نام پژوهشگر: عبدالحسین میلانی

وضعیت ماوراءالنهر در زمان جانشینان تیمور (با تأکید بر اوضاع فرهنگی)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1393
  زهرا محلی   عبدالحسین میلانی

ماوراءالنهر در حیات تاریخی، سیاسی و اجتماعی خود ودر گذر زمان شاهد تحولات و دگرگونی های بسیاری بوده است ؛ پس از تشکیل و فرو پاشی دولت ایلخانان ، این سرزمین همچنان یکی از کانون های فرهنگی و علمی با هویت ایرانی اسلامی بود که از شکوفایی ادبی و هنری ویژه ای برخوردار گردید. دربار تیموریان جایگاه اهل علم، ادب و هنر بود که از نواحی گوناگون گرد می آمدند، جانشینان تیمور بویژه شاهرخ، الغ بیگ و حسین بایقرا همه از شایستگی لازم در عرصه های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی برخوردار بودند. شاهرخ فرمانروایی آشتی جو بود و تا آن جا که امکان داشت سعی می کرد با دولت های همسایه روابط دوستانه ای داشته باشد. دوران سلطنت او برای دانشمندان و ادبا عصر طلایی بود، وی که خود هنرمند و شاعر بود کتابخانه با شکوهی در هرات بوجود آورد وبه همت و لطف و حمایت او بود که نظام الدین شامی ، شرف الدین یزدی کار خود را دنبال کردند. الغ بیگ نیز با تمام علاقه خود به تحقیقات علمی و امور ادبی ، بیشتر اوقاتش را در رصد خانه ای که ساخته بود در جوار دانشمندانی بزرگ می گذراند. بعد از الغ بیگ شهرهای بخارا و سمرقند از نظر علمی و فرهنگی کماکان جایگاه خود را حفظ کردند اما سلطان حسین بایقرا وزیر شایسته ای به نام علیشیر نوایی داشت که شاعری خوش قریحه و کاردان بود ، وزیری که در شعر ترکی اهمیت اعتبار جامی در شعر پارسی را دارد، بهزاد نقاش ، میر خواند تاریخ نگار و بسیاری از افراد مشهور و چیره دست در رشته های دیگر در خدمت این سلطان بودند. ماوراءالنهر در زمان جانشینان تیمور منزلگاه منازعات پسران و نوادگان تیمور شد تا اینکه با مرگ شاهرخ و جانشینی پسرش الغ بیگ ، مغولان اردوی شیبان (ازبکان) حمله شدیدی به ماوراءالنهر کردند.ما اینجا در پی آن هستیم که وضعیت ماوراءالنهر را در زمان جانشینان تیمور با تأکید بر مسائل فرهنگی مورد بررسی قرار دهیم.

اوضاع علمی و فرهنگی خوارزم از آغاز قرن چهارم تا پایان قرن پنجم هـ . ق
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1393
  مژگان آصفی   عبدالحسین میلانی

قرن چهارم ه.ق یکی از مهمترین و ارزشمندترین دوره های تاریخی ایران زمین محسوب می شود. در دوران ذکر شده، خوارزم به وسیله خاندان هایی چون آل عراق، آل مامون، آل افریغ (فریغونیان)، آل محتاج که هر کدام از آن ها در زمان حکومت خود اطاعت کاملی نسبت به دودمان سامانیان داشته اند اداره می گردید. رونق تجارت و بازرگانی، امنیت راهها و کثرت جمعیت در این زمان علاوه بر بوجود آمدن رفاه نسبی مردمان آن سرزمین، بر روی جنبه های مختلف زندگی مردم از جمله پیشرفت های علمی و تألیف کتب متعدد در تمامی زمینه ها، ساخت اماکن فرهنگی مختلف همچون ابنیه ها ، کاخ ها، مساجد، کاروانسراها، رباط ها، پل ها و… تأثیر گذار بوده است . وجود وزیران فاضل و دانشمند در زمان حکومت سامانیان در پیشبرد اهداف ذکر شده تأثیر فراوان داشته است. علاوه بر رواج و ترقی زبان و ادب فارسی، بسیاری از آداب و رسوم و سنت های باستانی نیز در خوارزم که جزیی از قلمرو سامانیان محسوب می گردید، انجام می شده است. بر خلاف قرن چهارم در قرن پنجم ه.ق به دلیل تسلط حکومت های ترک نژادی چون قره خانیان، غزنویان و سلجوقیان که نسبت به دیگر مذاهب با تساهل وتسامح رفتار نمی کردند، دیگر از آزادی های بوجود آمده در قرن چهارم ه.ق خبری نبوده است. به طوری که دانشمندان و علمایی که در دوران سامانیان بدون در نظر گرفتن دین و مذهبشان مورد احترام ویژه قرار داشتند، در قرن پنجم ه.ق بدلیل تعصب و سختگیری های مذهبی شخصی چون سلطان محمود غزنوی ممکن بود یا جان خود را از دست داده و یا مورد بی مهری قرار گرفته باشند. در این پژوهش تلاش بر این است که اوضاع علمی و فرهنگی خوارزم از آغاز قرن چهارم تا پایان قرن پنجم ه.ق مورد بررسی قرار گیرد.

اوضاع سیاسی و اجتماعی بخارا از آغاز قرن پنجم تا پایان قرن هفتم هجری قمری
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1393
  ناهید تابع جابری   عبدالحسین میلانی

شهر بخارا از مناطق باستانی ماوراءالنهر بوده است که در سال 90 هجری قمری بدست مسلمانان فتح شد و به یکی از مهم ترین مراکز تمدن ایران و اسلام تبدیل شد . این شهر در روزگار حکومت سامانیان ( 279 – 389 ه ق ) به دلیل پایتخت بودن به اوج رونق خود رسید و مهد فرهنگ و هنر و ادب شد . قراخانیان در سال 389 ه ق بخارا را تصرف کردند . اگرچه بخارا دیگر جایگاه قبلی خود را نداشت اما در این دوران مرکز بزرگ تعلیم مذهب حنفی شد . همچنین قراخانیان به اقدامات عمرانی بسیاری در این شهر دست زدند . قراخانیان از سال 482 ه ق تحت تابعیت سلجوقیان به حاکمیت خود بر بخارا ادامه دادند . اتمام دوره ی حکمرانی قراخانیان بر شهر بخارا در زمان سنجر سلجوقی بوده است که حکومت شهر بخارا را به آل برهان سپرد . آل برهان به دلیل داشتن ریاست دینی و سیاسی از نفوذ دینی و اجتماعی بسیاری در بخارا برخوردار بودند . آنان قدرت روحانی و سیاسی خود را در دوره ی قراختاییان که در سال 536 ه ق در ماوراءالنهر استقرار یافتند و خوارزمشاهیان که در سال 604 ه ق بخارا را فتح کردند ، همچنان حفظ نمودند . توجه برهانیان به علم و ادب ، بخارا را به کانون دانش و مرکز نشر علوم رایج آن روزگار تبدیل کرد . شهر بخارا در سال 617 ه ق به تصرف مغولان درآمد . از جمله نمادهای مقاومت مردم بخارا در برابر مغولان ، قیام تارابی ( 636 ه ق )است . ویرانیهای دوره ی مغولان در بخارا با وجود یک دوره تلاش برای بازسازی از جمله پایه گذاری مدارس خانیّه و مسعودیّه همچنان باقی بود . این پژوهش تلاشی است در جهت پاسخگویی به این سوال که در شهر بخارا از آغاز قرن پنجم تا پایان قرن هفتم هجری قمری چه تحولات سیاسی و اجتماعی رخ داده است ؟

اوضاع سیاسی واجتماعی فارس از ورود اسلام تا پایان قرن چهارم هجری
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1393
  محبوبه قنبری گله   عبدالحسین میلانی

ایالت فارس در جنوب غربی ایران واقع شده است و از دوران پیش از اسلام و با توجه به پیشینه ی باستانی آن خاستگاه سلسله های بزرگی چون هخامنشیان و ساسانیان بود. با ورود اعراب مسلمان به ایران با توجه به موقعیت سوق الجیشی، قرار گرفتن بر سر راههای تجاری و منابع غنی ...مورد توجه مسلمانان قرار گرفت. این منطقه در سال هفدهم هجری در زمان خلیفه دوم از طریق دریاو خشکی مورد حمله مسلمانان قرار گرفت. فارس چون پایگاه اعتقادی و خاستگاه نژادی ساسانیان بود و نفوذ آیین زرتشتی در آنجا ریشه های استوار تری داشت در این ایالت بیشتر فتوحات به جنگ بود. همزمان با ضعف خلافت عباسی و روی کار آمدن حکومت های اسلامی ایرانی همچون صفاریان و آل بویه این منطقه مورد توجه آنان قرار گرفت. اوج شکوفایی این ایالت در زمان عضدالدوله دیلمی بوده است و از نظر عمرانی توجه ویژه ای به این منطقه داشتند، و درواقع فارس(شیراز) پایتخت دوم امیران آل بویه محسوب می شد. دراواخر حکومت آل بویه این ایالت به تصرف فضلویه شبانکاره درآمد، و سرانجام در سال 487 هـ. ق در عهد برکیارق بن ملکشاه بن ارسلان در دوره ی ابوعلی کیخسرو فرزند ابوکالیجار بقایای دولت آل بویه، شاخه دیالمه فارس از بین رفت. هدف از این پژوهش بررسی نمودن اوضاع سیاسی و اجتماعی فارس از ورود اسلام تا پایان قرن چهارم هجری است.