نام پژوهشگر: یونس نورالهی

ارزیابی داده های لیدار در طراحی مسیرهای جدید انتقال آب
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تفرش - دانشکده نقشه برداری 1393
  مسعود صادقی   یونس نورالهی

آب در ایران بدلیل قرار گرفتن در کمربند خشک جهانی، از اهمیت زیادی برخوردار است و این موضوع همیشه مورد توجه بوده است. بنابراین رساندن آب به بازارهای مصرف یکی از مهمترین فعالیت های مربوط در این زمینه است. در این راستا بهینه بودن مسیرهای خطوط انتقال امری ضروری به نظر می رسد. روش های معمول و سنتی مسیریابی خطوط لوله بر پایه استفاده از شیوه های نسبتاٌ پر هزینه و زمانبر برای عبور خطوط لوله می باشند. این روش ها بعضاٌ دقیق نبوده و نمی توان در آن ها دخالت پارامترهای موثر در تعیین بهینه مسیر را براحتی و بطور توأم اعمال نمود. بنابراین مسیر طراحی شده تمامی ملاحظات مهندسی، اقتصادی و زیست محیطی را رعایت نکرده و این امر باعث افزایش هزینه احداث خط لوله بخاطر مسیرهای طولانی، عبور از نواحی غیر مجاز و همچنین صدمه به محیط زیست می شود. حرکت تکنولوژی تولید داده ها، از نقشه برداری سنتی و زمینی به سمت روش های غیرفعال اندازه گیری و ثبت سطوح (مانند فتوگرامتری از سطح) و حدود پنج دهه است که شاهد حرکت به سمت روش های فعال (مانند لیدار) بوده است. لیدار یک تکنولوژی جدید و رو به رشد است که امکان استخراج اتوماتیک عوارض و ایجاد مدل رقومی سطح زمین را با سرعت بالاتر و با دقت بیشتر در مقایسه با روش های سنتی نقشه برداری و فتوگرامتری فراهم می سازد. با توجه به پیشرفت های اخیر در توانایی های سیستم لیدار و گسترش روزافزون روند جمع آوری اطلاعات توسط این سیستم در کشور های مختلف به نظر می رسد این تکنولوژی در کشور ما مورد بی مهری قرار گرفته و تلاش چندانی در اجرایی کردن این روش جدید انجام نشده است. سیستم اطلاعات مکانی، سیستمی کارآمد جهت تصمیم گیری و مشاوره کارشناسان طراحی مسیر خط لوله می باشد. زیرا gis قابلیت های مهمی جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات در جهت فراهم نمودن نظارت، پردازش و مدیریت و برنامه ریزی دارد. در این پاین نامه دو مدل برای استخراج محیط های مناسب برای طراحی خطوط لوله پیشنهاد شده است. در این مدل ها مبنای بسیاری از ارزیابی ها داده های لیدار بوده است. ابتدا هدف اصلی این پایان نامه یعنی تعیین کوتاهترین خط انتقال می باشد مشخص گردید. طبق این هدف، معیارهای اصلی و زیرمعیارهای هرمعیار نیز مشخص گردید و سپس روابط بین معیارها با هم و زیرمعیارهای هرمعیار نیز باهم مشخص گردید و با مشورت از افراد متخصص ارزش معیارها و زیرمعیارها بدست آمد و در نهایت طبق فرایند سلسله مراتبی تحلیلی و با روش مقایسه دو به دو، وزن دهی های نهایی صورت گرفت و با فرآیندهای مسیریابی، مسیر بهینه با اعمال شرط طول خط لوله تعیین شد و مشخص گردید که طول مسیر خط لوله در حالت اقتصادی 10 درصد کمتر نسبت به طول خط لوله در انتقال با ریسک کمتر ( انتقال با وزن بیشتر معیارهای فنی و مهندسی) است و بدین ترتیب مسیر بهینه مشخص گردید.