نام پژوهشگر: اسماعیل قره داغی

جایگاه جامعه دهقانی در فعالیت های حزب توده ایران (1332-1320) (با تأکید بر دهقانان آذربایجان)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده علوم اجتماعی 1393
  اسماعیل قره داغی   جلیل نائبیان

در دوره سلطنت رضاشاه، احزاب و جریان های سیاسی، به خصوص گروه های مارکسیستی، اجازه هیچ گونه فعالیتی نداشتند. بعد از سقوط رضاشاه، روشنفکران چپ گرا با استفاده از فضای باز سیاسی موفق به تشکیل حزب توده شدند. این حزب برای پیشبرد اهداف مارکسیستی خود، برنامه ها و پیشنهادهای مدونی را برای نفوذ در میان جمعیت توده ایران، به ویژه کارگران و دهقانان تدوین کرد. حزب توانست در شهرهای مختلف، موفقیت هایی در ایجاد تشکل ها در میان برخی طبقات و گروه ها به دست آورد و به سازمان یافته ترین و بانفوذترین حزب کشور بدل گردد. آذربایجان به لحاظ شرایط تاریخی، جغرافیایی و اقلیمی زمینه مناسبی را برای فعالیت بین دهقانان فراهم می کرد. لذا حزب توجه ویژه ای به فعالیت در این استان از خود نشان داد. بررسی جایگاه جامعه دهقانی در فعالیت ها و برنامه های سیاسی، اجتماعی و اندیشه ای حزب توده و تبیین عملکرد حزب توده در جذب و سازمان دهی دهقانان و مناسبات میان ایشان، از موضوعات اصلی این پژوهش است. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی- تحلیلی است. با تشکیل کمیته ایالتی حزب توده در آذربایجان، فعالیت آن در میان دهقانان گسترش یافت. در اثر فعالیت های حزب در بین دهقانان، مناسبات حاکم بر روستاها و روابط مابین دهقانان و مالکان تحت تأثیر قرار گرفت و دگرگون گشت. با وجود تمام تلاش ها و اقدامات جهت سازمان دهی دهقانان، سرانجام حزب موفق نگردید تا آنان را به صحنه مبارزات اجتماعی و سیاسی بکشاند و از آنان برای برپایی انقلاب کمونیستی بهره گیرد. در تبیین علل ناکامی حزب می توان به تفاوت های فرهنگی میان اعضای حزب با دهقانان، عدم شناخت دقیق از روحیات و نیازمندی، ضعف و کم کاری حزب توده در مرحله عملیاتی در روستاها و عدم وجود دهقانان متوسط در ایران اشاره کرد؛ اما مدعای اصلی این پژوهش درباره ناکامی حزب آن است که شیوه خاص تولید و ویژگی های ساختاری جامعه روستایی، پراکندگی و عدم ارتباط و مبادله بین آنان سبب گردید تا دهقانان ایران فاقد خصلت انقلابی باشند. در نتیجه نتوانستند در صحنه تحولات اجتماعی سیاسی کشور شرکت کنند.