نام پژوهشگر: احمد خاتون‌آبادی

تعیین اثرات ناشی از سد شاه قاسم یاسوج از دیدگاه روستاییان بهره بردار
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده کشاورزی 1393
  عنایت پرویزی   احمد خاتون آبادی

با توجه به نقش حیاتی آب در تمامی ادوار زندگی بشر و گسترش روز افزون جمعیت، بحران کم آبی قابل پیش بینی بوده و کارشناسان را بر آن داشته تا با ارائه طرح ها و شیوه های مهار آب، تلفات آن را کاهش دهد. سالهاست که احداث سدها به عنوان مانعی در برابر حرکت آب و یکی از راهکارهای اساسی حفظ منابع آب به شمار رفته است. از طرفی سدها اثرات متفاوت اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی فراوانی را از خود بر جای می گذارند. این تحقیق با هدف بررسی تعیین اثرات ناشی از سد سازی از دیدگاه روستاییان بهره بردار از آب سد در یاسوج انجام گرفته است. روش تحقیق بصورت توصیفی - پیمایشی بوده و ابزار گرد اوری داده ها به دو شیوه اسنادی و میدانی بوده است. جامعه آماری این تحقیق را روستاییان چهار روستای سرابتاوه، موردراز سفلی، موردراز علیا و موردراز وسطی تشکیل داده اند. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 192 نفر تعیین گردیده و با استفاده از روش انتساب متناسب سهم هر روستا از حجم نمونه مشخص گردید. برای تحلیل داده ها از نرم افزار spss استفاده گردیده است. نتایج حاصل از بررسی میانگین متغیرهای مختلف در بخش های اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی از دیدگاه روستاییان نشان داد که بیشترین تاثیرات سد در بخش اقتصادی وکمترین تاثیرات در بخش زیست محیطی بوده است. همچنین نتایج نشان داد که سد باعث بهبود درآمد روستاییان، افزایش سطح زیرکشت منطقه، بهبود وضعیت اشتغال، تنوع در محصولات کشاورزی، افزایش تولیدات در منطقه، بهبود وضعیت توریستی منطقه، نادیده گرفتن نقش مشارکتی مردم دراحداث سد و عدم تغییردر گونه های گیاهی از دیدگاه روستاییان شده است. اما با توجه به مرور بر مطالعات گذشته و همچنین دیدگاه کارشناسان متخصص در این بخش به نظر می رسد که ذینفعان بالقوه آگاهی چندانی از معایب سدها ندارند که این مسئله بر نگرش آنان موثر می باشد که منجر به ایجاد مطالعه و تقاضا برای سدسازی می شود. کنکاش دلیل این موضوع نشان می دهد که روستاییان به موضعات توهم فراوانی آب و اثرات کوتاه مدت بیشتر توجه می کنند. این در حالی است که سدها در بلند مدت دارای اثرات منفی بسیاری می باشند.

ارزیابی میزان تحقق اهداف و وظایف معین دهیاری ها در شهرستان دلفان – لرستان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده کشاورزی 1393
  تیمور قاسمی   احمد خاتون آبادی

مدیریت دانشی شرط اساسی برای توفیق مدیریت پایدار روستایی می باشد. روستا یک مجموعه اجتماعی- اقتصادی پیچیده است. لذا نیازمند مدیریتی آشنا به مسائل روستایی می باشد. از همین رو این پژوهش با هدف ارزیابی میزان تحقق اهداف و وظایف معین دهیاری ها در روستاهای شهرستان دلفان انجام گرفته است، و روش تحقیق به صورت توصیفی - پیمایشی بوده و جامعه آماری آن را روستاهای دارای دهیاری فعال شهرستان دلفان در استان لرستان به تعداد 90 روستا تشکیل داده است. از نمونه گیری طبقه ای با انتساب متناسب استفاده گردید، بطوریکه تعداد 200 روستایی و 40 نفر عضو شورا روستا انتخاب شدند. روایی پرسشنامه توسط اساتید مربوطه مورد تأیید قرار گرفت. از ضریب پایایی آلفای کرونباخ به منظور سنجش پایایی گویه های تحقیق استفاده شد. که مقدار آن (بالاتر از 7/0) بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار spss استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که دهیاران به استثنای زمینه نظارتی شوراها، با شوراهای روستایی تعامل دارند، روستاییان و شوراها تقریبا به یک اندازه معتقداند که دهیاران وظایفشان را به خوبی انجام نداده اند. فعالیت های انجام شده توسط دهیاری ها در راستا تحقق اهداف مصوب مطابق با شاخصه های حکمرانی خوب در حد مناسبی نبوده است. نتایج حاصل از مدل سروکوال نشان داد بین انتظارات روستاییان و خدمات ارائه شده به آن ها از انجام وظیفه دهیاران در کلیه ی ابعاد، شکاف وجود داشت است، و همچنین رضایت روستاییان از انجام صحیح وظایف محوله به دهیاران توسط آنها در سطح ضعیف ارزیابی شد. مهم ترین موانع انجام صحیح وظایف توسط دهیاران از دیدگاه روستاییان، شوراهای روستایی و دهیاران به ترتیب: عدم تخصیص بودجه کافی و مناسب، عدم مشارکت و همکاری مردم، عدم همکاری سازمانهای مرتبط و مسئولین، عدم آگاهی دهیاران از وظایفشان، و نبودن آموزش قبل و حین خدمت در این زمینه می باشد. یافته های حاصل از مشاهده و مصاحبه کیفی نشان داد که مهمترین موانع انجام وظیفه توسط دهیاران در روستاهای شهرستان دلفان به دلایل مختلف: سطح پایین سواد دهیاران، جمعیت پایین به ازای هر واحد روستایی، مشکلات مالی، عدم رضایت شغلی، مشکلات طایفه ای، عدم همکاری شورا با دهیاران، عدم مشورت دهیاران با اهالی روستا، عدم ضمانت اجرایی برای تصمیمات دهیاران، جایگاه دهیاران در بین مردم و عدم آگاهی دهیاران از وظایف خود می باشد.