نام پژوهشگر: ژیلا الفتی

نقش عوامل اقلیمی در عملکرد گندم دیم و آبی در استان کرمانشاه با کاربرد مدل آکواکراپ
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه رازی - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1393
  ژیلا الفتی   فیروز مجرد

گندم یکی از مهمترین محصولات استراتژیک کشاورزی است که در تأمین غذای انسان¬ها اهمیت زیادی دارد. با توجه به رشد جمعیت و نیاز روز افزون برای تولید گندم در سطح کشور، آگاهی از میزان عملکرد محصول تحت شرایط آب¬و¬هوایی مشخص که¬ به¬نوعی قابلیت اراضی را برای کشت این محصول نیز نشان ¬دهد،می¬تواند راهگشای بسیاری از برنامه¬ریزی¬ها باشد.هدف از این تحقیق ارزیابی کارایی مدل شبیه¬سازی گیاهی آکواکراپ در تعیین میزان عملکرد و تاریخ شروع کاشت گندم دیم و آبی در استان کرمانشاه تحت شرایط آب¬و¬هوایی مشخص است که به تعیین نقاط مستعد برای کاشت این محصول نیز کمک خواهد نمود.به¬همین منظور داده¬های اقلیمی یک دوره 20ساله (2011-1992) در پنج ایستگاه سینوپتیک منطقه، شامل بارش روزانه،حداقل و حداکثر دمای روزانه،و تبخیر و تعرق پتانسیل روزانه،از اداره کل هواشناسی استان کرمانشاه اخذ شد. برای محاسبه مقادیر تبخیر و تعرق پتانسیل از روش پنمن- مانتیث با استفاده از داده¬های روزانه سرعت باد در ارتفاع 2¬متری، رطوبت نسبی کمینه و بیشینه،دماهای حداکثر و حداقل و ساعات آفتابی استفاده شد. در مرحله آخر، مقدار گندم تحت شرایط کاشت دیم و آبی توسط مدل آکواکراپ برای همه ایستگاه¬ها شبیه¬سازی شد. همچنین از بین تاریخ¬های پیشنهادی به مدل، تاریخی که بیشترین عملکرد محصول را داشت، به¬عنوان تاریخ کاشت بهینه برای مناطق مورد مطالعه در نظر گرفته شد. نتایج حاصل از شبیه¬سازی عملکرد گندم تحت شرایط دیم،از 3100 کیلوگرم در ایستگاه سرپل¬ذهاب در تاریخ 20 نوامبر (29 آبان) تا 5800 کیلوگرم در ایستگاه روانسر در تاریخ 20¬ اکتبر(28 مهر) متغیر بود. همچنین عملکرد گندم در شرایط آبی، با افزایش قابل¬توجه، از 8100 کیلوگرم در ایستگاه¬هایکنگاور و اسلام¬آبادبه¬ترتیب در تاریخ¬های10 اکتبر (18 مهر) و30¬ اکتبر(8 آبان) تا 8700 کیلوگرم در ایستگاه سرپل¬ذهاب در تاریخ 10 ¬نوامبر(19 آبان) متغیر بود. بدین¬ترتیب می¬توان گفت که دشت روانسر برای کاشت گندم دیم و دشت سرپل¬ذهاب برای کاشت گندم آبی مساعد¬تر است.ضمن¬آنکه اختلاف مکانی عملکرد گندم دیم در سطح ایستگاه¬های استان خیلی بیشتر از گندم آبی است که می¬تواند منعکس¬کنندۀ نقش اختلاف بارندگی در سطح منطقه بر روی رشد گندم دیم باشد. برهمین اساس، بین عملکرد گندم دیم و بارش ایستگاه¬ها روابط معنی¬داری در سطح 01/0 وجود دارد. درحالیکه این روابط برای گندم آبی معنی¬دار نیست؛ چرا¬که گندم آبی بیشتر وابسته به آبیاری است. بنابراین می¬توان نتیجه گرفت که حساسیت گندم دیم نسبت به نوسانات بارش سالانه، در¬مقایسه با گندم آبی بسیار بیشتر است. همچنین بر اساس بخش دیگری از نتایج تحقیق، عملکرد گندم نسبت به تغییر تاریخ کاشت حساسیت زیادی نشان داد؛ به¬طوری که کاشت زود¬هنگام یا دیر¬هنگام در هر¬کدام از ایستگاه¬های مورد مطالعه موجب کاهش عملکرد گردید. بهترین تاریخ پیشنهادی شروع کاشت گندم دیم در ایستگاه¬های منطقه، از 10 اکتبر(18 مهر) در ایستگاه¬های اسلام¬آباد و کنگاور، تا 20 نوامبر (29 آبان) در ایستگاه سرپل¬ذهاب متغیر است.این تاریخ¬ها برای گندم آبی، بین 10 اکتبر (18 مهر) در ایستگاه¬های کنگاور و روانسر تا 10 نوامبر (19 آبان) در ایستگاه سرپل¬ذهاب در نوسان است. تاریخ¬های یاد شده با تاریخ¬های واقعی کاشت گندم دیم و آبی در منطقه مطابقت خوبی دارد. به¬طور¬کلی نتایج حاصل از ارزیابی مدل آکواکراپ نشان داد که این مدل مراحل مختلف رشد و نمو و عملکرد گندم دیم و آبی را در شرایط آب¬و¬هوایی استان کرمانشاه به¬خوبی شبیه¬سازی کرده و می¬تواند به¬عنوان یک ابزار مهم برای بررسی پتانسیل عملکرد گندم در استان مورد استفاده قرار بگیرد.