نام پژوهشگر: حسین شیخ الاسلامی

نقش نیروهای خارجی در افغانستان درچارچوب دکترین مسئولیت حمایت باتاکید ‏برتامین حق امنیت ‏
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده علوم انسانی 1389
  الهام نظری   حسن خسروی

یکی از موضوعاتی که از دیرباز تاکنون جوامع بشری با آن دست و پنجه نرم می کنند ، عدم ‏تعهد به حقوق یکدیگر و رعایت نکردن حد و حریمی است که بعضاً از جانب انسانهایی با ‏تمایلات خود خواهانه نقض می شود .‏ عامل دیگری که مضاف بر خودخواهی عده ای مستبد باعث درگیری در جوامع می شود ‏نقض آزادی و حریم شخصی اقوام و اشخاص است . آزادی از کلید واژه های اصلی زندگی ‏اجتماعی است . آزادی در جوهره وجود آدمی است و فلاسفه نوعاً معتقدند که انسان آزاد ‏آفریده شده و طبع اولیه افراد مبتنی بر آزادی است . آزادی از جمله مفاهیمی است که در ‏طول تاریخ و فرهنگ های مختلف ، تعاریف خاص و متفاوتی از آن ارائه شده است .‏ تعریف امنیت در قانون به معنای « نبود تهدید » است .‏ ‏ در گذشته های دور امنیت فقط به ‏معنای نبود تهدید نظامی تلقی می شد ، اما امروز مولفه های امنیت زیاد شده و تمامی ابعاد ‏سیاسی ، فرهنگی و اقتصادی و .... شامل می شود . امنیت به معنای آن است که بستر مناسبی ‏در جامعه وجود داشته باشد به گونه ای که فعالیت های مختلف در ابعاد متفاوت آن به طور ‏عادی و بدون مشکلی جریان پیدا کند .‏ تاریخ پر است از درگیریها ، نزاعها و کشمکشهایی که برای تصاحب و مالکیت برسرزمین و ‏یا رسیدن به منفعتی اتفاق افتاده است . تاریخ گواه بر این است که برخی گروه ها و اشخاص ‏مستبد که جز به منافع و مصالح خود به چیز دیگری پایبند نبودند همواره آرامش و سکون ‏جوامع را بهم زده و سنگ فتنه ای را پایه گذاری می کردند که برای رفع آن گاه نسلهای ‏متمادی با یکدیگر درگیر شده اند.‏ امنیت شرایطی است که در چارچوب آن فرد در مقابل خطرات ، تهدیدات و زیان های ناشی ‏از زندگی اجتماعی مورد حمایت جمع قرار می گیرد . امنیت نیازی بنیادین و پایدار است که ‏برآورده شدن سایر نیازهای جمعی نیز به وجود آن بستگی دارد . ولی گاهی اوقات این امنیت ‏تحت الشعاع قرار می گیرد و آن زمانی است که پدیده ای به نام جنگ رخ می دهد . ‏ در حقوق بین‏الملل، جنگ شیوه اجبار همراه با اعمال قدرت و زور است که می‏توان آن‎ ‎را از ‏نظر حقوقی چنین تعریف نمود:جنگ به عنوان «ابزار سیاست ملی»، مجموعه عملیات‎ ‎و ‏اقدامات قهر آمیز مسلحانه‏ای است که در چهار چوب مناسبات کشورها(دو یا چند‎ ‎کشور)روی می‏دهد و موجب اجرای قواعد خاصی در کل مناسبات آنها با یکدیگر و همچنین‎ ‎با کشورهای ثالث می‏شود.در این جهت، حداقل یکی از طرفین مخاصمه در صدد تحمیل ‏نقطه‎ ‎نظرهای سیاسی خویش بر دیگری است.به این ترتیب، عملیات قهر آمیز مسلحانه وسیله ‏و‎ ‎هدف تحمیل اراده مهاجم می‏باشد.از تعریف ارائه شده می‏توان چنین نتیجه گرفت که‎ ‎مفهوم حقوقی جنگ شامل چهار عنصر یا رکن اساسی است:عنصر تشکیلاتی و سازمانی ( ‏کشورها )، عنصر مادی (اعمال قدرت مسلحانه)، عنصر معنوی یا روانشناسی(قصد و نیت‎ ‎جنگ)و سر انجام هدفدار بودن جنگ(منافع و مصالح ملی ) ‏ آنچه در این میان حائز اهمیت است وجود برخی قوانین اجتماعی است که بر اساس توافق ‏گروه های انسانی وضع گردیده ، قوانینی که در ذات خود تضمین کننده حداقل حدود و ‏حقوق افراد جامعه بود ، قوانینی که پایبندی به آن با خوی چپاولگری منافات داشت .‏ آزادی و امنیت هر دو مفاهیمی هستند که در طول تاریخ و در عین حال توسط اندیشمندان و ‏صاحبنظران ، بسیار به آن پرداخته شده است . این دو مفهوم همواره مورد تعرض و تعدی ‏قرار گرفته اند که این تعرض گاه از سوی مستبدین داخلی و گاه از سوی قدرت های ‏خارجی صورت گرفته است . تاریخ جهان پر است از نمونه های ظلم و ستم ، حمله ، کشتار ‏و غارت و چپاول مردم بی گناه به بهانه های مختلف که از جمله این بهانه ها می توان به ‏تامین امنیت و آزادی افراد اشاره کرد .‏ در تاریخ کم نیستند قدرتهایی که بهانه تامین امنیت ، آزادی و حقوق افراد حداقل حقوق ‏آزادی و امنیت ان ها را هم زیر پا گذاشته اند ، نمونه بارز این قضیه در قرن حاضر در کشور ‏افغانستان قابل مشاهده است . کشوری که سال ها مورد تاخت و تاز قدرت های بزرگ ‏جهانی بوده . دیروز شوروی و امروز امریکا و همپیمانانش در ناتو .‏ مردم افغانستان بیش از 30 سال است که مهمترین نیاز جامعه بشری یعنی امنیت را از دست ‏رفته می بینند . این اصل مهم زندگی از سال 1357 و زمانی که گروه ها و احزاب کمونیستی ‏وابسته به ابر قدرت شرق در افغانستان کودتا کردند و این سرزمین را به سمت بحرانهای ‏عمیق و خانمان براندازی سوق دادند از دسترس افغان ها خارج شد و طی سه دهه گذشته نا ‏امنی ها در این کشور باشدت و ضعف های متفاوتی ادامه داشته است .‏ کودتای کمونیستی سال 57 و مخالفت های جدی ، اقشار مختلف مردم افغانستان ، علما و ‏متنفذین مسلمان این کشور با حکومت کودتاچیان و اندیشه های الحادی تراوش شده از آنان ‏کافی بود تا ایادی استعمار شرق با روشهای مستبدانه به حذف چهره های سرشناس افغانستان ‏از میان علما ، روحانیون و دانشمندان علوم مختلف متنفذین قومی و حتی افرادی از عامه ‏مردم بپردازد و طی حدود یک و نیم سال قریب به یک میلیون نفر را به زنجیر بکشند . ‏محبوسینی که دیگر هیچگاه به خانه ها و آغوش خانواده هایشان باز نگشتند و نشانه هایی از ‏برخی از آن ها سالها بعد در گورهای دسته جمعی بدست آمد .‏ این کودتای خونین همچنین مجوزی شد برای ورود ارتش سرخ شوروی به افغانستان و ‏مقابله در برابر مردمی که حاکمیت یک گروه کمونیستی و الحادی را بر کشور و سرنوشت ‏خود بر نمی تافتند . آغاز تهاجم ابر قدرت شرق به افغانستان سرآغاز از هم گسیختگی ‏بزرگتری بود که این سرزمین را در بر گرفت ، مردم مبارز و بیگانه ستیز افغان زمین در هر ‏نقطه از خاک و کشورشان مورد تهاجم نظامیان بیگانه و آماج حملات سهمگین نیروهای تا ‏دندان مسلح شوروی سابق قرار گرفتند .‏ اما مجاهدت ها و مقاومت سرسختانه ملت مسلمان افغانستان باعث شد تا متجاوزان زمین ‏گیر شده و سرانجام پس از حدود 10 سال تلاش توأم با هزینه های سنگین جانی و مالی ‏خاک افغانستان را ترک کرده و تنها نتیجه ای که از این تهاجم بگیرند ، فروپاشی اتحاد ‏جماهیر شوروی و تکه تکه شدن به کشورها و سرزمین های کوچکتر باشد . شوری از ‏افغانستان خارج شد و حکومت کمونیستی بر جای مانده از آن نیز پس از حدود 4 سال ‏توسط مجاهدین افغان ساقط گشت اما دخالت و توطئه استعمارگران جهانی و برخی از ‏کشورهای منطقه پایان نیافت .‏ این دخالت ها و توطئه چینی ها سبب شد که حکومت مجاهدین که سرمست پیروزی بر ابر ‏قدرت بدون شکست مشرق زمین بود ، به زودی با تفرقه و کشمکش های قومی روبرو شود ‏‏. به همین جهت درگیری های قومی و تلاش هر کدام از اقوام و احزاب قدرتمند در ‏افغانستان برای تصاحب حکومت و قدرت بیشتر ، یکی از پرحادثه ترین دوران تاریخ این ‏کشور را رقم زد و موج جدیدی از نا امنی ها در افغانستان شروع شد . در این دوره از تاریخ ‏که ضربات مهلکی بر زیر ساخت های فرهنگی ، اجتماعی ، سیاسی و اقتصادی و امنیتی ‏افغانستان وارد آمد . افغان ها شرایط سختی را تحمل کردند و در بحبوحه جنگ های به ‏اصطلاح داخلی ، هست و بود خود را در معرض نابودی و تاراج دیدند .‏ در واقع می توان گفت که طالبان معلول همین شرایط و اوضاع بودند . این گروه که در ‏مناطق قبایلی پاکستان بوجود آمده و راهی افغانستان شد در پی شعارهای به ظاهر اسلامی و ‏کمک های منطقه ای و فرامنطقه ای بسیار زود توانست بخش اعظمی از افغانستان را تحت ‏اختیار و کنترل بگیرد و در سایه ایجاد یک حکومت استبدادی ، امنیت اجتماعی را از مردم ‏این کشور سلب کند .‏ در سالهای حاکمیت طالبان ، زنان و دختران افغان خانه نشین مطلق شدند و بسیاری از ‏امکانات فرهنگی و رفاهی از مردم افغانستان گرفته شد بگونه ای که استفاده از رادیو در حد ‏زیادی محدود گردید و تلویزیون و سینما به عنوان ابزارهای حرام بطور کلی از این سرزمین ‏برچیده شد .‏ در دوران سلطه طالبان بر بیش از سه چهارم خاک افغانستان بسیاری از علما و دانشمندان و ‏دیگر اقشار این ملت ترک خانه و دیار گفتند و راهی کشورهای دور و نزدیک شدند تا ‏یکباردیگر افغانستان از قشر تحصیل کرده و نخبگان امور اجتماعی ، فرهنگی ، سیاسی و ‏اقتصادی خانه تکانی شود .‏ به هر حال در این دوره از تاریخ سیاه افغانستان لطمات جبران ناپذیری بر پیکره ملت مسلمان ‏افغانستان وارد آمد و امنیت عمومی از این آب و خاک رخت بر بست . اما حادثه 11 سپتامبر ‏و حمله تروریستی به شهرهای نیویورک و واشنگتن که در آن برجهای دو قلوی سازمان ‏تجارت جهانی و ساختمان پنتاگون نشانه رفت ، بهانه ای شد برای حاکمان وقت کاخ سفید ‏که رویای خود را به منظور وارد شدن مستقیم به صحنه تحولات افغانستان عملی کنند . این ‏بود که طالبان با حمله هوایی سنگین نیروهای امریکایی و متحدان واشنگتن و حمله زمینی ‏نیروهای جبهه متحد اسلامی افغانستان از صحنه سیاسی این کشور محو شد و بقایای این ‏گروه به همراه بازمانده های شبکه القائده به مناطق قبایلی پاکستان گریختند اما این پایان کار ‏نبود .‏ امروزه و پس از گذشت حدود 9 سال از برچیده شدن تشکیلات طالبان و القائده از افغانستان ‏نیروهای ساماندهی شده این دو گروه هر ساله قدرت بیشتری می گیرند و با نا امن کردن ‏فضای این کشور و انجام حملات تروریستی از یک سو و از سوی دیگر نیروهای خارجی با ‏بمباران ها و عملیات های مختلف که بعضاً علیه غیرنظامیان انجام می شود امنیت عمومی را ‏در افغانستان دچار اختلال و چالش جدی کرده اند .‏ گسترش روز افزون نا امنی ، افزایش کشت و قاچاق مواد مخدر ، رشد و بی بند و باری و ‏فقر ، همه و همه از جمله مواردی است که بیش از پیش جامعه افغانستان را با خود درگیر ‏کرده است . در راستای این مسئله در این پژوهش سعی شده تا به تاثیری که حضور نیروهای ‏خارجی و بین المللی مستقر در افغانستان بر امنیت مردم این کشور در پرتو مبانی حق امنیت ‏ودکترین حمایت دارند پرداخته شود و این موضوع مورد تحلیل قرار گیرد که آیا اصولاً ‏نیروهای خارجی و بین المللی می توانند حق امنیت شهروندان کشورهای دیگر را تامین کنند ‏؟ در انتهای این پژوهش هم سعی براین داریم تا ساز و کارهای منطقی و کارامد تامین حق ‏امنیت مردم افغانستان را مورد بررسی و تحلیل قرار دهیم .‏ برای رسیدن به این منظور بریده ای از تاریخ معاصر افغانستان از سال 2001 تاکنون را که در ‏مطبوعات ، رسانه های همگانی ، کلام حاکمان وقت امریکا و افغانستان و جامعه بین الملل و ‏نهادهای مدنی و نظرات کارشناسی متبلور شده را مورد بررسی قرار داده و با تحلیل این داده ‏های اسنادی تلاش می کنیم برای یافتن پاسخی بی طرفانه و منطبق با واقعیت برای سوال ‏هایی که در این پژوهش به دنبال پاسخگویی به آن هستیم .‏

استریلیته در زنان و آخرین طرق معالجه آنها
پایان نامه وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی - دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی تهران 1331
  حسین باقری   حسین شیخ الاسلامی

چکیده ندارد.