نام پژوهشگر: محمدرضا جوانمرد

نما به عنوان جداره فعال شهری و فضای واسط درون و بیرون
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - موسسه آموزش عالی غیرانتفاعی و غیر دولتی آبا - دانشکده هنر و معماری 1393
  مائده عبدالهی وقار   حیدر جهانبخش

در شرایط کنونی، در غیاب ضوابط و مقررات مربوطه ، آشفتگی و بی نظمی مشهودی بر نماهای شهری حاکم شده است که این بی نظمی بیش از هرچیز بر شهروندان خود را تحمیل میکند.در تحولات صورت گرفته در جنبش مدرن در جهان مسائل و مشکلات خاصی بروز نمود. در این جنبش از دست رفتن مکان بیش از هر چیز در سطح شهر ها احساس شد و بخصوص بافت قدیمی و تاریخی شهرها بیش از سایر مناطق شهری در معرض این تحولات قرار گرفتند. در این تحولات که حیات اجتماعی- اقتصادی و کالبدی این مناطق را تحت تاثیر قرار دادند تحت عنوان مدرنیزاسیون شهرها را دچار دگرگونی کردند. عواملی چون گسترش روز افزون شهرها و عدم وجود دسترسی های مناسب و مطابق با نیازهای روز و تسلط خودرو برشهرها سبب شد تا انسجام فضاهای شهری دچار آسیب شوند. نمای شهری از مجموعه نماهای مشرف به فضای عمومی بدست می آید. این نماها از جهتی همگن و از جهتی ناهمگن هستند. میتوانند همگن باشند چون با استفاده از زبانی مشترک روی بدنه شهر اجرا می شوند و اما از آنجا که هر کدام از این فضاها به کمک این زبان مقاصد و نیازهای خود را بیان می کنند، ناهمگن هستند. در شهرهای ما زبان مشترکی بین نما ها وجود ندارد، نه فرهنگ مشترکی برای بیان دارند نه مصالح یکسانی را بکار گرفته اند و نه سبک مشخصی را دنبال می نمایند. تدوین ضوابط و قوانین مشخص و کارا می تواند در نظم دهی بر فرآیند شکل گیری احجام ساختمانی، موثر افتد. ضوابط و قوانینی که درعین راهنما بودن و مشخص نمودن چارچوب های کلی شکل دهی به نمای شهری، مانع از تنوع و تفاوت هایی شودکه باعث گم شدن هویت و شخصیت واحد هر یک از ساختمانها میشود و به مثابه طرحی یکپارچه اما منعطف به سود منظر یکپارچه شهری عمل کند.