نام پژوهشگر: صدیقه عامری شهرابی

المنهج النفسی فی روایه"لن أعیش فی جلباب أبی"لإحسان عبدالقدوس
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی - دانشکده ادبیات و زبانهای خارجی 1392
  صدیقه عامری شهرابی   رجاء ابوعلی

رمان عربی در طی دوره حیات خود مراحل مختلفی را پشت سر گذاشته است، و رمان نویسان از شرایط جامعه عرب در خلال قرن بیستم غافل نمانده اند. علاوه بر این برخی از آنان سعی بر آن داشتند که در آثار خود تحولات جدیدی را که در جامعه عربی رخ داده بود متاثر از نقد روانکاری منعکس سازند. احسان عبدالقدوس نویسنده و روزنامه نگار مصری از جمله این نویسندگان به شمار می رود. او در آثار خود به توصیف جلوه های تمدن که در جامعه مصر ظهور یافته بود پرداخته و تمام توجه خود را معطوف زن ومسائلی که در این عصر داشت،ساخت. او توانست به شرح خواسته ها و آمال زن بر اساس تغیرات اجتماع ونیاز او به تحصیل و علم به پردازد. نیز در رمان های خود به شکل بارز بر شخصیت ها متمرکز شده و درونیات و روابط اجتماعی میان آنها و تاثیر خانواده برایشان را به رشته تحریر در آورد، چنان چه عنوان رمان در جلباب پدرم زندگی نخواهم کرد، به خصوص آن که به کارگیری کلمه "لن" در آغاز عنوان و همراهی آن با فعل (زندگی) بر مخالفت و خواست تغییر و ایجاد تحولی در روش زندگی قهرمانان داستان که در سایه حجاب و پوشش زندگی می کنند، دلالت می کند. این پایان نامه در صدد آن است که به بررسی نقد روانکاری و ارتباط آن با درونیات و عقده هایی که نویسنده در رمانهایش مورد بررسی قرار داده به صورت عادلانه و با ایجاد توازن بین نویسنده، متن و خواننده بپردازد.