زنجیره تأمین سیستمی متشکل از سازمان ها، مردم، تکنولوژی، فعالیت ها، اطلاعات و منابع است که اعضای آن همانند حلقه های یک زنجیر بهم پیوسته در رساندن محصول از تامین کننده تا مشتری نقش دارند. یکی از چالش های اصلی در زنجیره تامین، انتخاب بهترین تامین کننده است و این مسأله بعنوان یکی از عملگرهای اساسی در مدیریت زنجیره تامین شناخته شده است. در این حوزه مقالات گسترده ای از جمله مقاله دیکسون، وبر و چراغی ارائه شده است. بدلیل نقش حیاتی دارو در جامعه یکی از صنایعی که مدیریت زنجیره تأمین در آن از اهمیت ویژه ای برخوردار است، صنعت دارویی می باشد. لذا در این پایان نامه، با ارائه مدلی مسأله ی انتخاب تأمین کننده در صنایع دارویی را مورد مطالعه قرار داده ایم. مطالعه ی موردی این پایان نامه، انتخاب بهترین تأمین کننده ی نشاسته ی ذرت در شرکت داروسازی عبیدی می-باشد که در آن نخست معیارهای مهم انتخاب تأمین کننده همانند قیمت، کیفیت، خدمات، سازمان و مسائل فنی و تکنیکی از طریق مرور ادبیات شناسایی شده وسپس با استفاده معیارهای مناسب با محوریت صنعت داروسازی، از روش تحلیل سلسله مراتبی فازی جهت انتخاب بهترین تأمین کننده استفاده شده است. در این پایان نامه یازده تامین کننده اصلی نشاسته ذرت توسط دو پرسشنامه مورد ارزیابی قرار گرفتند که پرسشنامه اول مربوط به ارزیابی سطح ارزشی معیار های مختلف در تامین کنندگان می باشد که نهایتا منجر به حذف شش تامین کننده که با سایرین اختلاف محسوسی دارند می شود و در پرسشنامه دوم با استفاده از مقایسات زوجی نهایتا یکی از تامین کنندگان به نام شرکت agrana starke gmbh به عنوان برترین تامین کننده انتخاب شد، تیم خبرگان شامل بهترین کارشناسان شرکت داروسازی عبیدی می باشد که در تکمیل پرسشنامه های مذکور از آنها استفاده شده است از متد به کار گرفته شده در این پایان نامه می توان در سایر صنایع و در اندازه های بزرگتر در تحقیقات آتی استفاده نمود.

سازمان¬های پروژه محور علاقه¬مند هستند تا اهداف و استراژی¬های سازمان را با توجه به محدودیت¬های موجود از طریق انتخاب پروژه¬های پیش رو و تشکیل سبدی از پروژه¬ها مشخص نمایند. به منظور ایجاد یک سبد کارآمد از پروژه¬ها می¬بایست ابتدا شاخص¬های ارزیابی را تعیین و اندازه گیری نمایند مهم¬ترین شاخصی که تقریبا توسط تمام مدل¬های انتخاب سبد پروژه در نظر گرفته می¬شود، شاخص مالی است و رسیدن به سود بیشینه یکی از مهم¬ترین اهدافی است که اغلب سازمان¬ها برای رسیدن به بلوغ و توسعه خود به دنبال آن می¬باشند. در این پایان¬نامه، مسئله انتخاب سبد پروژه چند دوره¬ای در حالت عدم قطعیت احتمالی (درآمد احتمالی) و با در نظر گرفتن ریسک حل خواهد شد. هزینه ها ثابت و در دوره های مختلف به یکدیگر وابسته هستند. سرمایه اولیه محدود و تابع هدف بیشینه کردن ارزش خالص سود در پایان دوره آخر می¬باشد. بدین منظور، یک مدل برنامه ریزی غیر خطی چند دوره¬ای که می تواند حالت های مختلف مسئله را بیان نماید، ارائه می گردد. برای نزدیک¬تر شدن مسئله به دنیای واقعی تاثیر ارزش زمانی پول بر روی هزینه و درآمد پروژه¬ها در نظر گرفته شده است. از آنجایی که در بسیاری از مسائل دنیای واقعی، مسئله بهینه سازی و انتخاب سبد پروژه که شامل تمام موارد ممکن باشد، بسیار بزرگ و دارای پیچیدگی های محاسباتی هستند، این مسائل اغلب توسط روش¬های فرا ابتکاری حل می¬شوند. در این پژوهش مدل ارائه شده توسط دو الگوریتم ژنتیک و بهینه سازی انبوه ذرات حل شده است و عملکرد این دو الگوریتم در مقدار تابع هدف بدست آمده و زمان عملکردشان با یکدیگر مقایسه شده است و نتایج نشان می¬دهد که الگوریتم ژنتیک و بهینه سازی انبوه ذرات در مسائلی با ابعاد کوچک عملکرد مشابهی از خود نشان می¬دهند و هرچه تعداد پروژه¬ها افزایش می¬یابد و برای مسائل بزرگ الگوریتم ژنتیک در زمان کمتر، جواب¬های بهتری را ارائه می¬دهد.