نام پژوهشگر: مهدی سمائی

معنی شناسی پیش نمونه ای در زبان فارسی: بررسی پیش نمونه در دانش آموزان سال چهارم ابتدائی شهرستان اراک
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده علوم انسانی 1388
  علی اکبر لبش   بلقیس روشن

یکی از مسائلی که همواره ذهن زبان شناسان و فلاسفه را به خود مشغول کرده است، طبقه بندی اجسام، اشکال، موجودات، مقیاس ها و غیره بوده است. با مقوله بندی هر پدیده، خواهیم دانست که چگونه با آن رفتار کنیم و این که هر پدیده چه ویژگی هائی ممکن است داشته باشد. مقوله سازی از دو رویکرد سنتی و پیش نمونه ای قابل بررسی است که در این پژوهش به دنبال بررسی تاثیر سه متغیر پایگاه اجتماعی، میزان تماشای تلویزیون و تفاوت جغرافیائی در انتخاب پیش نمونه می باشیم. پژوهش حاضر از نوع کاربردی بوده و با توجه به گرد آوری داده ها روش تحقیق میدانی مورد استفاده قرار می گیرد. بدین منظور از بین دانش آموزان پایه چهارم مقطع ابتدائی شهر اراک و منطقه فراهان که بالغ بر حدود 6800 نفر می باشند، 375 نفر با کمک روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند و سپس با استفاده از پرسشنامه اطلاعات لازم گرد آوری شد. بر اساس پاسخ های دانش آموزان، ابتدا پایگاه اجتماعی هر یک از آن ها تعیین شد، سپس افراد با توجه به میزان تماشای تلویزیون در روز به سه دسته تقسیم شدند و همچنین از نظر محل زندگی به دو گروه دسته بندی شدند. پس از تعیین متغیرهای مستقل تاثیر آن ها بر متغیرهای وابسته یعنی انتخاب پیش نمونه ها مورد بررسی قرار گرفت. نتایج تحقیق در سطح معنی داری 0/05 ≥ α نشان می دهد که پایگاه اجتماعی در انتخاب پیش نمونه موثر است و اما در مورد فرضیه دوم، میان میزان تماشای تلویزیون و انتخاب پیش نمونه رابطه معنا داری قابل توجهی مشاهده نمی شود. در مورد فرضیه سوم تفاوت جغرافیائی با انتخاب پیش نمونه رابطه معنا داری را نشان می دهد.

طراحی ابزار سنجش مهارتهای کلامی فارسی در تدریس
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور مرکز - دانشکده علوم انسانی 1393
  ابراهیم عزتی لارسری   مهدی سمائی

این مطالعه، پژوهشی در حوزه¬ی تحلیلِ گفتمان کلاسی است. بدین منظور که ویژگیهایِ مهارتِ مکالمه¬ایِ اساتید دانشگاه در تعاملِ با دانشجویان با روشی مقطعی-توصیفی، تحلیل گردید و پس از تعیین مولفه¬ها و متغیر¬هایِ مربوطه¬یِ آن، سعی شد تا ابزاری طراحی شود که با آن بتوان مهارتِ مکالمه¬ایِ اساتید دانشگاهِ کشور را سنجید. بدین منظور ابتدا با مروری بر آثارِ موجود، یک مدل مفهومیِ مهارتِ مکالمه¬ای طراحی گردید. سپس به منظور تعیین رواییِ محتوا، مدلِ فرضی به گروه خبرگان که متشکل از 12 استاد مسلّط بر علمِ تحلیل گفتمان و ارتباطاتِ بینِ فردی بودند، ارائه شد. گروهِ خبرگان با توجّه به ویژگی¬هایِ مهارتِ مکالمه¬ایِ اساتید در تدریس به زبان فارسی، مدلِ فرضی را اصلاح نمودند و با اعمالِ تغییراتی در عوامل و متغیرهایِ مدلِ مذکور، مدلی، پیشنهاد گردید که دارای 5 عامل و 31 متغییر بود. این مدلِ پیشنهادی به صورت پرسشنامه¬ای به زبان فارسی ترجمه شد وپس از ویرایش پرسشنامه و در نهایت تایید گروهِ خبرگان، بینِ صاحبانِ فرایند که 361 استاد دانشگاهِ کشور بودند، توزیع گردید. پس از دریافتِ پاسخ¬ها و سپس محاسبه پایایی پرسشنامه و کفایتِ حجم نمونه¬ها، به منظور نیل به هدفِ تحقیق، داده¬ها در طی سه مرحله پردازش شدند: مرحله¬یِ اوّل- تحلیلِ عاملی اکتشافی، مرحله¬یِ دوّم- تحلیلِ عاملی تأییدی و مرحله¬یِ سوّم- تحلیلِ مسیر و الگو¬سازی معادلات ساختاری به منظور ارائه¬ی مدل بومی سنجش مهارت مکالمه¬ای بود. به طور کلی، پس از انجام مراحلِ مذکور، نه تنها، مدلِ بومیِ کشور در خصوصِ مهارتِ مکالمه¬ایِ اساتید ارائه گردید، بلکه پرسشنامه¬ای طراحی شده که با 3 عامل (نهادی، بیانی، عاطفی) و 12 متغیر، مهارتِ مکالمه¬ایِ اساتید کشور در تدریس به زبان فارسی را نیز می¬سنجد.

بررسی سیر تحول نامگذاری دختران و پسران مهابادی از دیدگاه جامعه شناسی زبان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده علوم انسانی 1393
  منیژه میرمکری   بهمن زندی

هدف¬¬ از این پژوهش بررسی سیر تحول ¬نامگذاری در طول یک ¬دوره 12 ساله ، از سال 1374 تا 1385 در شهر مهاباد است. روش تحقیق توصیفی - تحلیلی و استنباطی بوده و برای انجام کار 4682 نام از نام¬های متولدین سال¬های یاد شده از مدارس گوناگون شهر، به روش تصادفی و با توجه به ویژگیهای جامعه آماری، از تمام مقاطع و مناطق گردآوری شد. نام¬ها ابتدا به تفکیک جنسیت، از نظر خاستگاه هویتی، به گروههای ملی، مذهبی، محلی، و فراملی تقسیم شده و سپس نام¬های ملی و محلی با توجه به مقوله¬های معناشناختی تقسیم گردیدند. به منظور جمع آوری داده ها، از چک لیستهای محقق ساخته ، استفاده گردید. داده ها با روش آمار توصیفی و استنباطی مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته های تحقیق نشان می دهد که نام¬های بر آمده از خاستگاه هویت ملی با هویت ملی بالاترین فراوانی (1633نام ) را داشته و پس از آن نام-های مذهبی با فراوانی( 1333نام) قرار دارد. نام¬های محلی سومین مرتبه از نظر فراوانی (991 نام ) را داراست. کمترین نام¬ها متعلق به هویت فراملی هستند که از نظر فراوانی (725نام) رتبه ی چهارم را داراست. بررسی سیر تحول نام¬ها نشان داد نام¬های با هویت ملی و مذهبی، در هر دو جنس روندی کاهشی در پیش داشته¬اند. و گرایش به نام¬¬های محلی، در هر دو جنس سیری افزایشی داشته و گرایش به استفاده از نام¬های فراملی در نامگذاری دختران، افزایش و در نامگذاری فرزندان پسر، روندی کاهشی داشته است. در خصوص نام¬های محلی و ملی که به مقوله نام¬های کهن، مشاهیر، طبیعت و مفهومی تقسیم گردیده بودند ، مشاهده گردید گرایش به استفاده از نام-های کهن، در این دو گروه هویتی، برای هر دو جنس افزایش یافته است. کلید واژه ها : جامعه¬شناسی زبان ، نامگذاری ، هویت ، جنسیت ، مهاباد