نام پژوهشگر: مسعود موسوی‌شفائی

تأثیر تحریم های بین المللی بر راهبرد هسته ای جمهوری اسلامی ایران
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم انسانی 1392
  احمد سوری   احمد سلطانی نژاد

چکیده بحران هسته ای ایران به یکی از مهم ترین چالش های ایران و گروه 1+5 در یک دهه اخیر تبدیل شده است. بر اساس این، سیاست اصلی گروه 1+5 بر مبنای اعمال تحریم های بین المللی و یک جانبه علیه ایران بوده و سیاست مقاومت و سازش ناپذیری نیز از طرف ایران اعمال شده است. استدلال اساسی قابل ارائه برای توضیح سیاست هسته ای ایران مبنی بر عدم توانایی نظریه های اصلی روابط بین الملل (خردگرا) در تبیین سیاست هسته ای ایران است. لذا برای بررسی اصولی و نتیجه گیری بهتر، عوامل هویتی و بیناذهنی نیز می بایست مورد توجه قرار گیرد. در این پژوهش به این مسئله پرداخته می شود که با وجود تداوم تحریم های بین المللی و به خطر افتادن امنیت فیزیکی و اقتصادی ایران، سیاست مقاومت مبنای راهبرد هسته ای را تشکیل می دهد. با در نظر گرفتن مولفه هایی همچون حفظ امنیت فیزیکی، برخی از رفتارهای ایران در زمینه راهبرد هسته ای قابل توجیه نیست. لذا، برای بررسی سیاست خارجی ایران از جمله در زمینه پرونده هسته ای، باید علل و انگیزه های رفتاری سیاست خارجی ایران را بر مبنای نظریه امنیت هستی شناختی مورد تجزیه و تحلیل قرار داد. از این منظر، مهم ترین علت رفتارهای سیاست خارجی ایران در منازعات پایدار، جستجو و تأمین امنیت هستی شناختی است که ممکن است با امنیت فیزیکی در تعارض باشد؛ بنابراین راهبرد هسته ای ایران حفظ امنیت هستی شناختی، تداوم سیاست های موجود و سازش ناپذیری در مقابل گروه 1+5 است. در نتیجه با وجود تداوم تحریم های بین المللی و تهدیدهای اقتصادی که می توانند امنیت فیزیکی ایران را به چالش بکشد، ایران بر تداوم این سیاست اصرار می ورزد. از طرف دیگر، سازش و تغییر در زمینه راهبرد هسته ای نیز امنیت هستی شناختی ایران را به خطر می اندازد. نتیجه به دست آمده از این مطالعه پس از بررسی همه جانبه راهبرد هسته ای، تداوم سیاست موجود در صورت در اولویت قرار گرفتن حفظ امنیت هستی شناختی است.

طراحی مدل رقابت پذیری شهری با تکیه بر شاخصهای حکمرانی خوب شهری در بستر فرآیند جهانی شدن
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده مدیریت و اقتصاد 1393
  امیر کارگر سامانی   اسدالله کردنائیج

جهانی شدن بستری است که بسیاری از تحولات چند دهه اخیر در حوزه های مختلف اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی در آن ظهور یافته و قابل تبیین است. فرایندهای جهانی شدن باعث دگرگونی شهرها شده و کارکرد شهرها نیز جهانی شدن را بازتولید می کند. شهرها نیز با ارائه کارویژه های خاص خود در عرصه های مختلف، نقشی اساسی در تحولات اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی در گستره ملی و بین المللی بازی می کنند. بیش از سه دهه است که رقابت پذیری در فضاهای متفاوتی نظیر صنایع، بنگاهها، شهرها، مناطق و ملتها مطرح شده است و این مفهوم در بررسی و تحلیل علل موفقیت یا ناکامی نهادهای فوق به ویژه در عرصه های اقتصادی از اهمیت به سزایی یافته است. تقریباً به صورت همزمان با تحولات فوق، مفهوم حکمرانی شهری نیز به صورت گسترده ای مورد استفاده قرار گرفته است. بسیاری از فرایندهای حکمرانی خوب شهری، دیگر صرفاً سازمانها و نهادهای حکومتی را در بر نمی گیرد، بلکه طیف وسیعی از سازمانهای غیردولتی، اتحادیه های صنفی و مدنی، مشارکت بخش های خصوصی و عمومی، و نظایر آن را شامل می شود. پژوهش حاضر از نظر مبانی روشی در زمره اثبات گرایی قرار دارد. روش تحقیق آن از نوع استنباطی و با گرایش همبستگی است و در آن از تحلیل عاملی برای ارزیابی فرضیات استفاده گردیده است. ابزار اصلی گردآوری داده ها، اسناد و اطلاعات کتابخانه ای است که از منابع معتبر بین المللی، دولت های ملی و حکومت های محلی استفاده شده است. در این مطالعه، حکمرانی خوب شهری و رقابت پذیری شهری در 251 شهر از بیش از 100 کشور جهان مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج مطالعات انجام شده در بخش نظری، موید آن است که حکمرانی خوب شهری بر رقابت پذیری شهری اثر مثبتی دارد. در بخش بررسیهای کمی در زمینه وجود تفاوت حکمرانی خوب شهری و رقابت پذیری در گروه های مختلف شهرها از کشورهای مختلف و نیز تأثیر مثبت حکمرانی خوب شهری بر رقابت پذیری شهری به صورت معناداری تأیید گردید.