نام پژوهشگر: راضیه آزادوار

بررسی تطبیقی تاثیر دین و مدرنیته بر نظام سیاسی در دیدگاه های سیاسی سید محمد خاتمی و حسن روحانی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده علوم اداری و اقتصاد 1393
  راضیه آزادوار   سیدمحمدعلی تقوی

مسلمانان در برخورد با غرب و مدرنیته سه رویکرد از خود نشان داده اند: غرب گرایی، اصلاح گرایی و سنت گرایی. سنت گرایان خود به دو دسته افراطی و اعتدالی قابل تقسیم اند که دسته اول خواستار نفی کلیت مدرنیته در قالبی یکپارچه است و دسته دوم برخی از جنبه های تمدن غرب به ویژه در زمینه تکنولوژی و سخت افزاری را می پذیرد. گروه سوم اصلاح گرایان نامیده می شوند که بر سازگاری ایده ها و نگرش های دینی با هویت مدرن باور دارند. در این پایان نامه، نگرش سیاسی سید محمد خاتمی و حسن روحانی که دارای سابقه اجرایی و همچنین آثار مکتوبی در عرصه سیاست هستند، مورد ارزیابی قرار می گیردو به بررسی این مسئله خواهیم پرداخت که برداشت خاتمی و روحانی از مدرنیته و دین چه تاثیری بر دیدگاه ایشان در باب نظام سیاسی و به طور مشخص مواردی مانند مبنای مشروعیت حکومت، کارکردهای دولت، نهادهای حکومتی و نیز حقوق شهروندی نهاده است. در اندیشه سید محمد خاتمی اصلی ترین مسئله، بحران تفکر، آزادی بیان و اندیشه است.او به عنوان سیاستمداری با گرایش فکری اصلاح گرایانه به بازسازی اندیشه سیاسی اسلامی بر مبنای یافته های عقل و دستاوردهای تمدن مدرن باور دارد. در مقابل،روحانی معضل فرهنگی را در صدر بحران ها می داند و همانند سنت گرایان بر این نظر است که اسلام ناب قادر به پاسخگویی به تمامی مشکلات بوده و همه حوزه های زندگی بشری را دربرمی گیرد. ویاسلام را بی نیاز از سایر مکاتب دانسته و بهره گیری از دستاورد سایر تمدن ها را عمدتاً به حوزه های تکنیکی و نهادی به منظور افزایش کارآمدی محدود می کند.