نام پژوهشگر: وصی محمدخان (هندی)

هدیه و پیوند اعضاء از نگاه شیعه و مذاهب اربعه
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه جامعه المصطفی العالمیه - دانشکده الهیات و معارف اسلامی 1384
  وصی محمدخان (هندی)

پیوند اعضای بدن انسان بر دوقسم است: الف: پیوند عضو به بدن صاحب آن عضو. ب: پیوند عضو به بدن غیر صاحب عضو. در این قسم از پیوند، اسباب و شیوه های نقل و انتقال از قبیل: بیع، هبه، هدیه، وصیت... نیز قابل بررسی است. پیوند عضو به بدن صاحب عضو دارای سه صورت است. صورت اول: برداشت عضو یا قطعه ای از بدن شخص برای ترمیم و اصلاح بدن او، و یا پیوند عضو بریده شده بر محل خودش. در این صورت مهم ترین مانع از پیوند، نجس و مردار بودن عضو جدا شده از بدن انسان زنده است که پس از عمل پیوند و جریان حیات مجدد در آن از نجس و مردار بودن خارج می شود; لذا این نوع پیوند اشکالی ندارد. صورت دوم: پیوند عضو در باب قصاص طرف: اگر منجی علیه قبل از استیفای قصاص بخواهد عضو مقطوع خویش را پیوند بزند، هیچ دلیلی بر عدم جواز عمل او نداریم; لذا با تمسک به اصل برائت عملی چنین پیوند عضو جائز است. اگر جانی عضو قصاص شده خود را بخواهد پیوند بزند، طبق ادله قصاص - مقابله میان دو عضو - و روایت اسحاق بن عمار باید دید که جنایت جانی بر عضو مجنی علیه چه مقدار بوده؟ اگر جنایت او فقط از حیث حدوث قطع بوده او نیز می تواند عضو قصاص شده خود را پیوند بزند. اما اگر جنایت او از حیث بقای قطع هم بوده باشد، جانی حق ندارد عضو مقطوع خویش را پیوند بزند، مگر اینکه مجنی علیه رضایت داده باشد. مجنی علیه پس از استیفای قصاص هم می تواند عضو بریده شده خود را پیوند بزند، اما دیگر حق جلوگیری از پیوند عضو جانی را نخواهد داشت. صورت سوم: پیوند عضو در باب حدود: حکم به بریدن دست سارق - در آیه حد سرقت - به عنوان عقوبت است و عرف از ثواب و عقاب دوام را می فهمد; لذا برای فرد محدود جائز نیست که عضو مقطوع خود را پیوند بزند، عضو محدود باید همچنان قطع شده باقی بماند. و پیوند عضو به بدن غیر صاحب عضو نیز دارای سه صورت است. صورت اول: پیوند عضو کافر به بدن مسلمان: کافر یا حربی است یا ذمی و یا هدنی. در صورتی که دهنده عضو کافر حربی باشد، برداشت عضو از بدن وی مطلقا (چه مرده و چه زنده) جائز است و اذن گرفتن هم لازم نیست; زیرا کافر حربی فاقد حرمت و قتلش جائز است، مگر اینکه محذور ثانوی داشته باشد. کافر ذمی و هدنی تا زمانیکه به قرار داد ذمه و هدنه پایبند هستند، برداشت عضو از بدن آنها مشروط به اذن و رضایت است. اما در غیر این صورت مطلقا جائز است. صورت دوم: پیوند عضو مسلمان به بدن مسلمان دیگر: با توجه به اینکه مومنین بر نفوس شان ولایت دارند و امورشان به خود آنها واگذار شده است به جز اذلال نفس، می توان گفت که برداشت عضو از بدن مسلمان هم جائز است به شرطی که دهنده عضو اجازه چنین کاری را داده و یا وصیت کرده باشد. ثانیا برداشت عضو از زنده منجر به مرگ او نشود. صورت سوم: پیوند عضو مسلمان به بدن کافر: این نوع پیوند هم جائز است و مسلمان می توان عضوی از بدن خود را به کافر بدهد، به شرطی که دادن عضو به کافر باعث اذلال نفس و تحقیر او نشود; زیرا امور مومنین به خود آنها واگذار شده است. لذا هر نوع تصرف در بدن برای آنها جائز است به جز تصرفی که منجر به مرگ و یا تذلیل آنها شود. شیوه انتقال عضو از فردی به فردی دیگر: هدیه نمودن عضوی از بدن به فرد مسلمان دیگر جائز است. اما به کافر نمی توان هدیه کرد; زیرا در مفهوم هدیه تکریم مهدی الیه خوابیده است. اما از طریق دیگر مانند: بیع، هبه... می توان عضوی از بدن را به کافر داد. خصوصا پس از بریده شدن عضو، معامله بر آن صحیح است.