جدیدی (پروتستان) که ظهور کرد با نگرش نوین متناسب بود. با ایجاد فلسفه سیاسی و عقلانیت جدید(نقاد) دولت مدرن شکل گرفت و در پی آن ساختار سیاسی، اجتماعی و اقتصادی اروپا متحول گشت و سرگذشتی یافت که نتیجه آن، ثروت و قدرت بود. علاقه فرنگیان به تجارت و یافتن متحدی در برابر دولت عثمانی و نیاز ایران عصر صفوی به ادوات جنگی و سلاحهای جدید، به رفت و آمد اروپائیان به ایران و آشنایی محدود ایرانیان با صنایع و ابزار فنی و علمی و در عین حال مصرفی و تجملی فرنگیان منتهی گردید. اما به گواهی تاریخ گام بعدی در راه هرگز برداشته نشد.حاکمیت سنتی و استبدادی صفویه در بی اعتنایی به مظاهر جدید فرنگیان نقش اصلی را ایفا نمود.جامعه صفوی که دچار استبداد مطلقه بود به هر اندیشه و نگاه نوی با نگرانی و سوظن می نگریست. وحشت از افکار فلسفی و اندیشه های نو ، احساس بی نیازی و استغنا نسبت به فرنگیان غیرمسلمان و دستاوردهای آنان و بی علاقگی به سیاحت و کسب تجربه از عوامل و موانع نوگرایی در آن عصر بودند. آشنایی ایرانیان (حاکمیت و نخبگان) با ابزارهای علمی و صنعتی فرنگیان نیز بسیار سطحی و ناقص بود. در نتیجه استبداد و جمودگرایی حاکم بر جامعه صفوی و حضور دینی دولتی و شکل گرا که طالب مردمی متعبد و مقلد بود و از سویی بی توجهی به ابتکار و نواندیشی ، وجود ناامنی های سیاسی و اقتصادی ، عدم انگیزه کافی برای دستیابی به فرآورده های علمی و صنعتی اروپائیان ، همگی دست به دست هم داده در دور نگهداشتن حکومت و جامعه صفوی از نوگرایی و توجه به تحولات اجتماعی سیاسی و علمی آنان موثر افتادند.