نام پژوهشگر: ندا فاتح
ندا فاتح نادر میر سعیدی
ایران و مصر و بین النهرین به عنوان 3تمدن اصلی شرق از دیرباز با یکدیگر ارتباط داشته اند و در پیشبرد تاریخ و تمدن بشری نقش بسیار تعیین کننده ایفا کرده اند.آغاز این روابط به زمانهای بسیار دور بازمیگردد.زمانی که این سرزمینها "گاهواره ی تمدن" بودند.در طول تاریخ اگرچه روابط آنها به چالش کشیده می شد اما مردمان این سرزمین ها همواره در ارتباط و همکاری و تبادل فرهنگ و علم و دستاوردهای یکدیگر بودند.حدود 2500سال از روابط سیاسی ایران و سرزمین مصر میگذشت اما مناسبات فرهنگی و تجاری میان آنها بیش از این زمان بود.همانطور هم بین النهرین.با مطالعه ی آثار و منابع این دوره درمی یابیم که شاهان هخامنشی برای ایجاد تسلط و اداره ی ممالک فتح شده و افزایش قدرت شاهنشاهی خود روشهای یکسانی را در برقراری ارتباط با این ممالک نداشتند.گاه با روشهای مسالمت آمیز و انجام اقدامات و اصلاحات سازنده آنچنان در میان مردمان مصر و بین النهرین نفوذ میکرند که القاب و عناوین بالا مرتبه ای از سوی مصری ها و بین النهرینی ها به آنها داده می شدو گاه نیز با توسل به قوه ی قهریه و برخوردهای نظامی شدید سیمای زشتی را از خود در اذهان مردمان آنها ترسیم می کردند و اینگونه اقدامات سبب آشوب و شورش می گردید که در برخی موارد موجب جدایی این ممالک از قلمرو هخامنشی می گردید.البته این طبیعی نیست که ملتهایی که از حیث دین و زبان و اخلاق و سنن با یکدیگر اختلاف دارند مدت درازی به یکدیگر پیوسته بمانند و وحدت خود را حفظ کنند.همچنین باید خاطرنشان کرد که هخامنشی ها در دوره ی شاهنشاهی خود آنچنان کاری نکردند که از تباین و اختلاف میان ملتهای زیر فرمانشان بکاهند و یا از تاًثیر بد نیروهای گریز از مرکز که سبب از هم پاشیدن شاهنشاهی بود جلوگیری کنند و به این قانع بودند که برآمیخته ای از ملت ها حکومت کنند.این امر به طمع و جراُت فرمانروایان محلی افزود و کسانی را که از جانب شاه برای اشتراک در حکوت به ولایات فرستاده شده بودند؛ یا با ترساندن بنده و مطیع خود ساختند، یا با زر و سیم فریفتند.سرانجام این اغتشاشها و شورشهای متعدد سبب از بین رفتن مردان زنده ی پارس شد و مردانی ترسو بر جای ماندند که این امر رفته رفته سبب جدایی این سرزمینها از قلمرو شاهنشاهی هخامنشیان و تصرف آنها به دست فاتحانی دیگر همچون اسکندر گردید.