نام پژوهشگر: بهنام فلاح پور

بررسی اثربخشی حد نوسان قیمت در بورس اوراق بهادار تهران در بازارهای افزایشی و کاهشی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه سمنان - دانشکده مدیریت و اقتصاد 1393
  بهنام فلاح پور   غلامحسین گل ارضی

یکی از موضوعات بسیار مهم در یورس اوراق بهادار، دامنه نوسان قیمت است. اگر چه قیمت سهام در هر لحظه توسط عرضه و تقاضا تعیین می شود بازارهای مالی باید به دور از هر گونه محدودیت در سازوکار تقابل عرضه و تقاضا باشند و فقط عرضه و تقاضا تعیین کننده قیمت دارایی های مالی باشند .اما در بعضی از بورس ها برای جلوگیری از نوسانات شدید قیمت سهام و محافظت از سرمایه گذاران، حد نوسان تغییر قیمت روزانه سهام اعمال می گردد. معمولاً در بورس هایی که بازارسازان و متخصصان بازار به منظور جهت دهی به قیمت سهام وجود ندارند، نوسانات قیمت ها شدیدتر است .بنابراین، مسئولان بورس اوراق بهادار ایران به منظور محافظت از سرمایه گذاران، حد نوسان قیمت روزانه سهام را مشخص کرده اند و به این وسیله، در یک روز دامنه نوسانات قیمت سهام را محدود می کنند. یکی از مهمترین و حساسترین قوانینی که در زمینه اعمال محدودیت در رابطه با قیمت سهام در بازارهای سرمایه وضع میشود حد نوسان قیمت سهام است که بعنوان یک عامل کنترلی در برابر نوسانات قیمت سهام در بازارهای مالی مورد استفاده قرار می گیرد.دراین پایان نامه بررسی اثر بخشی اعمال دامنه نوسان قیمت را بر روی سهام پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران را مورد بررسی قرار دادیم و به طور خاص نظریات مخالف اعمال این قانون را بررسی کردیم، یعنی نظریه سرایت نوسان معرفی شده توسط فاما در 1989 ، نظریه کشف تاخیری قیمت توسط فاما در 1992 در مورد اعمال دامنه نوسان قیمتی در بورس اوراق بهادار تهران بررسی شد. همچنین در صددیم تا متغیر روند کلی بازار را نیز کنترل کنیم، یعنی هر یک از دو نظریه فوق را در بازار صعودی و نزولی بررسی خواهیم کرد تا نشان دهیم آیا روند کلی بازار بر اثر بخشی اعمال دامنه نوسان قیمت تاثیر گذار است یا خیر. بدین ترتیب برای نیل به اهداف پایان نامه به دنبال پاسخگویی به سوالات زیر بودیم؛ 1. آیا اعمال دامنه نوسان قیمت، باعث ایجاد تسری نوسان قیمت سهام در بازارهای افزایشی و کاهشی می شود؟ 2. آیا اعمال دامنه نوسان قیمت، باعث تاخیر کشف قیمت واقعی سهام در بازارهای افزایشی و کاهشی می شود؟ در بررسی فرضیه تسری نوسان در بازارهای کاهشی و افزایشی؛ آزمون garch را برای سه حد نوسان 5، 4 و 3 درصدی در بورس اوراق بهادار تهران آزمون کردیم. لازم به ذکر است با توجه به عدم نرمال بودن داده ها مورد استفاده برای شاخص بورس اوراق بهاداری از توزیع نرمال و تی استیودنت برای دقت هرچه بیشتر مدل استفاده شده است. به نحوی که فرض h0مینی بر عدم کاهش تسری نوسان ها با اعمال سیاست حد نوسان رد شده و فرضیه h1 پذیرفته میشود. به بیان دیگر مکانیزم اعمال شده منجر به کاهش تسری نوسانها شده است. در آزمون همین فرضیه با استفاده از آزمون ویلکاکسون؛ سطوح معناداری آزمون ویلکاکسون برای مقایسه حدود نوسان های مختلف نشان داد که تنها برای حد پایین 3 و 4 درصد اختلاف معناداری وجود ندارد و نرخ بازدهی سهام در تمامی حدود بالای نوسان ها و در بین حدود پایین 5 و 3 درصد و حدود بالای 4 و 5 درصد اختلاف معناداری داشته است. در آزمون فرضیه تاخیر در کشف قیمت واقعی با استفاده از آزمون z دوجمله ای با توجه به اینکه حد نوسان های 5 درصد اختلاف معناداری با هیچ یک از حدود 4 و 3 درصد نشان نداده، می توان پذیرفت که اختلاف معناداری برای تأخیر در رسیدن به ارزش واقعی بین حد نوسان های 3 ، 4 و 5 درصد در بازارهای افزایشی و کاهشی وجود ندارد و با توجه به بزرگی قدر مطلق آماره z در این آزمون ها می پذیریم که تاخیر برای رسیدن به قیمت واقعی در گروه 5 درصدی در تمامی حالات بازار وجود دارد. با عنات به نتایج بدست آمده در این پژوهش، فرضیه تسری نوسان ها و تأخیر در رسیدن به قیمت واقعی در بازارهای افزایشی و کاهشی پذیرفته شد. این مطالعه نشان می دهد که حد نوسان 4 درصد در جلوگیری از تسری نوسان بازار کارایی بیش تری نسبت به حدهای 3 و 5 درصد دارد. هم چنین نتایج نشان می دهد که حد نوسان 4 درصد علاوه بر دو حد نوسانات 3 و 5 درصد باعث تأخیر در رسیدن به قیمت واقعی می شود که با توجه به اینکه در ایران قیمت پایانی امروز با قیمت آغازین فردا یکسان است، این فرضیه با مشکل مواجه شد. به طور کلی حد نوسان های 4 درصد تنها در تسری نوسان های عملکرد بهتری نسبت به دو حد نوسان های 3 و 5 داشت و از نظر دو معیار تأخیر در رسیدن به ارزش واقعی ، تمامی حدود بازارهای افزایشی و کاهشی مورد مطالعه عملکرد یکسانی داشتند.