نام پژوهشگر: ناهید مرادی

بررسی عوامل موثّر بر تمایلات فرزندآوری زنان 49 - 15 ساله ی شیعه و سنّی ساکن در مناطق روستایی شهرستان کامیاران
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد - دانشکده علوم اجتماعی 1393
  ناهید مرادی   عباس عسکری ندوشن

با توجّه به شرایط باروری ایران در طول سه دهه ی گذشته، تدوین و اجرای موفّق هر گونه سیاست جمعیّتی، متّکی به ارتقای شناخت ما از رفتارها، ترجیحات و تمایلات فرزندآوری زوجین، عوامل موثّر بر تمایلات فرزندآوری آن ها، و شناسایی زیر گروه های جمعیّتی دارای تمایلات فرزندآوری پایین و بسیار پایین است. هدف از این پژوهش بررسی عوامل موثّر بر تمایلات فرزندآوری زنان 49- 15 ساله ی شیعه و سنّی ساکن در مناطق روستایی شهرستان کامیاران است. داده ها حاصل پیمایشی است که در تیر و مرداد ماه 1393 در میان 500 خانوار نمونه ی مناطق روستایی شهرستان کامیاران صورت گرفته است. روش نمونه گیری روش خوشه-ای چندمرحله ای است. نتایج نشان داد که 44 درصد از زنان سنّی در مقابل 40 درصد زنان شیعه اظهار داشته اند که علاوه بر فرزندانی که در زمان تحقیق داشته اند، تمایل به داشتن فرزند دیگر دارند. از میان زنان شیعه ای که تمایل به فرزندآوری داشتند، 62 درصد آن ها 1 فرزند دیگر و تنها 3 درصد از آن ها 3 فرزند دیگر و بیش تر می خواهند. نسبت های متناظر برای زنان سنّی به ترتیب 66/4 درصد و 1/8 درصد می باشد. نتایج تحلیل دو متغیّره نشان داد که رابطه ی معنی-داری بین پایگاه اقتصادی _ اجتماعی، استفاده از وسایل ارتباط جمعی، استقلال زنان، سنّ ازدواج و شمار فرزندان در قید حیات و تمایلات فرزندآوری زنان وجود دارد. نتایج تحلیل چند متغیّره بیانگر این واقعیّت است که مشخّصه های اقتصادی _ اجتماعی به تنهایی نمی توانند نقش تعیین کننده ای در پیش بینی احتمال تمایل داشتن به فرزندآوری داشته باشند. در واقع ترکیبی از مشخّصه های اقتصادی _ اجتماعی، فرهنگی و جمعیّتی تبیین بهتری از تمایلات فرزندآوری زنان شیعه و سنّی به دست می دهد (59/9 درصد در مقابل 67/4 درصد).

بررسی حقوقی ابزارهای مشتقه شاخص سهام
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علم و فرهنگ - دانشکده علوم انسانی 1393
  ناهید مرادی   جواد حسین زاده

چکیده شاخص سهام است . شاخص معرف ارزش یک ، در ابزارهای مشتقه شاخص سهام، دارایی پایه سبد فرضی از تعداد بسیار زیادی سهام مختلف است و میتواند نماینده ارزش یک بخش خاص و یا تمام بازار باشد. اما برای اعمال این قراردادها، سهام زیرمجموعه شاخص انتقال داده نمیشود. بلکه از روش تسویه نقدی استفاده میشود. این شیوه تسویه این شبهه را ایجاد میکند که در این قراردادها شاخص نه به عنوان ارزش مجموعهای از سهام بلکه خود عدد شاخص به عنوان یک امر انتزاعی که جریان حرکت قیمتها را نشان میدهد، دارایی پایه واقع شده است. همین امر باعث طرح ایراداتی نسبت به این قراردادها شده است. از جمله اینکه شاخص سهام مالیت و همچنین قابلیت تملک ندارد و بنابراین خرید و فروش آن هم منتفی است به همین دلیل، عقد منعقده به طور صوری واقع شده است زیرا قصد واقعی طرفین انجام قمار از طریق پیشبینی جریان حرکت قیمتها و برد و باخت در این قرارداد است نه انجام عقد بیع در آینده . در نوشتار پیشرو خواهیم دید که شاخص امری ذهنی و انتزاعی است و فینفسه هیچ گونه ارزش و معنایی ندارد بلکه ارزش خود را از سهام زیر مجموعه خود میگیرد.از طرفی دقت در اهداف و سهام زیر مجموعه ، همینطور مزایای این قراردادها نشان میدهد که دارایی پایه در این قراردادها شاخص است، اما به دلایلی مثل مشکلات مربوط به تحویل و اعطای کارایی متفاوت به این نوع از قرارداد، برای اعمال آن از روش تسویه نقدی و پرداخت مابهالتفاوت استفاده میشود نه تحویل فیزیکی سهام. پس به طور کلی باید قائل به صحت این قراردادها شد.