نام پژوهشگر: الهه اکبری

استخراج رفتار مکانی پدیده های وابسته به عوامل جغرافیایی (مطالعه ی موردی بیماری انگلی لیشمانیوز احشایی در منطقه ی کلیبر )
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده علوم انسانی و اجتماعی 1388
  الهه اکبری   مجید رضایی بنفشه

پدیده های جغرافیایی طبق اصل اول جغرافیا به همدیگر مرتبط می باشند. برای پدیده ای مانند یک بیماری منطقه ای برخی از عوامل و میزان تأثیر آنها تا حدی شناخته شده است. در حال حاضر، نقشه های پهنه بندی این پدیده ها براساس روابط تجربی میزان وابستگی بین پدیده و عوامل تأثیر گذار شناخته شده، تولید می شوند. این نقشه ها عموما برای سلولهای آماری بزرگ مانند بخش تهیه شده و در برنامه ریزی های منطقه ای کاربرد دارند ولی بعلت کوچک بودن مقیاس و نتیجتا کمبود دقت، این نقشه ها در عملیات اجرایی کاربرد ندارند. در این تحقیق نحوه ی تاثیر پذیری پدیده از عوامل جغرافیایی «رفتار یا امضای مکانی» نامیده شده است. رفتار مکانی بیان کننده ضرایب تاثیرگذاری عوامل محیطی بر روی پدیده می باشد. دقت کلیه روشهای پهنه بندی متداول مانند تحلیل سلسله مراتبی وابسته به دانستن عوامل و ضرایب آنها می باشد. جهت تهیه رفتار مکانی بیماری انگلی لیشمانیوز احشایی در مقیاس بزرگتر برای منطقه ی کلیبر روشهای مختلف استنتاج مکانی مورد آزمون قرار گرفت و روش بهینه ای برای استخراج رفتار مکانی بیماری پیاده سازی گردید. در روش پیاده سازی شده عوامل موثر به عنوان باندهای تصویر ترکیبی در نظر گرفته شده و از مناطق شیوع بیماری بعنوان داده های تعلیمی استفاده گردید. سپس برای تولید نقشه احتمال ابتلاء به بیماری از روشهای ترکیب خطی وزندار، وزندهی افزودنی فازی و تحلیل سلسله مراتبی استفاده شد. عوامل جغرافیایی موثر شناخته شده یا مظنون بر بیماری مذکور شامل عوامل اقلیم (میانگین دما، بارش و رطوبت نسبی)، توپوگرافی (ارتفاع، شیب، جهت شیب، فاصله از رودخانه)، عوامل اجتماعی- اقتصادی (دسترسی به امکانات در دهکده)، تراکم سگ، عوامل انسانی (سن و جنس گروه درگیر در بیماری)، شاخص پوشش گیاهی و غیره می باشند. رفتار مکانی بیماری استخراج شده نشان می دهد عوامل موثر بر بیماری به ترتیب اولویت بارش، رطوبت نسبی، دما، تراکم سگ، شیب و جهت شیب، شاخص پوشش گیاهی، دسترسی به امکانات، ارتفاع و فاصله از رودخانه می باشند. همچنین با مقایسه ی نقشه های احتمال ابتلاء تولید شده با لایه ی شیوع بیماری، مناسبترین روش وزندهی افزودنی فازی با میزان مجذور میانگین مربعات خطا برابر با 9389/1 تعیین گردید. البته با کمی اغماض روش تحلیل سلسله مراتبی را نیز با میزان مجذور میانگین مربعات خطا برابر 9561/1، می توان روشی مناسب دانست. استفاده از روش رفتار مکانی نیاز به حضور متخصصین را در تولید نقشه پهنه بندی هر پدیده، مرتفع می نماید. همچنین از تجربی و متغیر بودن نظرات جلوگیری به عمل می آید. از طرفی در برنامه ریزی و تصمیم گیری جهت حل هر مشکل، نقشه های پهنه بندی تولیدی نسبت به نقشه های پیشین به سبب دارا بودن دقت مناسبتر از کارایی بیشتری برخوردار می باشند.

بررسی میزان مشارکت علمی و تحلیل هم استنادی تولیدات علمی محققان ایرانی نمایه شده در isi در حوزه پلیمر طی سالهای 1994-2008
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده مدیریت و اقتصاد 1390
  الهه اکبری   فاطمه زندیان

پژوهش حاضر با هدف بررسی میزان مشارکت علمی و تحلیل هم استنادی تولیدات علمی محققان ایرانی نمایه شده در isi در حوزه پلیمر طی سالهای 1994-2008 انجام شده است. پژوهش از نوع کاربردی و با استفاده از تکنیکهای علم سنجی انجام گرفته است. در این پژوهش 1710 مقاله محققان ایرانی در حوزه پلیمر که در پایگاه wos نمایه شده اند طی سالهای 1994-2008 مورد بررسی قرار گرفتند. به منظورپاسخگویی به سوالات پژوهش و آزمون فرضیه ها از آزمونهای آماری همبستگی پیرسون و تحلیل واریانس استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که بیشترین تولیدات علمی ایران در حوزه پلیمر در دوره پنج ساله سوم(2004-2008) با 5/70 درصد کل مقالات تولید شده، هستند. 6/93 درصد مقالات دارای نویسنده همکار بودند و بطور متوسط 99/1 نفر در تألیف مقالات مشارکت داشته اند. همچنین 5/83 درصد مقالات با همکاری نویسنده داخلی، 8/6 درصد با همکاری نویسنده داخلی و بین-المللی و 3/3 درصد مقالات با همکاری نویسنده بین المللی تألیف شده اند. بیشترین مشارکت بین-المللی در تولید مقالات علمی با کشور کانادا، آلمان، انگلیس و آمریکا صورت گرفته است. بین وجود نویسنده همکار و میزان استناد به مقالات رابطه معناداری وجود نداشت. همچنین وجود تفاوت معنادار بین همکاری با کشورهای مختلف براساس قاره ها و استناد به مقالات اثبات نشد. پرکارترین نویسنده شادپور ملک پور است که8/11 درصد مقالات این حوزه را تألیف کرده است و بیشتربن مقالات این حوزه(4/27درصد) در مجله iranian polymer journal منتشر شده است. موضوعاتی که بیشتر موردهم استنادی قرار گرفتند مشخص شد و ساختار موضوعی حوزه پلیمر ایران بررسی شد.

بررسی نقش عوارض ژئومورفولوژی در نوسان سطح آبهای زیرزمینی دشت پارس آباد مغان
پایان نامه دانشگاه تربیت معلم - سبزوار - دانشکده علوم انسانی 1391
  بهروز پوراسکندر   محمد علی زنگنه اسدی

در سالهای اخیر، نوسان و بالا رفتن سطح آب زیرزمینی در دشت پارس آباد مغان منجر به بروز مشکلاتی برای کشاورزان منطقه و نیز نمو شدن ابنیه شهری و روستایی شده است. چنانچه نبود زه کشی های مداوم در اکثر نقاط دشت باعث شور شدن خاک های مزروعی و نشست برخی منازل گردیده است. برای پایش نوسان سطح آب زیرزمینی از آمار 30 حلقه چاه مشاهده ای به صورت برداشت های ماهانه استفاده شد. با استفاده از این داده ها که متعلق به دوره آماری 87-81 می باشند، روند نوسان آب زیرزمینی و هیدروگراف تراز در نرم افزار excel رسم گردید. بعلاوه با استفاده از روش درون یابی کریجینگ در محیط gis نقشه خطوط هم پتانسیل سطح آب زیرزمینی تهیه شد. در نهایت ارتباط بین عوامل مختلف مخصوصا واحدهای ژئومورفولوژی و نوسان سطح آب زیرزمینی بررسی شده است. هم چنین همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه عوارض ژئومورفیک و تراز آب زیرزمینی در نرم افزار spss انجام شد که معیارهای عملکرد(97/0=r2 و07/0=rmse) در دوره آزمون نیز حاکی از کارایی این مدل می باشند. نتایج به دست آمده نشان دهنده افزایش روند سطح آب زیرزمینی در این دشت می باشد که جریان آب زیرزمینی از جنوب را به شمال و خصوصا شمال شرقی می باشد که باعث زهدار شدن زمینهای کشاورزی در این مناطق گردیده است. و عامل آبیاری مزارع کشاورزی، به عنوان عامل اصلی و تاثیر گذار که مستقیماً در بالا رفتن سطح ایستابی آب زیرزمینی در منطقه مورد مطالعه می باشد.

بررسی و تحلیل اثر و نقش بازارچه ی مرزی یزدان بر امنیت اقتصادی و توسعه ی کالبدی شهر حاجی آباد
پایان نامه دانشگاه تربیت معلم - سبزوار - پژوهشکده جغرافیا و علوم زیستی 1391
  الهام میری   محمد سلمانی مقدم

هدف این مطالعه بررسی و تحلیل اثرات بازارچه ی مرزی یزدان بر امنیت اقتصادی و توسعه ی کالبدی شهر حاجی آباد است. جهت بررسی تاثیرات تاسیس بازارچه ی مرزی برامنیت اقتصادی و توسعه ی کالبدی شهر حاجی آباد ابتدا با استفاده از اطلاعات جمع آوری شده و تصاویر ماهواره ایetm+ مورخ1989،2001، 2006 و تصویر گوگل ارث 2012 نقشه های روند توسعه ی شهر حاجی آباد با استفاده ازgis تهیه شد و سپس با استفاده از تحلیل هایspss اثرات بازارچه بر امنیت اقتصادی و توسعه ی کالبدی شهر حاجی آباد تحلیل و بررسی شد. جامعه آماری در این تحقیق عبارت است از کارشناسان و مسولین بازارچه و کسبه و بازاریان. نتایج آزمون t تک نمونه ای نشان داد که تاسیس بازارچه ی مرزی بر رشد و توسعه ی شاخص های اقتصادی شهر حاجی آباد از نظرکارشناسان و مسئولین و همچنین کسبه و بازار اثرات مثبتی داشته است. این تغییرات مثبت در گویه های همچون: ایجاد فرصت های شغلی،افزایش اشتغال ، سرمایه گذاری ،تنوع شغلی، پایداری شغلی و اقتصادی،درآمد ، امنیت در سرمایه گذاری ،رفاه عمومی، امکانات جهت کسب درآمد و سرمایه گذاری، قدرت خرید کالا ، کاهش خروج کالای قاچاق از کشور ، کاهش تردد غیر قانونی از مرز و کاهش ورود کالای قاچاق به کشور ، بوده است که مورد قبول قرار گرفته است. همچنین نتایج بدست آمده از آزمون کای مربع به منظور بررسی تاثیرات تاسیس بازارچه ی مرزی بر توسعه ی کالبدی شهر از نظر جامعه آماری نشان داد که تاسیس بازارچه ی مرزی بر توسعه ی کالبدی شهر تاثیر مثبت داشته است. همانطور که طبق (نقشه4-6) روند توسعه شهر در مجاورت جاده و به سمت شرق(بازارچه) بیشتر از سایر جهات شهر مشاهده شد.

عملگرهای موجه روی مشبکه های باقیمانده
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بجنورد - دانشکده علوم پایه 1391
  الهه اکبری   محمود بخشی

در این پایان نامه ابتدا مقدمه ای از منطق و نحوه جبری کردن منطق مخصوصا منطق موجهات را بیان می کنیم و به ریشه عملگر موجه در منطق موجهات می پردازیم. سپس به تعریف مشبکه باقیمانده صحیح جابجایی کراندار و ‎$‎ -‎r ell $‎ تکواره می پردازیم و عملگر موجه را روی آنها تعریف می کنیم و بعد به بررسی قضیه ها و ویژگی های دیگر عملگر موجه می پردازیم و در بخش بعدی مطالب روی ‎$‎ -‎mv $‎ جبرها را بررسی کرده و در آخر به بررسی مطالب در حالت تعویض ناپذیر می پردازیم.

بررسی تأثیر ژئومورفولوژی تکتونیک بر اکتشاف مخازن هیدروکربنی زاگرس فارس (مطالعه موردی: طاقدیس خشت، هوا، وراوی و نورا)
پایان نامه دانشگاه تربیت معلم - سبزوار - دانشکده جغرافیا 1391
  فاطمه پرهیزکار   شهرام بهرامی

چکیده مخازن هیدروکربنی از منابع انرژی تمام شدنی و غیر قابل تجدید بوده که به ازای برداشت و استفاده از ذخایر زیرزمینی به تدریج از میزان ذخیره ی آنها کاسته شده و دیگر ترمیم نخواهند شد. لذا برای جبران هیدروکربن های مصرف شده تنها باید به اکتشاف منابع و ذخایر جدید اقدام نمود. در این تحقیق، تأثیر ژئومورفولوژی تکتونیک بر سهولت اکتشاف مخازن هیدروکربنی زاگرس فارس با استفاده از شاخص های ژئومورفیک بررسی شده است. بطوریکه شاخص های سینوسیته جبهه ی کوهستان، تقارن چین خوردگی، نسبت جهت، نسبت انشعاب، فرکانس رودخانه، بافت زهکشی، تراکم زهکشی، طول خط الرأس، اختلاف ارتفاع، الگوی زهکشی و فرم طاقدیس ها بر طاقدیس های دارای مخازن هیدروکربنی خشت، وراوی و هوا و طاقدیس فاقد مخزن هیدروکربنی نورا، محاسبه گردیده است. این شاخص ها، جهت تفکیک طاقدیس های فعال و غیر فعال از نظر تکتونیکی، بعد از ورود داده های مورد نیاز به نرم افزار arc gis، مقایسه شده اند. علاوه بر آن، مطالعه شواهد ژئومورفیک بالاآمدگی و فعالیت های تکتونیکی، بررسی نقش تکتونیک در فرسایش، همچنین فرود محوری و الگوی آبراهه ها و ویژگی های ژئومورفولوژیکی طاقدیس های دارای مخازن هیدروکربنی، مشخص و روابط بین ژئومورفولوژی و تشکیل مخازن هیدروکربنی تبیین شد. بطوریکه شاخص های سینوسیته جبهه ی کوهستان، تقارن چین خوردگی، نسبت جهت، نسبت انشعاب، فرکانس رودخانه، بافت زهکشی، تراکم زهکشی دارای کارایی مناسبی جهت تفکیک طاقدیس های دارای مخازن و فاقد مخازن هیدروکربنی نیستند. اما شاخص های طول خط الرأس، اختلاف ارتفاع، الگوی زهکشی و فرم طاقدیس ها، شاخص های مناسبی برای این منظور، ارزیابی گردیدند. به طور کلی، ارتباط نزدیکی بین مخازن هیدروکربنی و ژئومورفولوژی طاقدیس های مورد مطالعه وجود دارد، به طوری که در طاقدیس فاقد مخزن هیدروکربنی، مورفولوژی فشرده تر و فرسایش یافته تر است، در مقابل، طاقدیس های دارای مخازن هیدروکربنی، جوان تر، عریض تر و کمتر فرسایش یافته اند. بنابراین در تحلیل و شناخت اولیه مخازن هیدروکربنی بایستی به مورفولوژی محل، عمق فرسایش و سن نسبی طاقدیس ها توجه کرد. تحقیقات مشابه می توانند به وزارت نفت، سازمان زمین شناسی کشور و سازمان بهره برداری نفت و گاز، کمک شایانی نماید. شاید بهتر باشد که در بررسی این موضوع، طاقدیس های بیشتری مورد بررسی و مطالعه قرار گیرند.

زمین شناسی اقتصادی ذخایر باریت شمال استان قزوین از دیدگاه مطالعات دور سنجی و شواهد ژئو فیزیکی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده علوم پایه 1391
  الهه اکبری   سید جواد مقدسی

باریت یک ماده معدنی مهم در صنعت نفت و گاز و در زمره کانی های ردیابی رخساره های پساماگمایی بوده و در همیافتی کانی های کربناتی و کوارتز در درون رگه ها مشاهده می گردد. از دیدگاه زمین شناسی، در ایران، پراکندگی ذخایر باریت در زونهای ایران مرکزی و البرز مرکزی بیش از سایر نواحی بوده و عمدتاً با سنگ میزبان منسوب به سنوزوئیک در ارتباط می باشد. ورقه 1:100000 قزوین دربرگیرنده بخشی از رشته کوههای البرز مرکزی است و در محدوده جغرافیایی تا طول خاوری و تا عرض شمالی جای گرفته است و غالباً از سازند های مربوط به دوران سوم پوشیده شده است. به دلیل حضور تعدادی از کانسارهای شناخته شده باریت در این منطقه از قبیل کانسارهای "ورس"، "تیخور"، "قیز قلعه"، "پرکه" و "کهوانک" و با توجه به قابلیت های سیستم اطلاعات جغرافیایی(gis) ، این منطقه جهت بررسی جزئییات حاصل از شواهد ژئوفیزیکی و دورسنجی مربوط به کانی سازی باریت انتخاب گردید. برای حصول نتیجه، برخی از شواهد در ارتباط با فرآیند کانی سازی باریت شناسایی شده و به منظور پیش یابی مناطق با پتانسیل کانی سازی در یک مدل مکانی آورده شده اند. این تحقیق برای اولین بار و با استناد بر نتایج مطالعات ژئوفیزیکی، ژئوشیمیایی، دورسنجی و با استفاده از یک پایگاه داده های gis، پس از استخراج خطواره های ساختمانی، توده های نفوذی پنهان و با استفاده از یک مدل تحلیل مکانی به آشکار سازی ارتباط این متغییر ها با شواهد زمین شناسی کانی سازی باریت می-پردازد. همچنین نشان می دهد که دگرسانی های مشخص شده از راه دورسنجی در هر زون کانی سازی با کانی ردیاب فلزی موجود در آن کانی سازی قرابت دارند. نتایج حاصل از بازدید صحرایی و آنالیز دستگاهی نمونه های بدست آمده از مناطق امیدبخش معدنی، موید حضور باریت در یک سیستم رگه ای و مرتبط با سامانه های ماگمائی–گرمابی (هیدروترمال) است و در نتیجه صحت الگوریتم استفاده شده در مدل ارایه شده، در منطقه مورد مطالعه را نشان می دهند. در تولید مدل یاد شده از تلفیق لایه های خطواره ای(حاصل سه روش دور سنجی، زمین شناسی و ژئوفیزیکی)، واحد میزبان فرآیند گرمابی، سنگ منشاء باریم در منطقه، توده های نفوذی پنهان منطقه(حاصل از شواهد ژئوفیزیکی) و دگرسانیهای منطقه حاصل پردازش های تصاویر ماهواره ای etm استفاده شده است.

بررسی مورفومتری شبکه زهکشی و ارتباط آن با تکتونیک (مطالعه موردی: چهار حوضه زهکشی صدخرو، کلاته سادات، فاروب رومان و گلیان)
پایان نامه دانشگاه تربیت معلم - سبزوار - دانشکده جغرافیا 1392
  محمد معتمدی راد   شهرام بهرامی

شبکه های زهکشی بعنوان بخشی از لندفرم های ژئومورفولوژیک در مقابل حرکات تکتونیکی فعال حساس هستند و همزمان با آن تغییر می کنند. هدف این پژوهش بررسی ناهنجاری شبکه زهکشی و ارتباط آن با تکتونیک در حوضه های زهکشی صدخرو و کلاته سادات(دامنه جنوبی کوههای جغتای)، فاروب رومان(دامنه جنوبی بینالود) و گلیان (دامنه شمالی کوههای آلاداغ) می باشد. شاخص های ناهنجاری سلسله مراتبی(?a)، تراکم ناهنجاری سلسله مراتبی (ga)، شاخص انشعابات (r) ، شاخص درصد عدم تقارن حوضه (paf)، نسبت شکل حوضه(bs) و میانگین طول آبراهه درجه 1(ln1)در آن مورد محاسبه قرار گرفت. سپس رابطه خطی بین پارامترها و ضریب همبستگی بین آنها بدست آمد. بررسی داده ها نشان می دهد که رابطه مستقیمی بین?a و ga با ضریب همبستگی بالا (963/0 r=) در حوضه های مطالعاتی وجود دارد. همچنین رابطه مستقیمی بین پارامترهای ?a و ga با پارامترهای paf, bs و ln1 می باشد. ضریب همبستگی ?aبا پارامترهای paf ، bs و ln1 به ترتیب796/0، 737/0 و 892/0 و ضریب همبستگی ga با پارامترهای paf ، bs و ln1 نیز به ترتیب920/0، 875/0 و 896/0به دست آمد. رابطه معناداری بین r و دیگر پارامترها وجود ندارد. بررسی روابط بین پارامترها نشان دهنده کارایی بالای شاخص ?a وga در مقایسه با شاخص r برای شناسایی تکتونیک فعال حوضه های زهکشی می باشد. براساس شاخص های مذکور، هر چند تمام حوضه های مطالعاتی از نظر تکتونیکی فعال هستند اما بیشترین فعالیت تکتونیکی به ترتیب در حوضه های فاروب رومان، صدخرو، گلیان و کمترین مربوط به حوضه کلاته سادات می باشد. کلیدواژه ها: مورفومتری، تکتونیک، ناهنجاری سلسله مراتبی شبکه زهکشی، ، شاخص انشعابات، کلاته سادات

شناساسی مزارع و مکان یابی نیروگاههای بادی در شمال شرق کشور با استفاده از روش ahp و سیستم اطلاعات جغرافیایی
پایان نامه دانشگاه تربیت معلم - سبزوار - دانشکده جغرافیا 1392
  مهدی اسدی   علیرضا انتظاری

یکی از مهم ترین مسائل در استفاده از انرژی بادی، تعیین محل استفاده از آن می باشد که تاثیر زیادی در کارایی تجهیزات و وسایل تولید برق بادی دارد. تعیین مکان مناسب برای احداث مزارع بادی نیازمند توجه به معیارها و عوامل مختلفی است. در این پایان نامه مطالعه ای جامع برای اولویت بندی مناطق مختلف استان های خراسان رضوی و خراسان شمالی، جهت استفاده از تجهیزات نیروگاه های بادی صورت گرفته است. در این راستا، ضمن شناسایی پارامترهای مهم در تعیین مکان مناسب برای احداث مزارع بادی نظیر عوامل اقلیمی، جغرافیایی، اقتصادی-اجتماعی، زیست محیطی و زمین شناسی، نقش و میزان تاثیرگذاری هر یک از آنها در مکان یابی احداث مزارع بادی مشخص گردید. سپس با توجه به ویژگی های خاص منطقه مورد مطالعه و وضعیت لایه های اطلاعاتی موجود، مکان یابی در دو مرحله مقدماتی و تفصیلی صورت گرفت. هر یک از مراحل فوق شامل تعیین فاکتورها با توجه به شرایط خاص منطقه، جمع آوری و آماده سازی داده ها، تهیه نقشه های فاکتورهای مورد نیاز، تلفیق نقشه های فاکتورها و نهایتا انتخاب مکان مناسب می باشد. در این تحقیق بر اساس نقش و تاثیر متفاوت فاکتورهای مختلف در تعیین مکان مناسب برای احداث مزارع بادی، دو نوع نقشه تحت عناوین نقشه های محدودیت و نقشه های فاکتور تهیه گردیدند. سپس با توجه به اهمیت موضوع تلفیق اطلاعات، مدل فرایند تحلیل سلسله مراتبی (ahp) انتخاب و با بهره گیری از نرم افزار expert choice پیاده سازی گردید و از محیط نرم افزار arcgis برای مدل سازی و تحلیل فضایی و تلفیق اطلاعات استفاده شد و منطقه مورد مطالعه از نظر قابلیت احداث مزارع بادی به چهار بخش ضعیف، متوسط، خوب و عالی پهنه بندی گردیدند. در نهایت نتایج حاصله نشانگر آن است که سیستم اطلاعات جغرافیایی به عنوان یک سیستم حمایتی تصمیم گیری، می تواند هم در آماده سازی داده ها و هم در مدل کردن اولویت ها و نظرات کارشناسان در رابطه با عوامل مختلف بسیار کارامد باشد و طراحان را در انتخاب مکان مناسب جهت احداث مزارع بادی یاری کند. در این تحقیق، 7 منطقه با اولویت احداث مزارع بادی، با در نظر گرفتن همپوشانی و انطباق نقشه های محدودیت و مکان یابی، مساحت مناطق دارای اولویت، شرایط اقلیمی و نیز بازدید میدانی تعیین گردیدند که این مناطق به ترتیب، تربت جام، گلمکان، نیشابور، سبزوار، بجنورد و فردوس می باشند.

بررسی تأثیر عوامل جغرافیایی بر حرارت سطحی با استفاده از تصاویر ماهواره ای در مخروط آتشفشانی تفتان
پایان نامه دانشگاه تربیت معلم - سبزوار - دانشکده جغرافیا 1392
  عاطفه دوران   شهرام بهرامی

با توجه به پایش دمای سطح زمین در تعداد محدودی از ایستگاه های هواشناسی بصورت نقطه ای و نیاز به توزیع مکانی دمای سطح در پهنه وسیع و به طور همزمان، برآورد دمای سطح زمین به روش سنجش از دور گزینه مناسبی محسوب می شود. الگوریتم توازن انرژی سطح زمین (سبال)، الگوریتم نسبتا جدیدی است که در اکثر نقاط دنیا برای برآورد دما و سایر شارهای گرمایی در سطح مورد استفاده قرار گرفته و نتایج رضایت بخشی داشته است. هدف این تحقیق، بدست آوردن دمای سطحی و بررسی ارتباط آن با عوامل توپوگرافی نظیر ارتفاع و جهت، لیتولوژی و مورفومتری برخی از لندفرم ها در مخروط آتشفشانی تفتان می باشد. در این تحقیق بوسیله ی تصویر ماهواره ا ی etm+ و داده باند حرارتی این ماهواره با استفاده از روش سبال و نرم افزارهایenvi وidrisi ، نقشه حرارتی منطقه مورد مطالعه تهیه شد. نقشه برخی از لندفرم های این منطقه نظیر خط الرأس ها و خط القعرها براساس روش بررسی منحنی میزان های منطقه از طریق نقشه توپوگرافی و google earth تولید شده اند. از طرفی نقشه های توپوگرافی نظیر آبراهه ها، مدل رقومی ارتفاع، جهت و زمین شناسی در محیط نرم افزار arc gis رقومی و یا تولید گردیده اند. سپس با انطباق و همپوشانی نقشه های مذکور با نقشه دمای سطح زمین و استفاده از تحلیل zonal statistic، دمای سطح زمین در هر طبقه ارتفاعی، جهت جغرافیایی، سازند و لندفرم های خاص بدست آمده است. بطور کلی نتایج نشان می دهد که در طبقات ارتفاعی بالاتر همانند اثر افزایش ارتفاع روی کاهش دمای هوا، دمای سطح زمین نیز کاهش می یابد. علاوه بر این، حداقل دما در سازند آندزیت جدید تفتان و حداکثر دما در سازند سیلت استون و گل سنگ با میان لایه های توف آندزیتی به چشم می خورد. داده ها نشان می دهند که در میزان دمای سطحی مخروط آتشفشانی تفتان، جهات جغرافیایی نقش بسیار مهمی را ایفاء می نمایند به طوری که بین جهت غربی (کمترین میانگین دما) و جهت شرقی (بیشترین میانگین دما)، 08/3 درجه سانتیگراد و بین جهت شمالی (حداقل دما) و جهت شرقی (حداکثر دما)، 05/18 درجه سانتیگراد اختلاف دمایی به چشم می خورد. در مورد لندفرم ها نیز بین خط الرأس ها و خط القعرها از نظر دمایی اختلاف وجود دارد. این در حالی است که حداکثر دمای بین خط الرأس ها در جهت شرق و حداقل آن در جهت غرب با اختلاف دمایی حدود 5 درجه سانتیگراد به چشم می خورد که نقش جهت بخوبی در نتایج آن مشهود است. در مورد خط القعرها نیز وضعیت مشابهی حکمفرماست. بنابراین با در نظر گرفتن شرایط دمایی در جهات جغرافیایی و سازندهای مختلف، می توان به کاشت محصولات کشاورزی سازگار و برنامه ریزی محیطی مناسب اقدام نمود.

برآورد حجم زمین لغزش با روش های تجربی موجود و ارائه مدل جدید (مطالعه موردی: حوضه بقیع)
پایان نامه دانشگاه تربیت معلم - سبزوار - دانشکده جغرافیا 1392
  سیما پورهاشمی   ابوالقاسم امیراحمدی

جابجایی توده ای مواد از قبیل زمین لغزش از جمله فرآیندهای دامنه ای مشکل آفرین در حوضه بقیع در دامنه های جنوبی بینالود است، چرا که این پدیده موجب تخریب اراضی، زمین های کشاورزی و مراتع، و نیز افزایش تولید رسوب در خروجی حوضه می شود. این تحویل رسوب که از وقوع زمین لغزشها بخصوص در حاشیه رودخانه ها می باشد بر اهمیت حجم زمین لغزشها تأکید دارد. بنابراین شناسایی پهنه های حساس به زمین لغزش و همچنین برآورد حجم حائز اهمیت است. در این تحقیق، به منظور برآورد حجم زمین لغزش ابتدا اطلاعات مربوط به عمق، حجم و مساحت لغزش ها گردآوری و پس از رعایت فرضیات رگرسیونی، یک مدل رگرسیونی توانی به دست آمد که با 18 رابطه ی ارائه شده در دنیا نیز مقایسه شد. نتایج این تحقیق نشان داد که مقادیر حجم برآورد شده توسط رابطه ارائه شده برای حوضه بقیع همخوانی نسبتأ خوبی با داده های مشاهده ایpvalue=0.000,r2=0.692)) و برخی روابط موجود دارد که نشاندهنده ی کارایی رابطه ارائه شده می باشد. همچنین روابطی که در مناطق با زمین لغزش های به مساحت کوچک ایجاد شده اند، برای استفاده در حوضه بقیع کارایی بهتری نسبت به روابطی دارند که از زمین لغزش هایی با مساحت بزرگ بدست آمده اند. با توجه به رابطه ارائه شده میزان میانگین عمق زمین لغزش ها در حوضه بقیع 314/3 متر برآورد شد که به میزان میانگین عمق مشاهده ای که 069/4 متر بود، نزدیک است. از طرفی در این تحقیق جهت نیل به پهنه بندی خطر زمین لغزش از روش آماری 2 متغیره(ارزش اطلاعاتی و گوپتا و جوشی) استفاده شده است.بنابراین، ابتدا لایه پراکنش 44 نقطه لغزشی بوقوع پیوسته در سطح حوضه به عنوان متغیر وابسته و 10 لایه تأثیرگذاربر وقوع لغزش همچون ارتفاع،شیب، جهت دامنه، لیتولوژی، فاصله از گسل، شاخص پوشش گیاهی، کاربری اراضی، بارش، فاصله از جاده، فاصله از رودخانه به عنوان متغیر مستقل تهیه گردیدند. سپس از طریق همپوشانی و انطباق یک به یک نقشه های عامل با نقشه پراکنش لغزش بطور مستقل و جداگانه، پهنه بندی خطر زمین لغزش با دو روش ارزش اطلاعاتی (winf) و گوپتا و جوشی(lnrf) صورت گرفته است. جهت ارزیابی کارایی و انتخاب مدل مناسب برای پهنه بندی خطر زمین لغزش از روش شاخص زمین لغزش(li) استفاده گردید. بر اساس این شاخص، در روش ارزش اطلاعاتی 97/78 درصد و در روش پیشنهادی گوپتا و جوشی حدود 64/69 درصد زمین لغزش ها در طبقه های پرخطر و خیلی پرخطر اتفاق افتاده اند. بنابراین روش ارزش اطلاعاتی به لحاظ داشتن انطباق بیشتر زمین لغزش ها با پهنه های خطر بالا و همچنین توانایی در تفکیک طبقه های خطر، کارایی بهتری نسبت به روش گوپتا و جوشی در پهنه بندی خطر زمین لغزش در حوضه بقیع دارد. از بین عوامل 10 گانه موثر، عامل شیب و لیتولوژی بیشترین تأثیر را داشته اند چرا که بیش از 90 درصد لغزش ها در شیب های بیشتر از 12 درصد و در سازند چمن بید که نسبت به زمین لغزش آسیب پذیرند، رخ داده است.

ارزیابی مخاطره ژئومرفولوژیکی زمین لغزش در مسیر پیشنهادی طرقبه- درود با استفاده از gis
پایان نامه دانشگاه تربیت معلم - سبزوار - دانشکده جغرافیا 1393
  ملیحه محمدنیا   ابوالقاسم امیراحمدی

زمین¬لغزش یکی از انواع مخرب فرسایش در دامنه¬ها است که موجب ایجاد خسارتهای مالی و جانی در جاده¬ها می¬شود. شناسایی عوامل موثر در وقوع زمین¬لغزش و تهیه نقشه پهنه¬بندی خطر یکی از ابزارهای اساسی جهت مدیریت و کاهش خسارات احتمالی محسوب می¬¬گردد. در این تحقیق سعی شده است مخاطره زمین¬لغزش در مسیر جاده پیشنهادی طرقبه- درود با استفاده از روش بیزین پهنه¬بندی گردد، تا بدین وسیله بتوان از بسیاری از مخاطرات جانی و مالی پیشگیری کرد. لذا با جمع¬آوری اطلاعات مورد نیاز از پراکندگی لغزش¬ها در منطقه، ضمن تهیه نقشه پراکندگی زمین¬لغزش¬ها، به تهیه 13 لایه اطلاعاتی شامل: درجه شیب، جهت شیب، شکل شیب، ارتفاع، کاربری اراضی، زمین¬شناسی، فاصله از جاده، فاصله از آبراهه، فاصله از گسل، شاخص توان آبراهه، شاخص حمل رسوب، خاک و پهنه¬های بارش منطقه در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی اقدام گردید. با استفاده از تئوری احتمالاتی بیزین ارتباط هر یک از عوامل و نقاط لغزشی تعیین و وزن طبقه¬های هر عامل مشخص شد. نهایتا نقشه¬های پهنه¬بندی خطر زمین¬لغزش با 14 رویکرد استفاده از تمام عوامل موثر و حذف تک تک عوامل، با استفاده از تئوری بیزین برای منطقه مورد مطالعه تهیه شده است. در نهایت میزان دقت و صحت نقشه¬ها با استفاده از منحنی roc و 30% نقاط لغزشی صورت گرفت. در نهایت مشخص گردید که دقت مدل احتمالاتی تهیه شده با رویکرد یازدهم مدل¬سازی؛ (حذف عامل فاصله از گسل)، در منطقه 5/86% (خیلی خوب) برآورد گردید. با استفاده از نقشه ارائه شده می¬توان مناطق ناپایدار را شناسایی و در اجرای برنامه¬های عمرانی و بخصوص احداث راه به آن استناد نمود.

تعیین مناطق مستعد گردشگری غرب خراسان رضوی از دیدگاه عناصر آب و هوایی در محیط gis
پایان نامه دانشگاه تربیت معلم - سبزوار - دانشکده جغرافیا 1393
  طبیه مشکاتی فر   علی رضا انتظاری

گردشگری از مهمترین بخشهای اقتصاد جهان است که عوامل متعددی بر آن تاثیر گذارند، یکی از مهم¬ترین آنها آب و هواست. هدف این مطالعه تعیین مناطق مستعد گردشگری غرب خراسان رضوی با تاکید بر عناصر آب و هوایی با استفاده از شاخص tci می¬باشد. به این منظور عناصر آب و هوایی: میانگین حداکثر دمای روزانه، میانگین دمای روزانه، حداقل رطوبت نسبی، میانگین رطوبت نسبی روزانه، میزان بارش، کل ساعات آفتابی و سرعت باد در ایستگاه های پنج شهر سبزوار، کاشمر، قوچان، بجنورد و بار نیشابور در دوره های آماری 20 ساله (1370-1390) مورد بررسی قرار گرفت. پس از محاسبات آماری منطقه، نتایج حاصله به محیط gis وارد شده است. پهنه بندی اقلیم گردشگری منطقه با استفاده از روش idw انجام گرفته است. نتایج حاصله نشان می¬دهد که اقلیم گردشگری منطقه دارای تنوع زیادی می¬باشد به¬طوری که مهرماه، بهترین شرایط را برای آسایش گردشگری دارد و سپس اردیبهشت، فروردین و شهریور بهترین شرایط را دارا می باشند. در دی ماه، با روند کاهش دما وضعیت آسایش اقلیمی منطقه، در کل نا مطلوب می¬شود به طوری¬که نامناسب¬ترین زمان را از لحاظ گردشگری داریم. در ماه¬های دی و بهمن به علت سردی هوا، اکثر منطقه در محدوده آسایش قرار نمی¬گیرند، در حالیکه در ماه¬های تیر و مرداد به دلیل گرمای هوا اکثر منطقه از شرایط آسایش خارج می¬شوند. نتایج این پژوهش می¬تواند به برنامه¬ریزان و مدیران اجرایی در جهت برنامه ریزی و اجرای طرحهای گردشگری و سرمایه گذاری¬های لازم با توجه به استعدادهای گردشگری کمک کند.

بررسی و تحلیل مکان گزینی استقرار پمپ های گاز در شهر گرگان با استفاده از gis
پایان نامه دانشگاه تربیت معلم - سبزوار - دانشکده جغرافیا 1392
  طاهره جهان گشته   محمد سلمانمی مقدم

موضوع این پایان نامه بررسی و تحلیل مکان گزینی استقرار پمپ های گاز در شهر گرگان با استفاده از gis.تعداد جایگاه های سوخت cng در شهر گرگان متناسب با تقاضای موجود نبوده و جوابگوی این حجم انبوه و رو به گسترش وسایل نقلیه نیست،همچنین نحوه ی توزیع جایگاه های سوخت در شهر گرگان از وضعیت مطلوبی برخوردار نبوده و این باعث بروز مشکلات متعددی از قبیل افزایش زمان تردد،افزایش مصرف سوخت،آلودگی هوا و اتلاف زمان شده است به همین دلیل بسیاری از ایستگاه های ایجاد شده در مناطق شهر گرگان کارایی مورد نیاز را ندارند زیرا در ساخت و ساز آن ها از معیارها و استانداردهای تعریف شده برای ساخت ایستگاه ها مانند شعاع دسترسی، فاصله ی مکان احداث ایستگاه ها از کاربری های نا متناسب و ناسازگار(مسکونی، تجاری، فرهنگی، مذهبی، بهداشتی، صنایع و کارگاه ها)با جایگاه سوخت گیری خودروها و یا فاصله ی مکان در نظر گرفته شده از کاربری های متناسب و سازگار(پارک و فضاهای شهری، ورزشی،آتشنشانی، پارکینگ)با ایستگاه سوخت گیری و همچنین فاصله ی آن از سایر مراکز عرضه ی دیگر، شرایط توپوگرافی شامل شیب و اطلاع از آمار خودروهای نیاز به سوخت گاز در نظر گرفته نشده است لذا مکان یابی مناسب جهت احداث این جایگاه ها می تواند به سرویس دهی مناسب این جایگاه ها کمک شایانی کند. به نظر می رسدبهره گیری از توانمندی های سیستم اطلاعات جغرافیایی gis در این گونه موارد بسیار مفید بوده و موجب صرفه جویی در هزینه، وقت و رعایت عدالت برای اقشار جامعه می باشد.