نام پژوهشگر: مهرانگیز بصیری

بررسی نقش ادراک حسی در چیدمان های یوزف بویز با تکیه بر آراء موریس مرلوپونتی
پایان نامه دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی - دانشکده هنر و معماری 1393
  مهرانگیز بصیری   امیر نصری

در این پژوهش کوشیده شده است تا در پرتو نظریه مرلو-پونتی به هنر چیدمان در دوران معاصر پرداخته شود و به طور خاص خوانشی نو از آثار یوزف بویس ارائه گردد. مرلو-پونتی، فیلسوف فرانسوی سده بیستم، از برجسته ترین چهره هایی است که در سده گذشته به نقد دوگانه دکارتی ذهن-بدن پرداخته اند. نقد وی تاثیر عمیقی بر هنر پست مدرن، به خصوص جنبش مینیمالیسم، گذاشت. دستاورد اصلی نقد مرلو-پونتی مفهوم گوشت است: گوشت که ساختاری متقاطع دارد به استیلای دوگانگی های برخاسته از تفکر مدرن در تمامی عرصه ها، از جمله هنر، پایان می دهد. در این پژوهش نشان داده شده است که چیدمان، که آیینه تمام نمای تقاطع میان مدرِک و مدرَک است، اوج تبلور مفهوم گوشت در هنر معاصر است. یوزف بویس، هنرمند آلمانی سده بیستم، که بیشتر آثار او در زمینه هنر اینستالیشن و هنر اجرا مطرح است. گرچه آثار وی قرابت بسیاری با آنچه نظریه ادراک مرلو-پونتی قصد دارد بدان دست یابد دارد، تاکنون تفسیر غالب از آثار وی سمت و سوی روانشناختی و اسطوره شناختی داشته اند. در این پژوهش با نگاه از منظر نظریه مرلو-پونتی به آثار وی دو عنصر اساسی آنها، که در واقع جهت دهنده جنبش های هنری پس از وی بوده اند، آشکار شده است. این دو عنصر یکی برجستگی حضور ادراک تنانه در آثار هنری و دیگری توجه به ادراک روزمره و از میان برداشتن مرزهای تثبیت شده میان امر زیبایی شناختی و امر پیش پا افتاده هستند.