نام پژوهشگر: آتوسا فرخ زاد

طراحی مجموعه ای به منظور حمایت از کودکان بدسرپرست در تهران (خانه دوست داشتنی من)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد - دانشکده هنر و معماری 1393
  آتوسا فرخ زاد   رضا شکوری

آنچه در دنیای امروز نظر بسیاری از افراد را به خود جلب کرده است، کودکانی هستند که از آغوش ناسالم خانواده پا به عرصه جامعه می گذارند. این کودکان در خفا هستند و دیده شدن آنها نیاز به دقت و موشکافی دارد. این در حالیست که بروز پدیده های ناگوار اجتماعی مانند طلاق، اعتیاد، فقر، و جدایی والدین و یا مرگ یکی از آنها باعث فروپاشی نهاد خانواده می شود و خانواده ها به دلایل نامبرده و یا حتی عدم صلاحیتشان، شرایط سختی را برای کودک خود فراهم می کنند. در نتیجه قشری شکل می گیرد که از آن با عنوان "کودک بدسرپرست" نامبرده می شود. با توجه به اینکه معماری بر روی تمامی شرایط روحی و جسمی و حتی ذهن و فکر کاربران تاثیرگذار است و نقش عمده ای را در شکل گیری عادات و شخصیت و رفتارهای کودکان دارد؛ پرداختن به چیستی و چگونگی ایفای نقش معماری در ایجاد پناه و فضای امن برای کودک بدسرپرست، سوال مطرح و انگیزه انجام این پژوهش قرارگرفته است. بنابراین پژوهش با رویکردی کیفی و با روش مطالعات کتابخانه ای، تکنیک مصاحبه عمیق و مشاهده مشارکتی بر روی 30 نفر از کودکان بدسرپرست منطقه دروازه غار شهر تهران-به عنوان نمونه موردی- به انجام رسیده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که این کودکان با وجود آزار روحی و جسمی در خانه، به دلیل دلبستگی به خانواده تمایل چندانی به ترک خانه ندارند، از طرف دیگر، شرایط مناسب برای حضور ایشان در جامعه مهیا نیست، لذا این کودکان به پناهی نیاز دارند که در ساعاتی از شبانه روز اوقات خود را در آن بگذرانند. در نتیجه می توان گونه ای از معماری را طراحی و سازماندهی کرد که در کالبد تعیین شده بتواند امکان تجربه میزانی از تاثیرپذیری از یک فضا به منظور نیل به آرامش نسبی در ذهن کودکان را فراهم آورد و پناه امنی را خصوصا به لحاظ روحی برای کودکان ایجاد کند. مکانی که کودک در آن به دور از دغدغه های بزرگسالان به تحصیل و سایر امور زندگی بپردازد و خود را عضوی از یک خانواده بزرگتر بداند.