نام پژوهشگر: فهیمه صحتی

تأثیر یادگیری به شیوه فردمحور و گروه حمایتی بر نشانه های زودرس یائسگی در زنان یائسه مراجعه کننده به پایگاه بهداشتی مشارکتی ولیعصر شهرستان اسلامشهر، یک کارآزمایی بالینی
پایان نامه دانشگاه علوم پزشکی تبریز - دانشکده پرستاری و مامایی 1393
  مریم جعفری   مژگان میرغفوروند

مقدمه:یائسگی یکی از مهم ترین بحران های زندگی زنان است و علائمی که زنان در این مرحله تجربه می کنند، از جمله چالش های مهم مراقبتی می باشد. مطالعه حاضر با هدف بررسی تأثیر آموزش به شیوه فرد محور و گروه حمایتی بر نشانه های زودرس یائسگی (پیامد اولیه) و تعداد گرگرفتگی (پیامد ثانویه) انجام شد. روش کار:در این کارآزمایی بالینی تصادفی کنترل شده، 186 زن یائسه دارای پرونده بهداشتی در پایگاه بهداشتی مشارکتی ولیعصر شهرستان اسلامشهر در سال 1392 با روش بلوک بندی تصادفی درسه گروه 62 نفره (دو گروه مداخله یادگیری فرد محور و گروه حمایتی و یک گروه کنترل) قرار گرفتند. برنامه آموزشی در گروه حمایتی در یک روز مشخص در هفته به مدت 60 دقیقه و در طی 3 جلسه هفتگی متوالی برگزار شد. در گروه فردمحور آموزش به صورت در اختیار قرار دادن 3 دفترچه راهنما حاوی علائم یائسگی و راه کارهای مقابله با این علائم به شرکت کنندگان در یک روز مشخص طی 3 هفته متوالی بود. نشانه های زودرس یائسگی با استفاده از مقیاس گرین (63-0) قبل از مداخله و 4 هفته پس از پایان مداخله ارزیابی شد. داده ها با استفاده مدل خطی عمومی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: بین سه گروه از نظر مشخصات فردی-اجتماعی تفاوت معنی دار آماری وجود نداشت. در زمان اتمام پژوهش تعداد نمونه ها در گروه حمایتی 60 نفر (2 نفر ریزش به علت عدم شرکت مداوم در جلسات)، در گروه فردمحور 58 نفر (4 نفر ریزش به علت عدم مراجعه جهت دریافت کتابچه ها (2 نفر)، هورمون درمانی (1 نفر) و فوت همسر (1 نفر)) و در گروه کنترل 60 نفر (2 نفر ریزش به علت هورمون درمانی و هیسترکتومی) بود. میانگین کلی نمره مقیاس گرین 4 هفته بعد از پایان مداخله در گروه حمایتی (4/8- تا 7/11-، فاصله اطمینان 95%، 1/10- تفاوت میانگین تعدیل یافته) و گروه فردمحور (1/6- تا 1/9-، 6/7-) به طور معنی داری کمتر از گروه کنترل بود (001/0>p). گروه حمایتی به میزان بیشتری نسبت به گروه فردمحور توانست نشانه های زودرس یائسگی کاهش دهد (8/0- تا 1/4-، 4/2-)همچنین تعداد دفعات گرگرفتگی 4 هفته بعد از پایان مداخله در گروه حمایتی (1/8- تا 1/2-، فاصله اطمینان 95%، 1/5- تفاوت میانگین تعدیل یافته) و گروه فردمحور (1/1- تا 6/6-، 8/3-) به طور معنی داری کمتر از گروه کنترل بود (001/0>p). نتیجه گیری: یادگیری به شیوه فرد محور و گروه حمایتی توانستند باعث کاهش نشانه های زودرس یائسگی و تعداد دفعات گرگرفتگی گردند. لذا این شیوه های آموزشی می توانند به عنوان راهکاری مناسب در جهت ارتقای سلامتی زنان و رویارویی بهتر آنها با نشانه های آزار دهنده یائسگی در مداخلات بهداشتی مورد توجه قرار گیرند.